دانلود و خرید کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی) فاطمه شفیقی
تصویر جلد کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی)

کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی)

معرفی کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی)

مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی) کتابی نوشته فاطمه شفیعی و بهزاد شوقی است که در نشر بوی کاغذ به چاپ رسیده است.

درباره کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی)

کتاب پیش روی، بصورت سهل و روان با شرح جزئیات کامل به بررسی مفاهیم، تعاریف، نظریه ها، مدل ها و الگوهای هوش و انواع آن شامل فرهنگی، هیجانی، معنوی، سازمانی و تجاری می‌پردازد. البته در این کتاب علاوه بر تشریح کامل انقواع هوش به پیشینه پژوهش‌های مرتبط با هر یک از آنها اشاره شده است. در ضمن در پایان هر فصل پرسشنامه مربوط به هر یک از انواع هوش آورده شده است. امیدواریم استفاده از مطالب این کتاب به دانشجویان برای ارتقای سقطح کیفی پایان نامه‌هایشان کمک کند.

 خواندن کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 اساتید و دانشجویان رشته‌های مدیریت بازرگانی، مدیریت دولتی، مدیریت صنعتی، مدیریت آموزشی و سایر دانشجویان علاقه‌منقد در دیگر رشته‌ها و به ویژه کسانی که در صنایع و مؤسسات اشتغال به کار دارند.

بخشی از کتاب مفاهیم و نظریات هوش (با رویکرد پژوهشی)

هوش، رفتار حل مسأله سازگارانه‌ای است که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت‌گیری شده است. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی می‌شوند، کاهش می‌دهد. این مفهوم هوش، مبتنی بر گزاره‌ای است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انجام راهبردهایی را برای غلبه بر موانع و حل مسأله ضروری می‌سازد (ایمونز، ۱۹۹۹به نقل از نازل ، ۲۰۰۴). 

مفهوم تحلیلی غرب از هوش، بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطلاعات می‌شود؛ در حالی که رویکرد ترکیبی شرق نسبت به هوش، مؤلفه‌های گوناگون عملکرد و تجربه انسان، از جمله شناخت، شهود و هیجان را در یک ارتباط کامل (یکپارچه) در بر می‌گیرد. در مجموع، هوش عموماً باعث سازگاری فرد با محیط می‌شود و روش‌های مقابله با مسائل و مشکلات و همچنین توانایی شناخت مسأله، ارائه راه حل پیشنهادی برای مسائل مختلف زندگی را در اختیار او قرار می دهد (غباری بناب، همکاران، ۱۳۸۶).در ترجمه‌های لاتین عهد جدید، "شخص معنوی " به کسی گفته می‌شود که زندگی او را روح القدس نظم می بخشد یا تحت تأثیر قرار می‌دهد. واژه معنویت حداقل از اوایل قرن پنجم به کار می‌رفته و مدت طولانی همین معنای ناشی از کتاب مقدس را حفظ نموده است.

از آغاز قرن دوازدهم، این واژه آرام آرام معانی ضمنی با کارکرد واقعی روانی به خود گرفت که در مقابل جسمانیت یا مادیت قرار داشت (عبداله‌زاده و همکاران، ۱۳۸۸). آنچه از بررسی تعریف صاحب نظرانی همچون گاردنر، هیلگارد، وکسلر و... از هوش بر می آید، آن است که همگی هوش را قابلیت بهره‌گیری از نرم افزارهای وجودی تعریف می‌کنند. تجربه نشان می دهد که در طول تاریخ، هر چه هوش ظاهری بشر بیشتر شده است، گرایش‌های ناهنجار، راه‌های خطا و مساله آفرینی و ایجاد معضل و بحران برای بشریت نیز بیشتر شده است. روان شناسان در ابتدا با تعریف هوش هیجانی سعی کردند این آسیب را جبران نمایند. سپس با اضافه کردن انواع جدیدی از هوش تحت عنوان «هوش معنوی» و «هوش وجودی» که متوجه مفاهیمی نظیر مرگ و زندگی است، سعی در تکمیل تعریف خود نمودند. 

بر خلاف هوش ظاهری که فعالیت آن به حواس پنجگانه مربوط است، هوش باطنی با درک جهان پیرامونی به عنوان تجلیات ارتباط دارد و جمال الهی، هوش باطنی خفته را بیدار می‌سازد. قانون حکمت هوشمندی هستی، به واسطه هوش باطنی فعال درک می‌شود و این هوش تابع اصل وحدت است و فاقد گوناگونی و تنوع می‌باشد. از این منظر همه انسان‌ها باهوشند، چرا که هر انسانی قابلیت دریافت شهودی را دارد و صرفاً لازم است سنسورهای شهودی وی در بخش ذهن فعال شود تا هوش نهفته در انسان بیدار شود.معنویات یک پدیده جهانی است و اینگونه استدلال می شود که از نظر ترتیب ساختاری بالاتر از هوش هیجانی قرار می¬گیرد. معنویت یکی از نیازهای درونی انسان است که در قلب ها و ذهن ها و و در آیین ها، به ویژه در آیین های مذهبی وجود دارد. معنویت قلمرو و دغدغه نهایی (غایی) است، چون همة انسان ها دغدغة نهایی دارند، پس همگی معنوی اند.

 با این همه، از دغدغة نهایی می توان برداشت های گوناگونی کرد. برخی از افراد خودشان یا نگرانی هایشان را معنوی نمی دانند. معنویت مانند عاطفه از نظر عمق و معنا می تواند درجاتی گوناگون داشته باشد. معنویت ممکن است آگاهانه یا نا آگاهانه، رشد یافته یا رشد نایافته، سالم یا مرضی، سودمند یا زیان بار باشد. از معنویت با توجه به سویه های مطرح شده تعریف های گوناگونی شده است که با همه تأکید های روز افزون دانشمندان بر بعد معنوی رشد انسان، هنوز تعریفی یک پارچه که در برگیرندة تمامیت معنوی باشد ارائه نشده است. برخی معنویت را متضمن بالاترین سطوح زمینه‌های رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی و فردی می دانند. به بیان دیگر، معنویت خودش به تنهایی یک زمینه رشد است، یک نگرش است و نیازمند حداکثر تجربه‌های انسانی است. برخی از روان شناسان معنویت را تلاش هموار بشر برای پاسخ دادن به چراهای زندگی تعریف کرده اند. به سخن روشن تر، به کارگیری بهینه قوه خلاقیت و کنجکاوی برای یافتن دلایل موجود و مرتبط با زیستن و زندگی، و در نتیجه تکامل، بخشی مهم از معنویت است. بدین سان، رشد معنوی زمانی آغاز می شود که کودک به دنبال دلیل می گردد و درباره پدیده های پیرامون خود کنکاش و پرسش می¬کند (وست، ۱۳۸۳).

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۴ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۴ صفحه

قیمت:
۴,۰۰۰
تومان