کتاب رموز جذاب زندگی
معرفی کتاب رموز جذاب زندگی
کتاب رموز جذاب زندگی نوشته گائور گوپال داس با ترجمه شادی فروتنیان در نشر ترنگ منتشر شده است. این کتاب راهنمای پیدا کردن تعادل در زندگی است.
درباره کتاب رموز جذاب زندگی
خوشبختی بهطور خودبهخودی ظهور نمیکند. ما از سنین جوانی تحصیلات علمی را در زمینههای مختلف فرامیگیریم؛ اما شادی و خوشبختی معمولاً در این زمینهها حضور ندارند. برای داشتن یک زندگیِ شاد، صادقانه و متعادل، به اسراری از زندگی نیاز داریم که در این کتاب به آنها پرداختهایم. این اسرار، اصول سادهای هستند که هر شخصی میتواند برای تجربۀ احساس رضایت، از آنها استفاده کند. راز زندگی در این است که تعادل را کشف کنیم، نه خیلی زیاد و نه خیلی کم. زندگی درست مثل یک ماشین روی چهار چرخ تعادل مییابد، ما باید در چهار حوزۀ مهم از زندگی، تعادل ایجاد کنیم؛ زندگی شخصی، روابط، زندگی کاری و همدلی با اجتماع.
ایجاد تعادل در سطح بیرونی، درست مثل تراز بودن چرخهاست. این موضوع شامل تنظیم اولویتهای ما بر اساس نیاز لحظه و تمرکز روی چرخ خاصی است که از حالت تراز خارج شده است. این کتاب به شما کمک میکند بتوانید زندگیتان را در تعادل نگه دارید و به شادی برسید.
خواندن کتاب رموز جذاب زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به یک زندگی شاد پیشنهاد میکنیم.
درباره گائور گوپال داس
«گاور گوپال داس» مهندس برق و فارغالتحصیل دانشگاه پوناست. او بعد از مدت کوتاهی حضور در «هیولت پاکارد»، تصمیم گرفت که به عنوان راهب در «آشرام» زندگی کند. بیستودو سال در آنجا ماند و به فراگیری عرفان و فلسفۀ کهن شرق و روانشناسی مدرن پرداخت و حالا امروزه برای هزاران نفر، معلمِ زندگی بهحساب میآید.
گوپال از سال ۲۰۰۵ به نقاط مختلف جهان سفر میکند تا اندیشه و خرد خود را با مدیران شرکتها، دانشگاهها و خیریهها به اشتراک بگذارد. در سال ۲۰۱۶ و با شروع فعالیتهای آنلاین، شهرت او بینالمللی شد. او با میلیونها بیننده و مخاطب در فضای مجازی، اکنون در جایگاهی قرار دارد که میتواند جنبشی برای کمک به دیگران در مسیر رسیدن به شادی و خوشبختی حقیقی به راه بیندازد. در حال حاضر گوپال یکی از مشهورترین راهبان جهان، به عنوان «بهترین استاد جوان» شناخته میشود. این عنوان از سوی شورای دانشجویان هند به وی اعطا شده است.
بخشی از کتاب رموز جذاب زندگی
شاید این اشتباه باشد اگر بهطور علنی اعلام کنم که غذاهای مورد علاقۀ من، همگی متعلق به جنوب هند است؛ زیرا در تمام سال، میتوانم برای صبحانه «سمبار»، برای ناهار «سمبار» و برای شام هم «سمبار» بخورم. درواقع سمبارها همهجا مرا تعقیب میکنند. برای آن دسته از شما که سمبار را نمیشناسید، باید بگویم که این غذا یک سوپ سبزیجاتگونه است و پایۀ آن از عدس تشکیل شده است و همراه با غذاهای برنجی معروف از جمله «دوسا۴» و «ایدلی۵» سرو میشود. از پادشاهی بریتانیا تا استرالیا، هر کسی که مرا به خانهاش دعوت کرده است، با نسخهای شخصی از این سوپ عدس بسیار دوستداشتنی، از من پذیرایی کرده است. با وجود امتحان کردن این حجم از سمبار، من در شناسایی خوب و بد این خوراک به فردی خبره تبدیل شدهام. میدانستم که بهترین سمبار را در شهرهای مختلف از کجا میشود تهیه کرد، چه برسد به شهر خودم و اینجاست که قصۀ ما آغاز میشود.
اگر چه من در «پونا۶» بزرگ شدم، ولی قلب من در یک «آشرام» ساده و آرام، در تناقض با افق مرکز شهر بمبئی، ساکن است. من بیستودو سال را در آنجا به عنوان راهب زندگی کردم، جایی که من نهتنها برای غنای خود به مطالعه روی عرفان باستانی شرق روی آوردم؛ بلکه در آنجا یاد گرفتم که چطور این خرد را با جهان تقسیم کنم. افرادی که در سخنرانیهای من شرکت میکنند، مرتب از من دعوت میکنند تا زمان ناهار را با آنها بگذرانم، اما متأسفانه مجبورم درخواست آنها را رد کنم. به عنوان یک راهب، باید نسبت به افراط هشیار باقی بمانم. ضروری است که در عادتها نظم ایجاد کنم. باوجوداین بعد از ماهها کشوقوس، من با تردید یکی از دعوتها برای رفتن به منزل آقا و خانم «آیِر» را پذیرفتم، تصمیمی که باعث شد درک عمیقتری از خوشبختی و شادی را درک کنم.
حجم
۴۵۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۴۵۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه