دانلود و خرید کتاب رقص عشق بهناز بابایی جمشیدپور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب رقص عشق

کتاب رقص عشق

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رقص عشق

کتاب رقص عشق نوشتهٔ بهناز بابایی جمشیدپور است و نشر ماهواره آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب رقص عشق 

این کتاب یک رمان ایرانی با محتوای زیبای اجتماعی و عاشقانه است. قصه، روایت دختری به اسم بهار است که در این کتاب ماجراهای زیادی برای او رخ می‌دهد. ابتدای داستان هم اینگونه آغاز می‌شود که بهار شماره‌تلفن پدرش را روی گوشی می‌‌بیند، اما وقتی جواب می‌دهد متوجه می‌شود پدرش نیست و صدای غریبه‌ای پشت تلفن می‌خواهد خبر تکان‌دهنده‌ای به او بدهد.

خواندن کتاب رقص عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

مطالعهٔ این کتاب را به دوستان علاقه‌مند به رمان پیشنهاد می‌کنیم.

برشی از کتاب رقص عشق

بهار را که رساندم، به سمت دفتر حرکت کردم، دقایقی بعد جلوی ساختمان پارک کردم و وارد دفتر شدم. دیدم که بردیا دارد با خانم محمدی حرف میزند و اخم های خانم محمدی هم حسابی توی هم بود، با دیدن من از جایش بلند شد و سلام کرد. برایش سری تکان دادم.

_ اتفاقی افتاده؟

بردیا جواب داد.

_ نخیر جناب راد، اتفاقی نیفتاده!

خانم محمدی را مخاطب قرار دادم.

_ با شما بودم خانم محمدی!

مهسا نگاهی به بردیا که به او زل زده بود انداخت.

_ نخیر آقای راد، اتفاقی نیفتاده!

به سمت اتاق کارم رفتم.

_ بردیا بیا تو اتاق من!

لحنم دستوری بود و بردیا هم کنارم قدم برداشت با هم وارد اتاق شدیم.

_ چی داشتی بهش میگفتی؟

_ چیز مهمی نبود!

سعی کرد بحث را عوض کند. با لودگی ابرویی بالا انداخت.

_ به شما خوش میگذره؟ بالاخره نمیخوای زن داداش ما رو بیاری ببینیمش؟

_ طفره نرو بردیا؛ عین آدم بگو ببینم چه خبره؟

_ گفتم که....

میان حرفش پریدم.

_ اگه میخوای دروغ بگی برو بیرون.

کلافه دستی تو موهایش کشید و نفسش را با حرص بیرون داد. و سعی در خفه کردن صدایش داشت.

_ بابا پا نمیده لامصب!

چشمهایم از این گشادتر نمیشد.

جلوتر رفتم و با پشت دست یکی زدم تخت سینه‌اش.

_ پا نمیده یعنی چی؟ بردیا چی بهش گفتی که اینجوری اخماش تو هم بود؟

 بردیا عصبی به نظر می رسید. سعی می کرد صدایش را کنترل کند که بالا نرود.

_ هیچی بابا... چی گفتم مگه؟ بهش پیشنهاد دادم.

من هم داشتم عصبی میشدم، غریدم.

_ پیشنهاد چی؟

بردیا هنوز حالت عصبی داشت.

_ آشنایی!

Mp Mp
۱۴۰۲/۰۵/۰۸

عالی بود، واقعا دوستش داشتم. هر چی داستان پیش می‌رفت جذابیتش هم بیشتر میشد...

من جکی رابینسون هستم!
برد ملتسر
چشم انداز رقابت پذیری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط - ۲۰۲۰
ITC (مرکز تجارت بین الملل)
باغ زمرد
بهاره غفرانی
جغرافیای تاریخی شهرِ کرمان در دورانِ میانه (عصر خواجو)
جمشید روستا
آینده ممکن
ینسی استریکلر
قدرت باور (جلد دوم)
مهدی داعی
عکس هایی که نگرفتم
محمدعلی داوری دولت آبادی
تجارت سیار
افرم توربان
اندارگلی اقلیم سبز سوادکوه
کبری قاسمی اندارگلی
تکنولوژی فرآیندهای تغییر شکل پلاستیک شدید
آندژی روسوخوفسکی
حروفیه؛ تاریخ و عقاید
محمدرضا مرادی طادی
النحو الوظیفی (جلد دوم)
فاطمه ملایم
کوهی از لباس‌های چرک
ریچارد پینک
راهنمای عملی تکثیر درختان و درختچه های حاشیه رودخانه و فضای سبز شهری
ماریا آرانثاثو پرادا
مجموعه مقالات ایرانیان خارج از کشور
عاطفه توکلی خمینی
سیر ناتورالیسم در اروپا
عبدالله حسن‌زاده میرعلی
آموزش سرپرست دبیرخانه؛ مطابق استاندارد سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور
شهناز نوبخت
پرتوی از هدایت قرآن (جلد اول)
سیدمحمدتقی مدرسی

حجم

۲۶۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۶۲ صفحه

حجم

۲۶۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۶۲ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان