بریدههایی از کتاب بادبادک باز
۴٫۵
(۱۱۲)
«روزگار تنها درصورتی بهت اجازه میده اینقدر خوشبخت باشی که... قرار باشه یهچیزی رو ازت بگیره.»
az_kh
اما دزدی گناهی بود نابخشودنی، مخرج مشترک تمامی گناهان. وقتی کسی را میکشی، یک زندگی را میدزدی. حق داشتن شوهر را از همسرش میدزدی و حق داشتن پدر را از فرزندانش. وقتی دروغ میگویی، حق دانستن حقیقت را از کسی میدزدی. وقتی کلک سوار میکنی، حق برخورداری از انصاف را از کسی میدزدی. هیچ گناهی شنیعتر از دزدی نیست.
marya
«در افغانستان کودک فراوان است؛ اما کودکی اندک.»
شاپرک
«روزگار تنها درصورتی بهت اجازه میده اینقدر خوشبخت باشی که... قرار باشه یهچیزی رو ازت بگیره.
كوثر
«و گاهیوقتها اونایی که میمیرن، خوششانسترن.»
marya
ناگزیر سر حرف ما به طالبان رسید.
گفتم: «اونا به همون بدیان که شنیدم؟»
ــ نه، بدتر، خیلی بدتر. اونا اصلاً نمیذارن آدم باشی.
fatemeh
زندگی به من آموخت که آنچه دربارهٔ گذشته و اینکه چهطور میتوانی دفنش کنی میگویند، دروغی بیش نیست. از اینرو این را میگویم که گذشته به هر قیمت، پنجهکشان راهش را بهسویت باز میکند.
az_kh
ممکنه از نظر آدم منصفانه نباشه؛ ولی چیزی که ظرف مدت چند روز یا گاهی حتا یهروز اتفاق میافته، میتونه مسیر زندگی آدمو بهکلی عوض کنه امیر.»
mhdse
آیا اصلاً کسی هست که داستان زندگیاش بهخوبی و خوشی بهپایان برسد؟ هرچه باشد، زندگی فیلم هندی نیست. بهقول افغانها: زندگی میگذرد، بیاعتنا به آغاز، پایان، کامیاب، ناکام، بحرانها، تزکیهٔ نفس... زندگی همچون کاروانی غبارآلود از پوچیها بهپیش میرود.
az_kh
روزگار تنها درصورتی بهت اجازه میده اینقدر خوشبخت باشی که... قرار باشه یهچیزی رو ازت بگیره.
marya
«در افغانستان کودک فراوان است؛ اما کودکی اندک.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«در افغانستان کودک فراوان است؛ اما کودکی اندک.»
ستاره
بابا گفت: «وقتی کسی رو میکشی، زندگیش رو میدزدی. حقِ داشتن شوهرو از زنش و حق داشتن پدرو از بچههاش میدزدی. وقتی دروغ میگی، حق دونستن حقیقتو از یه نفر میدزدی. وقتی کلک سوار میکنی، حق بهرهمندی از انصافو از یکی میدزدی. حالا فهمیدی؟»
marya
سر حرف ما به طالبان رسید.
گفتم: «اونا به همون بدیان که شنیدم؟»
ــ نه، بدتر، خیلی بدتر. اونا اصلاً نمیذارن آدم باشی.
zahra_askari
آن کتاب، چیزهای زیادی میگفت که من روحم هم از آنها خبر نداشت، چیزهایی که معلمان مدرسهام هرگز بر زبان نیاورده بودند.
Sophie
گذشته به هر قیمت، پنجهکشان راهش را بهسویت باز میکند.
siavash fouladi
از قدیم گفتهاند که چشمها، پنجرهای به روح آدمیزادند.
sina_m_farsakh
ما تسلیم ازدستدادن زندگی و درد و رنج میشیم و همهشو بهعنوان واقعیت زندگی قبول میکنیم، حتا بعضیوقتا اونو لازمهٔ زندگی میدونیم
حنانه
زندگی به من آموخت که آنچه دربارهٔ گذشته و اینکه چهطور میتوانی دفنش کنی میگویند، دروغی بیش نیست.
سیلوئِت
سالیان سال از آن زمان میگذرد؛ اما زندگی به من آموخت که آنچه دربارهٔ گذشته و اینکه چهطور میتوانی دفنش کنی میگویند، دروغی بیش نیست. از اینرو این را میگویم که گذشته به هر قیمت، پنجهکشان راهش را بهسویت باز میکند.
فریبا
بابا گفت: «وقتی کسی رو میکشی، زندگیش رو میدزدی. حقِ داشتن شوهرو از زنش و حق داشتن پدرو از بچههاش میدزدی. وقتی دروغ میگی، حق دونستن حقیقتو از یه نفر میدزدی. وقتی کلک سوار میکنی، حق بهرهمندی از انصافو از یکی میدزدی. حالا فهمیدی؟»
سیلوئِت
فقط یه گناه وجود داره، فقط یکی؛ و اون دزدیه. تمام گناههای دیگه، یه شکل دیگهای از دزدین. منظورمو میفهمی؟
سیلوئِت
یهبار وقتی خیلی کوچیک بودم، از یه درخت رفتم بالا و کلی از این سیبای سبز کال خوردم. شکمم باد کرد و مثل طبل سفت شد. خیلی درد میکرد. مادرم گفت، اگه صبر میکردم تا سیبا برسه، مریض نمیشدم. از اون بهبعد، وقتی دلم خیلی یهچیزی رو میخواد، به حرفی که مادرم دربارهٔ سیب کال زد فکر میکنم.
فاطمه بلالی
حالا میفهمم که بابا اشتباه میکرد، خدایی وجود دارد، همیشه وجود داشته. او را اینجا میبینم، در چشمان مردمی که در این تالارِ استیصال گرد هم آمدهاند. این خانهٔ حقیقی خداست، اینجا مکانی است که کسانی که خدا را گم کردهاند، او را از نو خواهند یافت، نه آن مسجد سفید با نورافشانی الماسی و منارههای سربهفلککشیدهاش. خدایی هست؛ یعنی باید باشد و من اکنون به درگاهش دعا خواهم کرد. دعا میکنم که مرا بهخاطر آنکه در تمام این سالها از یادش غافل بودهام، عفو کند. مرا بهخاطر آنکه با مصونیت از مجازات، خیانت کردم، دروغ گفتم و گناه کردم و حالا بهوقت نیاز بهسویش بازگشتم، ببخشاید. دعا میکنم که او همانقدر که در کتابش نوشته، بخشنده، مهربان و بندهنواز باشد.
فاطمه بلالی
«هیچچیز در این دنیا مجانی نیست.»
zohreh
«وقتی کسی رو میکشی، زندگیش رو میدزدی. حقِ داشتن شوهرو از زنش و حق داشتن پدرو از بچههاش میدزدی. وقتی دروغ میگی، حق دونستن حقیقتو از یه نفر میدزدی. وقتی کلک سوار میکنی، حق بهرهمندی از انصافو از یکی میدزدی.
کاربر ۶۴۱۸۲۴۶
زندگی به من آموخت که آنچه دربارهٔ گذشته و اینکه چهطور میتوانی دفنش کنی میگویند، دروغی بیش نیست.
Sophie
زندگی به من آموخت که آنچه دربارهٔ گذشته و اینکه چهطور میتوانی دفنش کنی میگویند، دروغی بیش نیست.
sina_m_farsakh
«روزگار تنها درصورتی بهت اجازه میده اینقدر خوشبخت باشی که... قرار باشه یهچیزی رو ازت بگیره
Mahdie
ملّاها پساز شور و مشورت عاقبت به این نتیجه رسیدند که پسر ایوب بهخاطر پایینبستن کمر شلوار بَگیاش، قطعاً به جهنم خواهد رفت. آنطور که میگفتند، این موضوع در حدیثی ذکر شده بود.
ستاره
حجم
۳۸۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۳۸۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
۲۱,۵۰۰۵۰%
تومان