کتاب بینش تجاری استیو جابز

کتاب بینش تجاری استیو جابز نوشتهٔ آلن کن توماس با ترجمهٔ محسن واعظی در انتشارات موسسه کلید توسعه آموزش مثبت(دید مثبت) چاپ شده است. این کتاب حاوی ۲۵۰ سخن از مبتکری است که دنیا را تغییر داد. حتی پس از مرگ هم در موردش اختلاف نظر وجود دارد. «اسیتو جابز» یکی از بنیانگذاران شرکتApple و مردی که دنیا او را با نام‌های imac, ipod, iphone, ipad می‌شناسد.

درباره کتاب بینش تجاری استیو جابز

از نظر برخی، جابز کسی است که دنیا را بهبود بخشید، مؤسس و مبتکری که تأثیرات غیرقابل وصفی وی بر زندگی روزمره انسان‌ها گذاشت و از نظر برخی دیگر، او یک بت دروغین است، با این توجیه که هر تجارتی که بازی‌هایش پشت پرده و پنهانی است، مشکل‌دار است.

هر کسی نظری در مورد وی داشت.

اما وی همیشه هم در کانون توجه نبود. استیو پاول جابز در سال ۱۹۵۵ در سانفرانسیسکو متولد شد و توسط پاول و کلارا جابز به فرزندی پذیرفته و بزرگ شد. وی که در واقع از دانشگاه ترک تحصیل کرده بود، بعدها متوجه شد که نداشتن تحصیلات عالی، مانع پیشرفت وی در شغل و تجارت تکنولوژی است. او در نهایت در یک شرکت سازنده بازی‌های کامپیوتری به نام «آتاری» که به سرعت در حال رشد و پیشرفت بود مشغول به کار شد و در همین دوران بود که با استیو وزیناک آشنا شد.

این شروعی کوچک، ساده و محقر بود. جابز، وزیناک و شریک سوم به نام رونالد وین در سال ۱۹۶۷ شرکت Apple را تاسیس کردند. یک سال بعد (2 Apple) با موفقیت به بازار عرضه شد. اما در واقع از سال ۱۹۸۴ و با عرضه کردن مکینتاش، Apple به اولین قدرت خلاق و سودآور تبدیل شد.

جابز از همه نظر نابغه بود. وی یک متفکر خلاق و سختکوش بود. کسی که نیروی محرکه وی این ایده بود:

هر قدر طراحی ساده‌تر و استفاده آسان‌تر، محصول بهتر!

اما این تفکر غیرمعمول، در کنار بلندهمتی وی، در نهایت باعث استعفای وی از Apple شد، آن هم در وسط دعوای قدرت بین اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی Apple.

وی در سال ۱۹۸۵ Apple را ترک کرد و با مراجعه به تاریخچه شرکت، پس از غیاب جابز شرکت Apple، از نظر ابتکار و تنوع محصولات رو به افول نهاد، در حالی که این دو خصیصه مخاطره‌آمیز جابز، پایه و اساس سال‌های آینده زندگی وی را مستحکم کرد.

کتاب بینش تجاری استیو جابز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به استیو جابز و فعالیت‌های او پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب بینش تجاری استیو جابز

درباره رهبری و مدیریت

وظیفه من آسان گرفتن بر افراد نیست، وظیفه من بهتر ساختن آنهاست.

وقتی برای سمت‌های رده بالا کسی را استخدام می‌کنم، شایستگی آن شخص بیشترین اهمیت را دارد. باید واقعاً باهوش باشند. اما برای من موضوع اصلی این است که: آیا این افراد عاشق Apple می‌شوند یا نه؟ چون اگر عاشق Apple شوند، سایر مسائل خودبه‌خود حل می‌شوند.

فورچون / ۲۰۰۸

این یک نمایش تک نفره نیست.

بیزنس ویک / ۱۹۹۸

اولین کار من در Apple این است که مطمئن شوم اینجا از شاگرد اول تا شاگرد صدم همه بازیکنان نمره ۲۰ هستند. سایر مشکلات خودبه‌خود حل خواهد شد.

تایم / ۱۹۹۹

من شدیداً به فرصت‌های برابر اعتقاد دارم، برخلاف برابری نتایج. من به نتایج برابر اعتقاد ندارم چون متأسفانه زندگی اینگونه نیست. اگر چنین بود این دنیا مکانی به شدت خسته‌کننده و کسالت‌آور بود.۱

جایزه کامپیوتر ورلد اسمیت سونیان / ۱۹۹۵

همه ما تمایل داریم واقعیت‌ها را به اسطوره تنزل دهیم. اما (یادمان باشد) چراغ «سوپرمن» مدت‌ها پیش خاموش شده است. تنها راهی که می‌توان کاری را به خوبی و در حد کمال انجام داد، انجام آن در یک تیم است.

INC / ۱۹۸۹

الگوی من در تجارت گروه موسیقی بیتلز (بیتل‌ها) است. آنها ۴ نفر بودند که هر کدام به نوعی تمایلات منفی دیگری را تحت نظر داشت. آنها یکدیگر را در تعادل نگاه می‌داشتند و برآیند کلی تیم بسیار بیشتر مجموع توانایی‌های تک تک آنها بود. من اینگونه به کسب و کار نگاه می‌کنم. در هیچ حرفه‌ای کارهای بزرگ توسط یک نفر انجام نمی‌شود. بلکه توسط تیمی از افراد انجام می‌شود.

۶۰ دقیقه / ۲۰۰۳

می‌دانم که مردم سمبل‌ها را دوست دارند. اما هر وقت در مورد من داستان می‌نویسند آشفته می‌شوم. چون در این نوشتن تمایل دارند افراد زیادی را نادیده بگیرند.

تایم / ۱۹۹۹

بعضی فکر می‌کنند «وای خدایا» اگر جابز برود زیر اتوبوس، Apple بیچاره می‌شود. می‌دانید چیست؟ البته من فکر نمی‌کنم کسی به خاطر مردن من جشن بگیرد، اما افراد واقعاً توانمندی در Apple هستند و بعد از من هیئت مدیره، گزینه‌های خوبی برای انتخاب مدیر اجرایی خواهد داشت.

فورچون / ۲۰۰۸

نیروی محرکه واقعی Macintosh افرادی هستند که در این شرکت به معنای واقعی کلمه کار می‌کنند و وظیفه من ایجاد فضایی مناسب برای این افراد است. وظیفه من این است که سازمان را از سایران (افرادی که کار نمی‌کنند) پاکسازی کنم و آنها را کنار بگذارم.

به نظر من کارهایی که تا به حال در زندگی انجام داده‌ام، کارهایی که امروز در پیکسار انجام می‌دهیم، همه و همه شبیه به ورزش‌های تیمی هستند. اینها کارهایی نیستند که یک نفر به تنهایی بتواند انجام دهد.

چارلی روز / ۱۹۹۶