نظرات درباره کتاب تسوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارت او و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب تسوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارت او

نظرات کاربران درباره کتاب تسوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارت او

۳٫۹
(۱۰)
Omid r kh
. این دومین کاریست که از موراکامی میخوانم، اولی اش "کافکا در کرانه "بود و فوق العاده پر تعلیق، با اینکه حادثه ها روایت را پیش میبردند اما این شخصیت ها بودند که نمایان میشدند. در این رمان اما حادثه های فرا واقعی که مهر موراکامی ای بر پیشانیشان خورده در حاشیه قرار میگیرند و فقط مانند یک سری نماد و نشانه (هرچند من نماد و نشانه ای را تشخیص ندادم، اما این موضوع نیز صدق میکند که من از دنیای نماد و نشانه اطلاعاتی خیلی اندک دارم، پس فرض را بر این میگذاریم که موراکامی آنقدر نویسنده است که چیزی را بی دلیل و کارکرد در داستانش نمی آورد، که به هر حال فرضی است غلط!) برای نیل به سوی محتوا و هدف های زیرلایه ای باقی میمانند. به این ترتیب روایتِ ساده ی سوکورو مدام توی ذوق مخاطب میزند زمانی که مخاطب فکر میکند چیزی خارق العاده در ادامه انتظارش را می کشد اما هر بار به بن بست میرسد و روایت در روتین ترین حالت ممکن و البته دور از ذهن ترین، رقم میخورد. موراکامی از این شگرد خبیثانه استفاده کرده است، مانند شعبده بازی که میداند دستیارش را نصف نمی کند اما هر بار تماشاچیان را با حقه هایش شگفت زده میکند، موراکامی ذهن مارا مدام به سمت چیزهایی شگفت آور میکشاند، ما را در انتظار آن چیز رها میکند، ما برای دیدنش له له میزنیم و در آخر میفهمیم که آن نورِ کیهانی که در اعماق چاه اعجبا انگیز میدرخشید، چیزی نبود جز چند کرم شب تاب، پوچ! این همه اگرچه ممکن است بی اعتمادی مخاطب را در پی داشته باشد اما بیشترین کمک را به شخصیت پردازی ای میکند که موراکامی قصد انجام دادنش را دارد، سوکورو یک انسان تک افتاده است، و این تک افتادگی اگرچه همیشه شاخصه ی بارز اوست، این وقار و متانت و سادگی، این بی حاشیگی، و او را برای دیگران جذاب میکند، اما خود اورا به اشتباه می اندازد که آنقد شخصیت به درد نخوری دارد که بی رنگ است. با این همه شخصیت پردازی حرف اول را در رمان نمی زند و این به خاطر همان خباثتیست که در روایت مشاهده میکنیم و گول خوردن های مکرر مخاطب که باعث دافعه می شوند اگر چه جاذبه ای بسیار دارند. پس چه چیز در رمان شاخص است؟ موسیقی! میدانیم موراکامی در زندگیِ واقعی خوره ی موسیقی است، در برنامه اش چند ساعت را به موسیقی اختصاص داده است، و از نام رمان نیز نام یکی از قطعه های کلاسیک لو مل دو پی، آهنگساز فرانسوی است، پس آیا موسیقی در این کتاب فقط برای آن وارد شده که موراکامی خواسته با اطلاعاتش فخر فروشی کند؟ نه! به زعم من رمان درک ناشدنیست (فضا سازی اش) مگر آنکه آن قطعه ی بی رنگ را نیز از لو مل دوپی گوش دهید...
Nino
این کتاب رو از کافکا در کرانه یه کوچولو بیشتر دوست داشتم،برام راحت تر پیش رفت .اسمش بامزه بود،دوست داشتم بدونم چرا همچین اسمی داره،ترجمه هم خوب و روون بود.
narges
ترجمه ی خیلی خوبی بود
Neda
زیاد خوشم نیومد. "کافکا در کرانه" خیلی خوب بود ولی این اصلا منو نگرفت!

حجم

۲۷۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۲۷۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
تومان