بریدههایی از کتاب انسان در قرآن
۴٫۶
(۱۷)
همانا از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند، خودشان را از یاد خودشان برد
|قافیه باران|
او هرگاه به سختی بیفتد و خود را گرفتار ببیند ما را در هر حال (به یک پهلو افتاده و یا نشسته و یا ایستاده) میخواند؛ همینکه گرفتاری را از او برطرف کنیم گویی چنین حادثهای پیش نیامده است
sh
از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند، خودشان را از یاد خودشان برد
Pariya
ایمان انسان را میسازد و انسان با نیروی علم، جهان را. آنجا که علم و ایمان توأم گردند، هم انسان سامان مییابد و هم جهان.
Pariya
نظر قرآن به این است که انسان همه کمالات را بالقوّه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد. شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوّه دارد «ایمان» است.
sh
این خود انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید.
Pariya
علم و ایمان هرکدام نقشی متفاوت در سازندگی آینده انسان دارند. نقش علم این است که راهِ ساختن را به انسان ارائه میدهد. علم انسان را توانا میکند که هرگونه «بخواهد» آینده را همانگونه بسازد. و اما نقش ایمان این است که انسان را به سوی اینکه خود را و آینده را «چگونه» بسازد که برای خویشتن و برای جامعه بهتر باشد میکشاند. ایمان مانع آن میگردد که انسانْ آینده را بر محور مادی و فردی بسازد. ایمان به خواست انسان جهت میدهد
زهرا
انسانِ منهای ایمان، کاستیگرفته و ناقص است. چنین انسانی حریص است، خونریز است، بخیل و ممسک است، کافر است، از حیوان پستتر است.
sh
ایمان انسان را میسازد و انسان با نیروی علم، جهان را. آنجا که علم و ایمان توأم گردند، هم انسان سامان مییابد و هم جهان.
hossein2324
وقتی انسان روح خود را از دست بدهد، فتح دنیا به چه درد او میخورد؟
m_rezaei1
انسان قادر است و توانایی دارد که در برابر میلهای درونی خود ایستادگی کند و فرمان آنها را اجرا نکند. این توانایی را انسان به حکم یک نیروی دیگر دارد که از آن به «اراده» تعبیر میشود. اراده به نوبه خود تحت فرمان عقل است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد.
زهرا
ایمان انسان را میسازد و انسان با نیروی علم، جهان را. آنجا که علم و ایمان توأم گردند، هم انسان سامان مییابد و هم جهان.
زهرا
علم وسیله جهانآگاهی و ایمان سرمایه خودآگاهی است.
زهرا
علم سعی دارد انسان را همانگونه که به جهانآگاهی میرساند به خودآگاهی نیز برساند. علمالنّفسها چنین وظیفهای بر عهده دارند. اما خودآگاهیهایی که علم میدهد مرده و بیجان است، شوری در دلها نمیافکند و نیروهای خفته انسان را بیدار نمیکند، برخلاف خودآگاهیهایی که از ناحیه دین و مذهب پیدا میشود که با یک ایمان پیریزی میشود. خودآگاهی ایمانی، سراسر وجود انسان را مشتعل میسازد.
زهرا
هر موجودی که پا به جهان میگذارد و آفریده میشود همان است که آفریده شده است، یعنی ماهیت و واقعیت و چگونگیهایش همان است که به دست عوامل خلقت ساخته میشود، اما انسان، پس از آفرینش، تازه مرحله اینکه چه باشد و چگونه باشد آغاز میشود. انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد؛ آن چیزی است که مجموع عوامل تربیتی و از آن جمله اراده و انتخاب خودش او را بسازد.
زهرا
مالکیت نفس و تسلط بر خود و رهایی از نفوذ جاذبه میلها هدف اصلی تربیت اسلامی است.
سید محمد هاشمیان
۹. او جز با یاد خدا با چیز دیگر آرام نمیگیرد. خواستهای او بینهایت است، به هرچه برسد از آن سیر و دلزده میشود مگر آنکه به ذات بیحد و نهایت (خدا) بپیوندد:
همانا تنها با یاد او دلها آرام میگیرد
rezvan
انسان به هر اندازه که تسلیم میلها بشود خود را رها میکند و به حالت لَختی و سستی و زبونی درمیآید و سرنوشتش در دست یک نیروی خارجی قرار میگیرد که او را به این سو و آن سو میکشاند، ولی نیروی عقل و اراده نیرویی درونی و مظهر شخصیت واقعی انسان است.
z.kiani135
او همینکه از این جهان برود و پرده تن که حجاب چهره جان است دور افکنده شود، بسی حقایق پوشیده که امروز بر او نهان است بر وی آشکار گردد:
همانا پرده را کنار زدیم، اکنون دیدهات تیز است
|قافیه باران|
آگاهی و شناختی که حواس به حیوان و یا انسان میدهد سطحی و ظاهری است؛ به عمق ماهیت و ذات اشیاء و روابط منطقی آنها نفوذ ندارد.
زهرا
و جز با یاد خدا با چیز دیگر آرام نمیگیرد. خواستهای او بینهایت است، به هرچه برسد از آن سیر و دلزده میشود مگر آنکه به ذات بیحد و نهایت (خدا) بپیوندد:
همانا تنها با یاد او دلها آرام میگیرد.
ای انسان! تو به سوی پروردگار خویش بسیار کوشنده هستی و عاقبت او را دیدار خواهی کرد.
کاربر ۱۴۱۶۲۲۹
رَحِمَ اللهُ امْرَءآ عَلِمَ مِنْ اَینَ؟ وَ فی اَینَ؟ وَ اِلی اَینَ؟
خدای رحمت کند آنکه را که بداند از کجا آمده؟ در کجاست؟ به کجا میرود؟
m_rezaei1
هرکه او بیدارتر پردردتر
هرکه او آگاهتر رخ زردتر
پس بدان این اصل را ای اصل جو
هرکه را درد است او برده است بو
m_rezaei1
حس پرستش که احیانآ از آن به «حس دینی» تعبیر میشود، در عموم افراد بشر وجود دارد. قبلا از اریک فروم نقل کردیم که:
انسان ممکن است جانداران یا درختان یا بتهای زرّین یا سنگی یا خدای نادیدنی یا مردی ربّانی یا پیشوایی شیطانیصفت را بپرستد؛ میتواند نیاکان یا ملت یا طبقه یا حزب خود یا پول و کامیابی را بپرستد... او ممکن است از مجموعه معتقَداتش به عنوان دین، ممتاز از معتقدات غیردینی، آگاه باشد و ممکن است برعکس، فکر کند که هیچ دینی ندارد. مسئله بر سر این نیست که دین دارد یا ندارد، مسئله بر سر این است که کدام دین را دارد
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
او جز در راه پرستش خدای خویش و جز با یاد او خود را نمییابد، و اگر خدای خویش را فراموش کند خود را فراموش میکند و نمیداند که کیست و برای چیست و چه باید کند و کجا باید برود:
همانا از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند، خودشان را از یاد خودشان برد.
سائر
انسان با همه وجوه مشترکی که با جاندارهای دیگر دارد، یک سلسله تفاوتهای اصیل و عمیق با آنها دارد که هریک از آنها بُعدی جداگانه به او میبخشد و رشتهای جداگانه در بافت هستی او بهشمار میرود. این تفاوتها در سه ناحیه است:
۱. ناحیه ادراک و کشف خود و جهان.
۲. ناحیه جاذبههایی که بر انسان احاطه دارد.
۳. ناحیه کیفیتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبهها و انتخاب آنها.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
میتواند همه میلها را تحت فرمان عقل قرار دهد و برای آنها جیرهبندی کند و به هیچ میلی بیش از میزان تعیین شده ندهد و به این وسیله «آزادی معنوی» که با ارزشترین نوع آزادی است کسب نماید.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند، بلکه نوع پرستش را ـیعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد ـ به بشر آموختند و دیگر اینکه از پرستشِ غیر ذات یگانه (شرک) جلوگیری به عمل آوردند.
:)
پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند، بلکه نوع پرستش را ـیعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد ـ به بشر آموختند و دیگر اینکه از پرستشِ غیر ذات یگانه (شرک) جلوگیری به عمل آوردند.
:)
او جز در راه پرستش خدای خویش و جز با یاد او خود را نمییابد، و اگر خدای خویش را فراموش کند خود را فراموش میکند و نمیداند که کیست و برای چیست و چه باید کند و کجا باید برود:
همانا از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند، خودشان را از یاد خودشان برد.
سائر
حجم
۵۷٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۵۷٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۴,۸۰۰۶۰%
تومان