جملات زیبای کتاب بچه‌های کارون | طاقچه
۴٫۵
(۱۳)
کلاهم را که قاضی کردم، دیدم توی بهشت، با این یارو اصلاً خوش نمی‌گذرد. فکرش را بکنید، طرف با آن دَک و پوز، دم به ساعت بیاید دنبالت، بروی توی جوی عسل شنا کنی یا زیرِ درخت، دراز بکشی و چرت بزنی. آن هم بدونِ هیچ هیجانی. برای همین، شب سوم، وسط سخنرانی پا شدم و رفتم دنبالِ غلام و رسول. وقتی همه توی مجلسِ تشریحِ بهشت و جهنم بودند، دو تایی یک سری زده بودند به انبارِ تدارکات و آن بیرون، توی تاریکی، چنان بساطی برپا کرده بودند که مطمئنم توی بهشت این یارو، خیلی باید بگردی تا بتوانی نظیرش را پیدا کنی.
کاربر ۸۶۳۷۳۴۷

حجم

۱۴۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

حجم

۱۴۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
۴۹,۷۰۰
۳۰%
تومان