کتاب روانشناسی سلامت

کتاب روانشناسی سلامت نوشتهٔ علیرضا حیدری، نیما اسدزاده، سارا نداف و ویدا برات‌پور است و نشر کنکاش آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب روانشناسی سلامت

سلامت به علت اینکه با مرگ و زندگی انسان مرتبط است از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و به همین دلیل ممکن است تعاریف زیادی از آن به عمل آید؛ ولی مقبول‌ترین تعریف سلامت توسط سازمان بهداشت جهانی صورت گرفته و آن این است که سلامت یعنی حالت خوب بودن کامل از نظر جسمی، روانی و اجتماعی و این تنها به معنای فقدان بیماری و ناتوانی نیست که البته این تعریف مزایا و معایبی دارد. مزیت اصلی آن این است که چندبعدی است؛ اما عیب آن آرمانی بودن تعریف است، زیر کسی را نمی‌توان پیدا کرد که واقعاً از همه جوانب در حالت خوب بودن کامل به سر ببرد و به همین دلیل اگر کسی در حالت کمال روانی، جسمی و اجتماعی نیست؛ پس نمی‌تواند سالم باشد. ازجمله مشکلات تعریف عدم توجه به مفهوم نسبی بودن سلامت است. امروزه روشن‌شده است که سلامت و بیماری دو مفهوم کاملاً جدا و متمایز از هم نیستند بلکه باهم مرتبط بوده و می‌توان آن‌ها را به‌صورت درجاتی تصور کرد. کتاب روانشناسی سلامت به شما توضیح می‌دهد که این مفهوم چه معنایی دارد و از چه بخش‌هایی تشکیل شده و چه مواردی را شامل می‌شود.

جلد اول شامل پنج فصل و فصل اول شامل تاریخچه، مقدمه، تعریف و تقسیم‌بندی رشته‌های روان‌شناسی سلامت، فصل دوم روش تحقیق در روان‌شناسی سلامت، فصل سوم استرس و منابع آن و شیوه مقابله با آن، فصل چهارم چاقی علل و عوامل روش‌های پیشگیری و درمان آن بوده و در فصل پنجم موضوع بسیار مهم درد، شامل انواع دردها و روش‌های کنترل، پیشگیری و درمان آن‌ها مطرح‌شده است.

خواندن کتاب روانشناسی سلامت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای دانشجویان و دانش‌آموختگان رشته‌‌ٔ روان‌شناسی کاربردی و مناسب است.

بخشی از کتاب روانشناسی سلامت

استرس یا فشار روانی، اصطلاحی است که در طب، زیست‌شناسی، فیزیک و روان‌شناسی کاربرد وسیعی دارد. این واژه که از علم فیزیک وارد روان‌شناسی شده، در ابتدا معنایی فیزیولوژیک و بعد محیطی و اجتماعی و بالاخره مفهومی روان‌شناختی به خود گرفته است. این کلمه (استرس) در زبان انگلیسی قدیم، از زبان فرانسه به عاریت گرفته‌شده است و به معنای حد وسط نگرانی است تا محدودیت و نگرانی؛ دلیل این امر، تطابق ظرفیت‌های ذهنی، بدنی متفاوت افراد در مواجه‌شدن با شرایط است بنابراین همیشه فشار روانی یا استرس محدودکننده و باعث ناراحتی نخواهد بود، بلکه با توجه به ظرفیت‌های افراد مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. ظرفیت ذهنی و بدنی افراد می‌تواند در پاسخ به نیازهای درونی، بیرونی یعنی محرک‌ها و نیازها کار آیی لازم را داشته باشد و موقعیت‌ها را کنترل کند. استرس نه‌تنها ناخوشایند نیست بلکه لازم و لذت‌بخش نیز خواهد بود؛ اما چنانچه خلاف شرایط و وضعیت موجود باشد در آن صورت حالت ناخوشایندی پیدا خواهد کرد.

۱- پس استرس می‌تواند خوب یا بد باشد و یا بین این دو باشد.

۲- وقایع به‌تنهایی تعیین‌کنندهٔ استرس نمی‌باشند بلکه واکنش ما به آن‌ها نیز اهمیت دارد.

۳- استرس برای کارآیی توانایی‌های ارگانیسم و بروز ظرفیت‌ها لازم و ضروری است.

بنابراین یکی از جنبه‌های مهم مقابله با استرس و متعاقب آن، حفظ سلامتی و کارآیی ذهنی و جسمی، اعتقاد به کنترل شخصی است. اگر افراد در ارزیابی از وقایع بر جنبه‌های منفی آن تأکید نمایند و تصور کنند که برای تغییر وقایع نمی‌توانند کاری انجام دهند در آن صورت تعادل روانی خود را ازدست‌داده و احساس تنش خواهند کرد.

قطعاً نمی‌توان فردی را یافت که بتواند بر همه وقایع محیط خود تسلط داشته باشد و احساس مثبت کنترل را به‌طور کامل تجربه نماید ولی باید پذیرفت که درهرحال برخی از افراد نسبت به دیگران از جنبه منفی‌تر بر وقایع محیط خود نگریسته و درنتیجه بیماری‌های جسمی و روانی بیشتری را تجربه می‌کنند.