بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مردمان فرودست | طاقچه
تصویر جلد کتاب مردمان فرودست

بریده‌هایی از کتاب مردمان فرودست

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۳۷ رأی
۴٫۴
(۳۷)
آه! فقر و تنگدستی آدم‌ها را به چه شکسته نفسی‌ها و خود تحقیر کردن‌ها که وا نمی‌دارد!
Mohammad
آدم می‌تواند یک عمر زندگی کند، بی‌آن‌که بداند چنین کتاب‌هایی وجود دارند، کتاب‌هایی که تمام زندگی‌تان را مثل کف دست نشان‌تان می‌دهند
Mohammad
فقط کتاب‌هایی را می‌خوانم که انگار خودم آن‌ها را نوشته‌ام، انگار کم و بیش آن‌چه را در دل داشته‌ام، در آن‌ها آورده‌ام، آن‌گونه که بوده، خوب یا بد، همه چیز را به آن شکلی که بوده به‌طور کامل به مردم نشان داده‌ام، با همهٔ جزئیات
Mohammad
دوست داشتن را بلدم و می‌توانم دوست داشته باشم، اما فقط همین، کار دیگری از دستم ساخته نیست
Mohammad
آدم می‌تواند یک عمر زندگی کند، بی‌آن‌که بداند چنین کتاب‌هایی وجود دارند، کتاب‌هایی که تمام زندگی‌تان را مثل کف دست نشان‌تان می‌دهند.
محمد جواد
افکاری هم که در سر دارم کمی عجیبند، انگار آن‌ها هم جایی‌شان درد می‌کند،
vafa
امکانِ در آرامش زندگی کردن در گوشه‌ای، برای هیچ کس وجود ندارد که نه کسی مزاحمش شود و نه او مزاحم کسی، هیچ‌کس در کارها و زندگی‌ات مداخله‌ای نکند، کسی نخواهد بفهمد در خانه‌ات چه می‌کنی
محمد جواد
خاطره‌ها چه تلخ باشند و چه شیرین، آدم را زجر می‌دهند، یا دست کم برای من این‌طور است؛
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
خاطره‌ها چه تلخ باشند و چه شیرین، آدم را زجر می‌دهند
Aseman
دوست داشتن را بلدم و می‌توانم دوست داشته باشم، اما فقط همین، کار دیگری از دستم ساخته نیست
نجمه
تیره‌روزی بیماری‌ای مسری است. بیچاره‌ها و تهیدست‌ها باید از یکدیگر بپرهیزند تا بیش‌تر از این بیچاره و تهیدست نشوند.
AS4438
ادبیات نگو، مربا بگو، شیرین و دلچسب، قشنگ مثل گل‌ها، باور کنید، صفحه‌ها را که باهم جمع کنید، یک دسته گل می‌شوند
نجمه
چرا سرنوشت بی‌رحم باید این همه به شما سخت بگیرد؟
AS4438
پوکروفسکی بیش‌تر وقت‌ها کتابی به من می‌داد. من هم ابتدا برای این‌که خوابم نبرد، بعد با دقت و سرانجام آزمندانه آن‌ها را می‌خواندم. ناگهان چشم اندازهای جدید فراوانی جلو دیدگانم گسترده شدند، چشم اندازهایی که تا آن موقع کوچک‌ترین اطلاعی از آن‌ها نداشتم. فکرهایی جدید، احساس‌هایی تازه، ناگهان همچون شطی گسترده و پرآب در دلم جاری شدند.
نجمه
اما زمانی هم می‌رسد که آدم قلبش از شعلهٔ گیج کننده‌ای سرشار است.
نجمه
دوست داشتن را بلدم و می‌توانم دوست داشته باشم، اما فقط همین، کار دیگری از دستم ساخته نیست
Zeina🌸💕
آه وارنکا، وقتی بچه‌ای در فکر فرو می‌رود، خوشم نمی‌آید، صحنهٔ ناخوشایندی است. عروسکی پارچه‌ای روی زمین افتاده. دخترک با آن بازی نمی‌کند و انگشتش را روی لب‌هایش گذاشته از جایش تکان نمی‌خورد. صاحب‌خانه آب‌نباتی به او داده، آن را گرفته، اما نخورده است. خیلی غمناک است، وارنکا، این‌طور نیست؟
Zeina🌸💕
ادبیات یک تابلو است، یعنی دیدگاهی خاص، یک تابلو و یک آینه. بیان احساس‌ها، انتقادی ظریفانه، سرمشقی مستند برای اخلاق.
محمد جواد
آه! فقر و تنگدستی آدم‌ها را به چه شکسته نفسی‌ها و خود تحقیر کردن‌ها که وا نمی‌دارد!
Aseman
بیش‌تر وقت‌ها آدم بدون هیچ دلیلی به نابودی خودش می‌کوشد، خود را از خاک، از تکه‌ای چوب خشک پست‌تر می‌کند.
Aseman

حجم

۱۸۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۸۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد