کتاب چهارشنبه به وقت گل
معرفی کتاب چهارشنبه به وقت گل
کتاب چهارشنبه به وقت گل نوشتۀ غلام عباس امانی است. این کتاب را انتشارات میراث ماندگار منتشر کرده است.
خواندن کتاب چهارشنبه به وقت گل را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به داستانهای ایرانی میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
بخشهایی از کتاب چهارشنبه به وقت گل
پیرمرد با صدای بلند های ... های ... گریه میکرد بهطوریکه اشک ما را در آورد. کنارش نشستم و خواستم جلوی گریهاش را بگیرم. دستمالی از جیبم در آوردم به دستش دادم. اشکش را پاک کرد و از خواننده خواستم که این آواز را ادامه ندهد. نام پیرمرد را از یکی از حاضران پرسیدم، گفت: «آچراغ».
آرام گفتم: «آچراغ! تو را به خدا چرا با شنیدن این آواز گریه میکنی؟» سکوت کرد. انگار نمیخواست دست به دلش بگذارم؛ اما باز، پرسشم را تکرار کردم. آهی کشید و گفت: فرزندم! قصّهاش مفصّل است. مجالی نیست که در این مجلس و وقت کم برایت نقل کنم. فقط این را بگویم که پدر من بیشتر دوران یاغیگری عبده ممد با او بود. او هم گروهبان تبعیدی حکومت بود در منطقۀ عبده ممد. یاغی شد و به کوه زد. آنجا با عبده ممد آشنا شد. سالهای سال با هم بودند. جان و دلشان یکی بود. در تمام ماجراهای زندگی او، پدرم هم بود و نقش داشت. سالها بعد که با مردم اُخت شده بود، از همینجا زن گرفت و این جا ماندگار شد. اسم پدرم «هوشنگ» بود.
در غمها و شادیهایشان شریک شد. با هم خانه یکی شده بودند. زندگی و عشق سوزناک عبده ممد، حالم را دگرگون میکند. گفتم: «پدر! ما برای یکی دو روز اینجا میمانیم. از یکی از اهالی میهماننواز اینجا خواهش کردیم و در باغش چادر زدیم. فردا میهمان ما باش. خیلی علاقهمندم این ماجرا را کامل برایمان بگویی.» پیرمرد مهربان باکمالمیل پذیرفت.
صاحبخانه شب را اجازه نداد به چادر خود برویم و از ما خواست که مهمانش باشیم. فردای آن روز هم راضی نشد و هرچه اصرار کرد، ما نپذیرفتیم بیشتر از آن زحمتش بدهیم و از ما قول گرفت: «حالا که نماندید، نباید این دو روز پختوپز کنید. برایتان خوراک میآورم.»
حجم
۱۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۱۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه