کتاب بغض سکوت
معرفی کتاب بغض سکوت
کتاب بغض سکوت نوشتهٔ نادر رحیم نژاد آبرس است. نشر بید این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر یک مجموعه نثر شاعرانه از نویسندهٔ معاصر ایرانی را در بر گرفته است.
درباره کتاب بغض سکوت
کتاب بغض سکوت بر اساس رویدادها و الهامات حقیقی شاعر نوشته شده است. این اشعار احساسات شخصی شاعر را بازگو کرده و گاه مسائل ادبی و اجتماعی را با لطافت و ذوق هنری بیان میکنند. این اشعار برگرفته از رویدادهایی است که تأثیرات مهمی در زندگی شخصی شاعر داشته و باعث تحولات عمیقی در نوع نگرش او به جهان پیرامون شده است. تلاش شاعر بر این اصل بود تا بتواند احساسات خود را با خوانندگان به اشتراک گذاشته و با نگاه مستقل خود به روایت و اتفاقات روزگار بپردازد.
این کتاب حاوی ۵۳ قطعهٔ کوتاه است.
خواندن کتاب بغض سکوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران نثرهای شاعرانه پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب بغض سکوت
«بگذار دکلمهٔ شعرهایی باشم که تو دوستشان داری
عطر آن هوایی باشم که در تکاپو با نفس هایت دوباره به تو میرسند
بگذار در دفتر شعر شمعدانی ها یک سطر از دوستت دارم ها باشم
تو کوله ایی از آرزوها بدست گرفته ایی میروی به آنجایی میرسی که در انتهایت نقطه تو را به پایان میرساند
تو نقطه به نقطه ستاره های آسمان را یکی یکی دعوت کن
من با آرزوهای کوچک قاصدک ها از نگاه هر ستاره عبور میکنم تا به ماه برسم»
***
«بی تو و تو چه می دانی که چگونه روزم میگذرد
و در انتهای غروبی از دلتنگی به شب می رسم
بی تو و تو چه می دانی که در پاسی از شب
نقش برجسته های خاطراتت را مرور می کنم تا خوابم ببرد
بی تو و تو چه می دانی که چه فردایی در راه هست
وقتی که از خواب بیدار میشوی و زندگی در جریان است
ای کاش دوست داشتن معنایی دیگر داشت
وقتی که احوالم خوش نیست
وقتی که در لابه لای فاصله ها ثانیه ها را به هم می چسباندم
تا دوباره به تو برسم
ای کاش می توانستم متوقف شوم
و به ثانیه ها اجازه دهم تا بگذرند»
***
«شعر چیزی جز جریان عشق نیست
وقتی که من ناخواسته برای دیدنت بی تاب شده ام
وقتی که دیگر خواب به چَشم ندارم
صبح شده است
با کدام آرایه در این سطر در یک جمله بگویم
دوستت دارم
و از تو دعوت کنم به رقص در آییم
موسیقی واژه هایی که قبل از عبور از دیوارهای شنیداری من
می ایستند تا از دل وجان به نجوایی که از لبهای تو بر خاسته گوش بسپارند
در کنارت و در هوای تو
آغوشت و بوی مو هایی که از لای انگشتانم موج می خورند
تا به ساحل چَشم هایت میرسند
من با هر بار مژه بر چَشم که می بندم
باز اشارت های ابروی تو را میبینم»
حجم
۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
حجم
۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه