نظرات درباره کتاب ما و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب ما

نظرات کاربران درباره کتاب ما

انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۷۱ رأی
۳٫۹
(۷۱)
Brownman.mms
تصور کنید در تنها کشور روی کره زمین زندگی می کنید که پس از سال ها جنگ های صلیبی بین آزادی طلبان و سعادت طلبان باقی مانده است و گنبدی شیشه ای و فضایی پاک شما را از توحش و بی قانونی دنیای بیرون در امان نگاه داشته است .گنبدی که در زیر آن تنها منطق ریاضی و اعداد راه دارد و هر چیزی که غیر از منطق عددی باشد و نتوان آن را با فرمول های ریاضی تعریف کرد نکوهیده است و یک ناهنجاری به حساب می آید. در آپارتمانی شیشه ای زندگی می کنید ، روی تختی شیشه ایی می خوابید ، روی میزی شیشیه ای کارهایتان را انجام می دهید و روی پیاده روهایی شیشه ای و صاف قدم می زنید . تمام فعالیت هایتان را همراه با 10 میلیون نفر ساکن دیگر این یگانه کشور به دقت مطابق برنامه ای به نام "جدول زمان بندی " انجام می دهید ، همراه با همه مردم در یک وقت بیدار می شوید ، در یک زمان سر کار میروید، در یک زمان سر میز غذا می نشینید ، در یک لحظه 10 میلیون قاشق را به سمت 10 میلیون دهان می برید و هماهنگ و با ضرباهنگی ثابت 50 بار هر لقمه را می جوید ، به طور هم زمان در صف های منظم و ردیف های چهار نفره به پیاده روی می روید و همزمان و همراه با دیگر حلقه های این زنجیرسرتان را بر بالشت گذاشته و به خواب می روید . البته هر روز از ساعت 16 تا 17 و 22 تا 23 می توانید هرکاری دلتان خواست بکند ، البته اگر دلتان بخواهد. برای خود نامی ندارید و تنها با یک عدد و حرف شناخته می شوید و همه فعالیت هایتان تا خصوصی ترین آن ها مثل انتخاب شریک جنسی توسط یگانه کشور نظارت و برنامه ریزی می شود و همه قدم هایتان به وسیله فرشته های مراقب یگانه کشور تحت نظر است تا مبادا قدمی را به اشتباه بیرون از راه رسم شده توسط یگانه کشور و "ولی نعمت" بر ندارید. همه کار ها و رفتارهایتان و حتی تفکراتتان بر اساس قواعد ریاضی است تا حدی که با نگاه به چهره افراد ابرو و لب نمی بینید بلکه یک مثلث می بینید و از کشته شدن 10 دانشمند در حین یک آزمایش ذره ای دلخور نمیشوید چون 10 عدد در مقابل 10 میلیون عدد اصلا به چشم نمی آید و تاسف خوردن برای از دست دادن این حدد اقل بی منطقی محض است . همه چیز در دنیای شما بر اساس منطق و از قبل قابل پیش بینی است و به همین دلیل هیچ جایی برای نگرانی از آینده نخواهد بود و تا عمق استخوانتان احساس سعادت می کنید. این سعادت آنچنان کامل ، بدیهی و بی نقص است که مسئولان یگانه کشور قصد دارند با ارسال فضاپیماهای به نام "انتگرال" به سمت دیگر سیارات بر سر اهالی آن ها منت نهاده و این نمونه کامل سعادت را به آنان معرفی کنند. رمان "ما" رمان انسان هاییست که بالاخره به بهشت زمینی دست یافته اند ، پس از سال ها جنگ در سراسر زمین و به زانو درآوردن مخالفان. بهشتی بنیان نهاده شده بر مبنای منطق ریاضی ، منطقی که هیچ اشتباهی در آن راه ندارد، بهشتی به نام "یگانه کشور". شخصا از خوندن این کتاب به شدت لذت بردم. واقعا خوندن این کتاب رو به تمام علاقه مندان به کتاب های آرمان شهری توصیه میکنم.
sepid sh
واو...چه توصیف و شرح جالبی از کتاب بود...واقعا کنجکاو شدم بخونم...ممنونم🙏🏻
hoda.213
نظرتون رو کامل خوندم و ممنونم که متوجه شدم علاقه‌ای به خواندن همچین داستانی ندارم.
علی
نظر خوبی بود.
علی
کتابی که الگو و سر منشا نوشته شدن کتاب های ١٩٨٤ و دنیای قشنگ نو بود. باید به این نکته توجه داشت که زامیاتین زمانی این رمان را مینویسد که نه واژه علمی تخیلی معنا چندانی داشت و نه پاد ارمانشهر در آثار نوشتاری و .... وجود خارجی داشت.خواندن این رمان را پیش از خواندن رمان ١٩٨٤ اورول پیشنهاد میکنم تا ببینید و بدانید که اورول چه چیزهایی را از رمان ما زامیاتین وام گرفته است.این رمان برای اشنایی با سوسیالیسم و کمونیسم که خود را در زیر نقاب شعارهایشان پنهان میکنند و وعده بهشتی زمینی را میدهند اما در واقع جامعه ای پوچ و خالی از آزاذی و انسانیت را به وجود می آورند,بسیار موثر و مفید واقع است.
mojsena
لطفا به طاقچه بی نهایت اضافه کنید. ممنون.
Alivi
شد
محمد علی شفیعی
کلا کتابهای پادآرمانشهری را دوست دارم. ۱۹۸۴، دنیای‌قشنگ‌نو، ما و شاید سرگذشت ندیمه که این آخری رو هنپز دارم می‌خونم‌. تاکید بیش از حد بر کمونیسم و تا حدی مسیحیت رو با توجه به زمان نوشته شدن کتابها می‌پذیرم ولی آیا در مورد سرما‌یه‌داری و لیبرالیسم چنین کتابهایی نوشته نشده؟ من به جز دنیای قشنگ نو که به این فضا می‌خوره، چیز دیگه‌ای ندیدم. در کل کتابی که ۱۰۰ سال پیش نوشته شده و چنین ایده‌هایی رو پرورده، خیلی عالیه و البته تحقق بعضی ایده‌هاش رو میشه دید در دنیای امروز...
88
این کتاب به طرز خارق العاده ای خوبه و به شدت پیشنهاد می کنم حتما حتما حتما توی این روزا بخونیدش نثر کتاب چندان عامه پسند نیست و شاید بشه گفت چندان ساده فهم نیست اما مفاهیمی که بیان می کنه بسیار دقیق و حساب شده است فضای دیکتاتور حاکم بر داستان به خوبی توصیف شده و از اون بهتر آرمان ها و اهدافی هست که نویسنده در دل داستان بیانشون می کنه پیشنهاد می کنم خوندن این رمان رو به هیچ وجه از دست ندید و به عنوان یک هم وطن می گم کتاب مهم ترین رکن آگاهی بخش هرجامعه ای هست و به جای وقت گذرونی توی اینستا، توییتر و شبکه های پوچ اجتماعی و خوندن نظرات شخصی و خیلی اوقات غیرمنطقی و غیر حساب شده ی افراد مختلف بیشتر کتاب بخونید
Alivi
کدوم روزها؟ همون روزایی که سرکار رفتین و الان حتی یادتونم نیست؟
ELNAZ
به نظرم کتاب خوبی بود... یه داستان سیاسی، عاشقانه و علمی تخیلی جذاب. البته بعضی جاها توصیف ها زیاد میشد و روند داستان کند ولی با این حال من این کتابو دوست داشتم چون توصیف هاش فوق العاده بودن.
benyamin parang
در توصیف دنیای این کتاب، جامعه‌ای رو تصور کنید که همه‌ی ابعادش به حدی از پیشرفت رسیده که دیگه هیچ اتفاقی نمی‌افته؛ یعنی همه چیز طبق برنامه و پیش‌بینی شده هست. همه چیز شفاف و بدون حتی یک نقطه‌ی مبهم هست تا جایی که حتی آپارتمان‌ها از شیشه ساخته شده. به نظر همه چیز ایده‌آل می‌رسه. حالا در چنین جامعه‌ای حضور یک نفر که بواسطه احساسات - که در این جامعه‌ی بدون اتفاق جایی نداره - براش اتفاقات خارج از برنامه می‌افته، منشا آشفتگی می‌شه. اگه کتابهای پادآرمانشهری مثل ۱۹۸۴ رو دوست داشتین، احتمالا از این کتاب هم لذت خواهید برد؛ چون این کتاب در واقع اولین در این نوع هست. فقط خوندنش مقداری دشوار و اذیت کننده هست که فکر کنم به خاطر ترجمه باشه.
Aesculapius_99
👍🏾 از نخستین‌های سبک پادآرمان‌شهری که کتابای زیادی ازش الهام گرفتن و به نظرم دوستداران این سبک باید بخوننش 👍🏾 شباهت زیادی به هزار و نهصدوهشتادوچهار جرج اورول داره: هر دو نقد سیاسی، پادآرمان‌شهر شبیه، نظام نظارت و پایش اطلاعات قوی، و حتی مفهوم «برادر بزرگ» اورول که اینجا «ولی نعمت» رو می‌بینیم و کاملاً یکی هستن. البته «ما» پیش از رمان اورول نوشته شده. اما هزارونهصدوهشتادوچهار سر گردنی بالاتر از این رمانه و اگه اون رو نخوندین اول اونو بخونید 👎🏽 شیوه بیانش گاهاً می‌ره تو اوهام و رشته از دست خواننده در می‌ره. مخصوصاً اگه شخصیت اصلی داستان که آدمی بسیار منطقی و اصولی رو در نظر بگیرید 👍🏾 نقد محکمی بر نظام‌های سوسیالیستی که خواننده رو با خطرات و آینده احتمالی این نظام‌ها آشنا می‌کنه 👍🏾 نمادپردازی زیادی تو داستان هست. مخصوصاً آدم و حوا و حبوطشون و این دوگانه جبر و اختیار که یه تم اصلی داستان هم هست 👎🏽 شخصیت اصلی در ابتدا شخصی محکم، خشک، منطقی و بی احساس معرفی می‌شه ولی در ادامه یهو از این رو به اون رو و شخصیتی وابسته می‌شه که من شخصاً نتونستم این مسئله رو درک کنم که چطور اون چنان شخصی الآن به این روز افتاده و تا آخر داستان هم راضی نشدم 👍🏾 من نسخه الکترونیک کتاب با ترجمه بابک شهاب رو تو نرم‌افزار طاقچه خوندم. ترجمه خوب بود، مقدمه و تحلیل پایانی هم داشت که مخصوصاً تحلیلش بسیار خوب بود
Amin Rostami
«آزادی و رنج» یا «سعادت در بند»؟ . یالوم در «روان‌درمانی اگزیستانسیال» از «آزادی» (این آرزوی دیرینه‌ی بشر) که با خودش مسئولیت و رنج به بار میاره، به عنوان یکی از چهار اضطراب بنیادی انسان‌ها نام می‌بره. حال اینکه زامیاتین دهه‌ها قبل، در این رمان آینده‌نگرِ پادآرمان‌شهری؛ قهرمان داستان (D-503) رو به مثابه «آدم» ابوالبشر، در رویارویی با سعادت برده‌وار بهشتی یا انتخاب آزادی و پذیرفتن رنج دنیوی، قرار میده و خواننده رو با خودش به فکر فرو می‌بره... . «آزادی و سعادت زمینی باهم ناسازگارند ... تمامیت‌خواهی خیرخواهانه اولی را نابود و دومی را تضمین می‌کند.» . هرچند که زامیاتین خود یک بلشویک انقلابی بود؛ رمان «ما» در واکنش به وخامت زندگی پس از انقلاب نوشته میشه و در نتیجه اولین کتاب ممنوعه در اتحاد جماهیر شوروی لقب می‌گیره! . چنان که در مقدمه گفته میشه؛ جورج اورول این کتاب رو سال‌ها قبل از نگارش «۱۹۸۴» خوانده و با شباهت‌های انکارناپذیری که دارن میشه نتیجه گرفت که از این داستان الهام گرفته باشه. اگه چشمان برادر بزرگ رو مترصد بر جزئیات زندگی خودتون می‌بینید به احتمال زیاد با این رمان هم همذات‌پنداری خواهید کرد. هرچند که همین توصیف، احتمالا انتظار مخاطب رو بالا برده و ناچارا در مقام مقایسه قرار خواهد داد! . استفاده‌ی زامیاتین، این مهندس نیروی دریایی روسیه، از ریاضیات و فرمول‌ها و اشکال هندسی در توصیفات چهره و اندام و احساسات، تونست نظرم رو به کاربرد ریاضیات در ادبیات جلب کنه :) هرچند که همین روند حسابگرانه و منطقی در طول کتاب، سبب شد که در فصل‌های پایانی، منطق داستان برام زیر سوال بره. . گنجاندن مقاله‌ی «دو آدم و حوا در کریستال‌پالاس: داستایفسکی، کتاب مقدس و ما» از ریچارد گِرِگ (توسط نشر بیدگل) در انتهای کتاب، بنظرم انتخاب مناسبی برای درک و برداشت بهتر از این اثر بود چرا که اشاره‌ی ضمنی نویسنده به نمادها به تدریج زیر داستان مدفون میشه و احتمالا از چشم خواننده‌ی ناآشنا به داستان‌های کتاب‌مقدس به دور می‌مونه. طبق موشکافی این مقاله؛ احتمالا آشنایی با آثار داستایفسکی نظیر «یادداشت‌های زیرزمینی» و «برادران کارامازوف» در همراهی و درک بهتر این رمان راهگشا باشن. . پی‌نوشت: ممنون از دوستِ عزیزی که با امانت دادن این کتاب، من رو با یک نویسنده، سبک و بعد جدیدی از ادبیات روسیه آشنا کرد. 🙏
محمد رضایی
سلام،شما بی حسی رو نوشتید؟
کاربر ۱۵۲۱۸۵۵
ادبیات واقعی فقط آنجایی به وجود می آید که خالقانش نه حقوق بگیران سخت کوش و قابل اعتماد بلکه دیوانگان، عزلت گزیدگان، ملحدان، خیال بافان، نافرمانان و شک اندیشان باشند.. (ما)
جواد
کتاب ما یه شاهکار طنزِ تیز و بُرنده‌ست که با زبانی زیرکانه و نیش‌دار، نظام شوروی رو حسابی به باد انتقاد می‌گیره! این اثر مثل یه آینه‌ی جادویی، با طنزی تلخ و هوشمند، چهره واقعی یه رژیم تمامیت‌خواه رو نشون می‌ده. جایی که از «پاسداران انقلاب» حرف می‌زنه، انگار داره با یه کنایه‌ی زهرآگین به وفاداران کور و متعصب ایدئولوژی چشمک می‌زنه. یا اونجایی که می‌گه «تا ابد به یگانه کشورمون وفاداریم»، ترس و وحشت از یه انتقاد ساده رو چنان ملموس نقاشی می‌کنه که مو به تن آدم سیخ می‌شه! این کتاب فقط یه داستان نیست؛ یه افشاگریه! با ظرافت تمام، نقاب از چهره رژیم برمی‌داره و نشون می‌ده چطور در هر گوشه‌ی زندگی مردم سرک می‌کشید: از روابط عاشقانه و خصوصی بگیر تا فشار روی خانواده‌ها و حتی جاسوسی‌های شبانه‌روزی! انگار رژیم فکر می‌کرد حق داره تو تک‌تک لحظه‌های زندگی مردم دخالت کنه، حتی تو اینکه شام چی بخورن! این دخالت‌های بی‌حد و حصر، با طنزی گزنده به تصویر کشیده شده که نمی‌تونی جلوی خنده‌ت رو بگیری، هرچند تهش یه بغض گلوگیر منتظرته. حالا بیایم سراغ صف‌های خرید و بدبختی‌های روزمره! کتاب این موقعیت‌های آشنای زندگی در شوروی رو چنان به سخره می‌گیره که انگار داری یه کمدی سیاه تماشا می‌کنی. از صف‌های طولانی برای یه تیکه نون بگیر تا تلاش برای پیدا کردن یه جفت کفش! برداشت من از این اثر اینه که رژیم کمونیستی، با اون همه شعار پرطمطراق درباره سعادت و برابری، در نهایت فقط تونست مردم رو توی یه چرخه‌ی ناامیدی و خستگی غرق کنه. یه جورایی انگار قول بهشت داده بودن، اما تحویلشون یه کویر خشک و بی‌آب و علف بود! طنز کتاب فقط به اینا محدود نمی‌شه؛ جایی که اعداد و انتگرال‌ها وارد بازی می‌شن، دیگه اوج خلاقیت نویسنده رو می‌بینی! رژیم انگار به چیزی جز آمار و ارقام باور نداشت. عشق، دوستی، احساسات؟ اگه توی فرمول جا نشن، به درد نمی‌خورن! این نگاه خشک و رباتی به زندگی، با طنزی چنان درخشان به تصویر کشیده شده که نمی‌تونی کتاب رو زمین بذاری. و اما وعده‌های طلایی سعادت! کتاب با زیرکی نشون می‌ده که این وعده‌های قشنگ، فقط یه مشت حرف پوچ بودن. سال‌ها جنگ و بدبختی، فقط برای اینکه آخرش مردم بفهمن هیچ خوشبختی‌ای در کار نیست. این تناقض بین شعار و واقعیت، مثل یه سیلی محکم تو صورت خواننده‌ست؛ هم تلخه، هم بیدارت می‌کنه.
m a
باتوجه به اینکه کتاب درسال۱۹۲۰نوشته شده،بسیار نویسندگی خوبی دارد ولی نظم وانسجامی درآن دیده نمیشود.
الهامم
موضوع کلی کتاب آرمانشهر یا در واقع پادآرمانشهری به نام یگانه کشور هست این کتاب خیلی با ۱۹۸۴ اورول مقایسه میکنن که به نظرم نسبت به ان فضای توصیفی داستان کمتر دارکه ولی از طرفی هم در ۱۹۸۴ خواننده کم کم همراه با محتوای داستانی میشه ولی تو این کتاب همراه شدن با محتوای یکم سخته نمیدونم به خاطر ترجمه اس یا ساختار داستان اینطوره تمام انچه شخصیت اصلی روایت میکنه شبیه خوابهای بهم ربخته اس انگار خوندن این رمان به طرفداران موضوعات پادآرمانشهری توصیه میکنم ولی اگر علاقه ای به این موضوعات ندارین همراه شدن با کتاب کار سختیه
Hasan.Dlr.80
شاهکاری تکرار نشدنی با ترجمه بی نظیر بابک شهاب😍😍
دختر بارون
1984? "ما" هزاربار بهتره!
مهسا نوری
کسالت آور بود تا نصفش خوندم اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم
نسیم
یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم نه تنها روند داستان به شکل جذابی پیش میره، که درنهایت با یه پایان خیلی خیلی جذاب طرف هستیم که ما رو با کلی تشبیه و استعاره مواجه می‌کنه و میفهمیم که با چه شاهکاری طرف بودیم حتما بخونیدش، پشیمونتون نمیکنه🙂
fatemeh homayoni
اصلا نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم جزو بدترین کتابایی بود که خوندم
NKH
رمانی نه مثل رمان! این کتاب از آن دسته کتاب هاست که شاید معدود کسانی آنرا تا پایان ادامه دهند! اما در نوع خود بسیار بلندپروازانه نوشته شده. چیزی که میتونه به شما در خواندن کتاب مخصوصا اواسط آن، کمک کنه اینه که اصلا و ابدا سعی نکنید پیوسته هر روزی بخونید یا فشرده چون نوعی سنگینی و کسل بودن بهتون دست میده در عوض کتاب رو با سرعت کمتری به پیش ببرید و کنارش یه کتاب دیگ ای رو هم مطالعه کنید
este🌾
به نظر من بستگی به خواننده داره که چجور باشه. من که میخوندمش، نمی‌تونستم جلوی خودمو بگیرم که زود تموم نشه..
Mary gholami
کتاب #ما اثر #یوگنی_زامیاتین جامعه‌ای رو ترسیم می کنه که همه‌ی ابعادش به حدی از پیشرفت رسیده که دیگه هیچ اتفاقی نمی‌افته؛ یعنی همه چیز طبق برنامه و پیش‌بینی شده و با منطق ریاضی پیش میره تا حدی که افراد هم اسمهاشون ترکیبی از اعداد هست. همه چیز شفاف و بدون حتی یک نقطه‌ی مبهم هست تا جایی که حتی آپارتمان‌ها از شیشه ساخته شده. به نظر همه چیز ایده‌آل می‌رسه. حالا در چنین جامعه‌ای حضور یک نفر که بواسطه احساسات که در این جامعه‌ جایی نداره - براش اتفاقات خارج از برنامه می‌افته و منشا آشفتگی می‌شه و .... اگه کتابهای پادآرمانشهری مثل ۱۹۸۴ رو دوست داشتین، احتمالا از این کتاب هم لذت خواهید برد؛ چون این کتاب در واقع اولین در این نوع هست. صفحات: 41۹#
لیدی الیزابت
رمان ما کتابی ساده برای مطالعه نیست و همان‌طور که گفته شد، نویسنده در آن از سبکی خلاقانه و ابهام‌های لغوی استفاده کرده است. بنابراین خواننده اگر بخواهد از جنبه‌های مختلف کتاب سردربیاورد باید با احوالات نظام شوروی بعد از انقلاب اکتبر و همچنین با آرمان‌های کمونیسم آشنا باشد. ضمن اینکه بهتر است خواننده تا حدودی با ریاضیات و مفاهیم مدیریت هم آشنا باشد و یا حداقل از جایگاه «رادیکال منفی یک» در ریاضیات آگاهی داشته باشد! کتاب ما در قالب دفتر خاطرات و به قلم مهندسی نوشته شده است که در آینده‌ای بسیار دور از زمان حال زندگی می‌کند و گاه، نگاهی به گذشته (قرن بیستم) دارد. این مهندس که D-۵۰۳ نام دارد، مدیر ارشد طراحی سفینه‌ای به نام انتگرال است که هدف آن پیدا کردن موجودات ناشناس در سیارات دیگر و مهم‌تر از همه وادار کردن آن‌ها برای رسیدن به سعادت است. «سعادتی از نظر ریاضی عاری» دقیقاً همان چیزی است که در دنیای کتاب ما حاکم است. حتی نام افراد و شخصیت‌هایی که در رمان نیز حضور دارند (مانند D-۵۰۳ یا I-۳۳۰) عدد است. زندگی آن‌ها نیز کاملا خشک و ماشینی و براساس یک جدول زمان‌بندی دقیق است که لحظه دقیق خواب، بیدار شدن، ساعت سر کار رفتن، پیاده‌روی و حتی ارتباط جنسی را مشخص می‌کند. اگر کسی خارج از این جدول زمان‌بندی رفتار کند با «حراست» روبه‌رو خواهد شد. زندگی کردن براساس اعداد دقیقی که همه‌چیز را برنامه‌ریزی می‌کند هویت را از آدم‌ها گرفته و تنها چیزی که باقی مانده است، «تیلور» و نظریه‌های او در بررسی رفتار برای بهبود کارایی است. طبیعتاً در دنیا، فکر کردن و یا آدم‌هایی مانند «کانت» جایگاهی ندارند.در توصیف آینده‌ای که داستان در آن جریان دارد می‌توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد. به عنوان مثال، شهرها بی‌منفذ و مهروموم شده هستند و به دور آن‌ها «دیوار سبز» کشیده شده تا از دنیای بیرون جدا باشند، مردم غذای شیمیایی مصرف می‌کنند و دیوار تمام خانه‌های شهر شیشه‌ای و شفاف است و همه‌چیز زیر نظر حراست جریان دارد مگر زمان مشخصی که شخصیت‌های رمان طبق جدول زمان‌بندی نوبت رابطه جنسی داشته باشند!!😐 هدف سازنده انتگرال و حاکم شهر (عدد الاعداد) مشخص است اما در این میان افرادی هستند که در کمال ناباوری در خارج از «دیوار سبز» زندگی می‌کنند و از شرایط راضی نیستند. آن‌ها هدف‌های بزرگی در سر دارند که به یک شورش تمام‌عیار منجر خواهد شد اما برای رسیدن به اهداف‌شان به کمک D-۵۰۳ نیاز دارند. بنابراین از طریق زنی به نام I-۳۳۰ به او نزدیک می‌شوند و… به جنبه‌های مختلف دیگر رمان ما – مانند تغییر جایگاه هنر و ادبیات و تبدیل شدن آن به چیزی در دست دولت – نیز می‌توان اشاره کرد اما خواننده باید خودش رمان را مطالعه کند تا از موارد مختلفی که نویسنده پیش‌بینی کرده بود شگفت‌زده شود. یوگنی زامیاتین با هوش بالای خود به عنوان اولین نفر، دورنمای یک جامعه انسانی و روابط میان دولت و ملت را زیر نظر ایدئولوژی کمونیسم به تصویر کشیده است. رمان زمیاتین به ما نشان می‌دهد در نبود تفکر، در نبود آزادی و ارزش‌های انسانی چه بلایی سر انسان خواهد آمد و ‌مطالعه آن را به افرادی که ادبیات را به شکل جدی دنبال می‌کنند پیشنهاد می‌کنم.💫👌🏻
کاربر ۷۰۵۲۳۲
اگر از صحبت کسانی که این رمان روکتاب مهمی تلقی می کنند صرفنظر کنیم باید بگم که علاوه براینکه ترجمه ی بسیار بدی داشت کتاب خسته کننده و کسالت آوری بود و حرف خاصی برای گفتن نداشت

حجم

۳۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۱۹ صفحه

حجم

۳۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۱۹ صفحه

قیمت:
۱۸۵,۰۰۰
تومان