بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شهریار | طاقچه
تصویر جلد کتاب شهریار

بریده‌هایی از کتاب شهریار

انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۳.۰از ۱۵ رأی
۳٫۰
(۱۵)
به همین دلیل بسیاری بر این عقیده‌اند که یک شهریار عاقل هنگام فرصت و وقت مناسب باید ماهرانه و عاقلانه در برخی بخش‌های معین برای خود دشمنی ایجاد کند، بدین منظور که پس از جنگ و شکست دشمن شهرت و اقتدار او عالمگیر شود.
رضا شریفی
شناختن توده مردم به جای شهریاران باید بود و برای داشتن یک اندیشه روشن از اوضاع و احوال شهریاران ناچار باید در میان توده مردم قرار گرفت.
my_1378_irani
بهترین دژها برای یک شهریار در کشور خود این است که مورد نفرت ملّت خود نباشد.
Javeed
مردم مرگ پدر را زودتر از مال پدر به فراموشی می‌سپارند،
کاربر ۱۹۸۴۸۹۵
یک حکومت قوی و با نفوذ هرگز اجازه نمی‌دهد در قلمروش این نوع دو دستگی‌ها و مخالفت‌ها پیدا شود، تنها موقع صلح این نوع سیاست‌ها مفید واقع می‌شود که با آن رعایا را ساکت کرده و بدون زحمت اداره کنند، ولی هنگام جنگ معایب و زیان‌های آن زود آشکار می‌شود.
رضا شریفی
ما به حقیقت مسلمی پی می‌بریم که جز در موارد بسیار شاذ و نادر همیشه مصداق دارد و آن این‌که هر کس سبب قدرت و عظمت و بزرگی دیگری شود، کار خود را ساخته و باید آن را تمام شده بداند، بنابراین مناسبات و ارتباط با چنین آدمی یا باید از روی حیله و تزویر باشد یا از طریق زور و قدرت و دست‌یازی به هر یک از این دو روش نیز حسّ اعتمادی را در آن شخص که صاحبِ مقامِ ارجمندی شده است بیدار می‌نماید.
عرفان
عامه مردم فریفته ظاهرند و به نتیجه می‌نگرند و اهالی دنیا نیز از توده‌های مردم درست شده است، تنها عده قلیلی خُرده می‌گیرند در صورتی‌که بیشترین ساکت و آرام و بی‌کلام می‌مانند.
Javeed
فردی که تنها خوبی را می‌خواهد، به اجبار شکست می‌خورد، زیرا در میان انسان‌هایی قرار دارد که خوب نیستند.
کاربر ۱۹۸۴۸۹۵
«افراد آزاد وجود ندارند بلکه ملت‌های آزاد وجود دارند و یک فرد تنها زمانی می‌تواند ادعا کند که آزاد است که به یک ملت آزاد تعلق داشته باشد.
کاربر ۱۹۸۴۸۹۵
کسی که تنها یکبار با غارت مال مردم زندگی کرده باشد همواره دلیل و برهان کافی برای تصرّف مال مردم در دست خواهد داشت
کاربر ۱۹۸۴۸۹۵
هر شهریاری که نقش روباه را بازی کرده موفقیت او بیشتر بوده است. در واقع ضروری است که بر این طبیعت انسانی رنگ شفاف خوبی زده شود و به‌ویژه در تغییر حالت و قیافه برای ریاکاری و فریب دادن یک تردستی کامل باید داشت. امّا مردم آن‌قدر ساده هستند و آن‌قدر وابسته به احتیاجات آنی خود می‌باشند که هرگاه کسی بخواهد آن‌ها را فریب دهد به آسانی موفّق می‌شود،
عاطفه
«رنکه» درباره اندیشه‌های ماکیاولی در کتاب «شهریار» نوشت که بسیاری از اندرزهای خلاف عرف و خارق عادت در این اثر در حکم سمی است که گاه به بیمار مبتلا به دردی کشنده و درمان ناشدنی می‌خورانند تا او را از عذاب احتضار ممتد رهایی بخشند و این نوع درمان را که در یونانی «مرگ خوب» می‌نامند نزد بسیاری پزشکان شیوه‌ای نیکو بوده است.
رضا شریفی
این خطای عمومی بشر است که در آرامی دریا به طوفان نمی‌اندیشد و هنگامی که زمانه هر ناسازگاری با آن‌ها می‌یابد، آن‌ها تنها به گریز می‌اندیشند نه به پایداری
رضا شریفی
«این‌گونه رفتار شبیه بیماری سل است که پزشکان می‌گویند در مراحل اولیه قابل درمان است و البته شناخت اولیه آن دشوار می‌باشد، اما در مراحل پیشرفته وقتی مراحل اولیه آن شناخته نشود، به آسانی قابل تشخیص و سخت قابل درمان می‌باشد، چنین است در سیاست! شرارت‌هایی را که در کشور جوانه می‌زنند، اگر زود شناسایی شوند، که البته برای مردی باهوش آسان است، بسیار سریع رفع می‌شوند، اما اگر شناخته نشوند و پیشرفت کنند، تا جایی که هر کس قدرت شناخت آن را داشته باشد، دیگر قابل درمان نخواهد بود.»
رضا شریفی
بن‌مایه نظری وی، واقعیت‌گرایی است و بر هنجارگذاری در سیاست به شدت مخالفت دارد.
رضا شریفی
اصل مسلم این است که چون یک ایالتی شورش کرده و بعد از شورش مطیع و به فرمان گردید بعدها دیگر به این آسانی نباید از دست اقتدار یک شهریار خارج شود، زیرا آن شهریار از موقعیت استفاده کرده به بهانه طغیان و شورش بدون پرده‌پوشی برای استحکام بنیان حکمرانی خود متهمین را تنبیه و مظنونین را تسلیم دادگاه می‌کند و با استفاده از ابزاری که در اختیار دارد مقام خود را در هر جایی که تصور ضعف برود محکم می‌سازد.
رضا شریفی
رومی‌ها همین‌که وارد یک سرزمین می‌شوند اول مهاجرین خود را در آن‌جا ساکن می‌کردند بعد از کشورهای ضعیف همسایه تحبیب و دلجویی می‌کردند بدون این‌که به قدرت و اقتدار آن‌ها چیزی بیفزایند، همچنین کشورهای قدرتمند را تحقیر و تخفیف می‌کردند و هرگز راضی نمی‌شدند یک دولت قدرتمند خارجی در آن‌جا نفوذ پیدا کند.
رضا شریفی
در این نوع قضایا رومی‌ها مانند شهریاران دوراندیش نه تنها مشکلات کنونی را چاره می‌نمودند، بلکه به مشکلات آینده نیز نظرهای عمیق داشتند و با کیاست و تدبیر در حل مشکلات حال و آینده هر دو کوشیده و راه چاره آن‌ها را پیشاپیش پیش‌بینی می‌کردند زیرا این نوع دردسرها تا زمانی که پیش نیامده چاره آن‌ها به آسانی میسّر است ولی هنگامی که نزدیک شدند درمان و چاره آن‌ها دیگر دیر است و رفع آن‌ها یأس‌آور می‌شود چنانچه طبیبان ماهر درباره مرض تب لازم می‌گویند اگر در ابتدای بروز آن‌ها فهمیده و درمان نمایند چاره آن بسیار سهل و ساده است ولی اگر نخست با نظر بی‌اعتنایی بدان نگریستند و آن را نشناختند پس از چندی که شناخته شد دیگر علاج آن غیرممکن است، قضایا و امور یک مملکت نیز همین‌گونه است
رضا شریفی
هرچند فرصت‌هایی که برای مردان نامی دست داد، آن‌ها را خوشبخت و خوش اقبال گردانید، امّا لیاقت ذاتی و استعداد شخصی آن‌ها بود که آن‌ها را قادر و توانا ساخت که این فرصت و پیش‌آمدهای مساعد را تمیز داده از آن‌ها بهره ببرند و آن‌ها را برای سعادت و عظمت و افتخار مملکتشان به‌کار گیرند.
رضا شریفی
تنها چیزی را که پیش‌بینی نمی‌کرد این بود که هنگام مرگ پدر، خود وی نیز در بستر بیماری افتاده و انتظار مرگ را کشد.
رضا شریفی
ترس نیز مانند خشم و غضب، دشمن خطرناک بشر به‌شمار می‌رود.
رضا شریفی
آن کس که به یاری اعیان و اشراف به سلطنت می‌رسید مصایب و محن او در حفظ مقام خویش چندین برابر بیش از آن پادشاهی است که به وسیله توده مردم برگزیده می‌شود، زیرا که عده زیادی از اعیان و اشراف را دایمآ در اطراف خود دارد که آن‌ها خود را همدوش شاه می‌دانند و به همین دلیل شاه نمی‌تواند بر آن‌ها تحکم کرده آن‌ها را اداره کند، امّا آن کسی که به توسط توده مردم برگزیده شده و به پادشاهی می‌رسد خود را از این حیث راحت و آسوده می‌بیند، زیرا مدعی ندارد و اگر داشته باشد عده آن‌ها بسیار اندک و تنها ممکن است چند نفری از او پیروی نکنند.
رضا شریفی
به‌علاوه خواهش‌های اعیان را نمی‌توان پذیرفت زیرا اگر پذیرفته شود به ضرر مردم و شخص شاه تمام می‌شود، ولی خواسته‌های توده مردم برعکس به صلاح و صرفه عموم است. اعیان و اشراف دایمآ در این خیالند که به مردم دست‌اندازی و ستم کنند، از سوی دیگر مردم می‌خواهند و می‌کوشند از دست‌اندازی آن‌ها گریبان خود را رها نمایند، این را هم باید علاوه کنم که یک سلطان نمی‌تواند جایگاه خود را بر خلاف میل توده مردم که علیه او هستند حفظ کند، چون‌که عده آن‌ها به مراتب زیادتر است ولی به مخالفت‌های اعیان و اشراف ممکن است بی‌اعتنایی کرد، زیرا عده آن‌ها بسیار اندک است.
رضا شریفی
به‌علاوه یک پادشاه باید مدام با ملت خود کنار آمده، با آن‌ها زندگی کند و لازم نیست همواره با همان عده خواص اعیان و اشراف زندگی کند، زیرا شخص شاه قادر است به عده اعیان افزوده و یا از نفرات آن‌ها بکاهد و هر روز بخواهد می‌تواند قدرت و اقتدارات آن‌ها را سلب کرده و یا بر آن افزوده و این عمل برای یک شهریار مقتدر هیچ ایرادی ندارد.
رضا شریفی
ستحکام اساس سلطنت نیز خواه آن سلطنت تازه یا کهن و یا مختلط باشد، وابسته به دو رکن متین است، یکی قوانین خوب، دیگری سپاه خوب
رضا شریفی
امّا سپاهیان کمکی و مزدور، هر دو هم بی‌مصرفند و هم خطرناک و شهریارانی که کشورشان را با قشون‌های اجیر حفظ می‌کنند، هرگز سلطنت آن‌ها استحکام نمی‌یابد و راحت نمی‌توانند شهریاری کنند، زیرا که این‌گونه سپاه‌ها اتحاد نداشته، خودخواه می‌باشند و به فرمان نبوده بلکه خائن هستند، در میان دوستان اسباب دست انداختن و در برابر دشمنان زبون و ترسناکند، از خدا نمی‌ترسند و به انسان وفادار نیستند و همین‌که سلطنت شما مورد حمله قرار گیرد، آن‌ها شما را ترک می‌کنند، پس در هنگام صلح، خزانه شما را تهی کرده و هنگام جنگ همدست دشمنان شما می‌شوند
رضا شریفی
منافعی که از جنگ‌های سپاهیان مزدور حاصل می‌شود بسیار کم و بطئی است، لیکن خسارت آن‌ها زیاد و سریع و غیرقابل تحمّل می‌باشد.
رضا شریفی
برای یک شهریار هیچ اندیشه و توجهی بالاتر از آن نیست که درباره وسایل و اسباب جنگ بیندیشد و نظم و ترتیب و آموزش درست که لازمه داشتن یک سپاه نیرومند می‌باشد ایجاد کند و توجّه خود را باید کاملا در این رشته خاص به‌کار گیرد، زیرا این یگانه فنّی است که از هر فرمانده قابل انتظار آن می‌رود.
رضا شریفی
میان آدم مسلح و غیرمسلح تناسبی وجود ندارد و بر خلاف منطق و دلیل است که فرد مسلح با میل و رضای خود از شخص غیرمسلح پیروی کند و یا این‌که فرد غیرمسلح در میان عده‌ای از پیروان مسلح خود ایمن بماند، زیرا استهزاء از یک طرف و عدم اعتماد از سوی دیگر، غیرممکن است که چنین عده‌ای بتوانند با هم کار بکنند.
رضا شریفی
تعریف و تمجیدهایی که مورخّین از فیلوپوئمون پادشاه آکائیانها کرده‌اند برای این است که او در هنگام صلح همواره مشغول بررسی نقشه‌های جنگ بود و هرگاه با دوستان و همراهان خود در اطراف و نواحی کشور گردش می‌کرد غالبآ می‌ایستاد و با آن‌ها در این موضوعات حرف می‌زد و پرسش می‌کرد
رضا شریفی

حجم

۱۶۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۱۶۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان