کتاب عقاب چگونه می میرد

کتاب عقاب چگونه می میرد سرودهٔ سیدابوطالب مظفری است و انتشارات آمو آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب عقاب چگونه می میرد

عقاب چگونه می میرد مجموعه‌شعری زیبا و خواندنی از سیدابوطالب مظفری است. مظفری در قریهٔ باغچار در ولایت ارزگان افغانستان در سال ۱۳۴۴ به دنیا آمد. در پاییز سال ۱۳۵۹ ابتدا به پاکستان و سپس به ایران کوچ کردند. در سال ۱۳۶۱ وارد حوزهٔ علمیهٔ مشهد مقدس شد و در کنار درس‌های حوزه، به نویسنده‌گی و شعر نیز روی آورد. این مجموعه‌شعر بخشی از دو کتاب اول و کارهای سالیان اخیر اوست. قالب اغلب شعرهای این مجموعه غزل است و مشاهدات شخصی و تجربهٔ زیستهٔ شاعر را دربر می‌گیرند. انتهای کتاب را شعرهای سپید او تشکیل می‌دهند.

خواندن کتاب عقاب چگونه می میرد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر معاصر افغانستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عقاب چگونه می میرد

«مردی از آهن»

از من گذر کرد دیشب، مردی از آتش، از آهن

امّا نلرزید حتّا یک شاخه از پیکر من

یک گام از من فراتر یک باغ گل شعله‌ور شد

برگی نرویید امّا زین بیدهای سترون

در سوگ آن اسپ سرکش، وآن مردی از خون و آتش

آنک تویی پر ز فریاد، اینک منم غرق شیون

در دشت‌ِ دل‌مرده اینک، پیدا نه گردی، نه مردی

لرزیده هفتاد پشتم زآن گامهای مطنطن

از یاد آن بی‌خیالی وآن دست و بال سفالی

هم رعشه افتاده بر جان، هم لرزه افتاده بر تن

از آن شب پُرهیاهو تا این زمستان جادو

دستی فرو برده هر شب در چشم این خسته، سوزن

مردی از آن سوی ظلمت، لب‌تشنه فریاد می‌زد

یک‌ریز، می‌گفت دریا؛ یک‌بند می‌گفت روزن

از من فرو شوی دستت، ای عقل، عقل مردّد!

ای با من از کودکی‌ها، ای با من از ریشه دشمن!

امشب که من بیقرارم، آشفته و سوگوارم

دیگر مزن بیش از اینم، ای عشق! بر شعله دامن