آه، چه شبهایی را که به تأمل در اشکهایم گذراندم. دریغ که بهندرت به نتیجهای رسیدم.
re8za8
ما درماندگان میخواستیم فریاد سردهیم، لیک فریادرسی نبود.
AS4438
آدمی تن به خطر میدهد. این یک حقیقت محض است. آدمی تن به خطر میدهد و بازیچهٔ دست سرنوشت میشود، حتی در نامحتملترین مکانها.
ابوالفضل منفرد
بهراستی کدام عشق دوام میآورد، اگر نتوان معشوق را بوسید؟
re8za8
عشق هرگز چیز خوبی در خود ندارد، بلکه همواره چیز بهتری با خود میآورد. اما «بهتر» گاه میتواند به معنی «بدتر» باشد، خاصه اگر زن باشی
ابوالفضل منفرد
من چشم به گذشته داشتم و کسی که چشم به گذشته دوخته باشد بهایی نمیپردازد. اما من آینده را هم میدیدم و کسی که آینده را میبیند بهای گزافی میپردازد، گاه زندگیاش را و گاه خردش را.
ابوالفضل منفرد