بریدههایی از کتاب شرق بهشت
۴٫۲
(۱۰۶)
«برای اینکه بتوان گفت مردی خوشبخت است، باید منتظر ماند تا آخرین برگ دفتر زندگیاش ورق بخورد.»
کنتس مونت کریستو
به نظرم از دوستیای که فقط به چسباندن تمبری به یک پاکت و فرستادن نامهای ختم میشود، چیزی غمانگیزتر وجود ندارد. وقتی آدم دیگر نمیتواند کسی را ببیند، صدایش را بشنود، لمسش کند، همان بهتر که پیوندها میانشان بریده شود.
کنتس مونت کریستو
آدم میتواند به هر چیزی، اگر تنها چیزی است که دارد، افتخار کند. هرقدر تهیدستتر باشد، بیشتر لازم میشود به آنچه دارد ببالد.
Saba Mirzahosseini
گاهی پیش میآید که دشمن بیشتر از دوست به آدم کمک میکند.
ماهی یک برکهی کاشی
حقیقتی باورنکردنی بیشتر از یک دروغ آسیب میرساند.
کنتس مونت کریستو
. اسمها رازهای بزرگی هستند. هرگز ندانستهام آیا اسمها هستند که نفوذی روی بچهها دارند، یا بچهها هستند که خود را با اسمشان وفق میدهند.
کنتس مونت کریستو
گناه چیز عجیبی است. حتی اگر آدم هرچه را که دارد دور بریزد، باز گناههای کوچکی برای عذاب دادن خود نگه میدارد. اینها آخرین چیزهایی است که ما رها میکنیم.
ـ شاید این وسیله خوبی باشد که آدم در برابر خشم خداوند فروتن بماند.
ساموئل گفت: بیشک فروتنی چیز بسیار خوبی است زیرا نادرند افرادی که اندکی از آن را دارند. ولی همه از خودشان میپرسند ارزش آن در چیست. مگر اینکه آدم آن را همچون دردی دلپذیر و بسیار ارزشمند بپذیرد. درد... از خودم میپرسم آیا آدم هرگز فهمیده است مفهومش چیست.
parinazgol
ساموئل میگفت: در آدم چنان اشتهایی برای خوشبخت بودن وجود دارد که حتی بهشت هم نمیتواند آن را سیر کند.
علی حسینی
زمان از دینامیت نیرومندتر است.
ماهی یک برکهی کاشی
ساموئل پولدار نمیشد. او از بیماریای که بسیاری از مردها به آن گرفتار بودند رنج میبرد و آن «جواز ساخت» بود. او خرمنکوبی اختراع کرده بود که هم ساختنش ارزانتر از خرمنکوبهای موجود تمام میشد و هم کار کوبیدن را بهتر انجام میداد. برای به ثبت رساندن اختراعش، ناچار شد درآمد اندک یک سالش را خرج کند. بعد طرحهایش را برای کارخانه سازندهای فرستاد، که اگرچه خیلی سریع طرحهایش را به او برگرداند، ولی از اطلاعاتی که در آنها بود سود جست. ساموئل او را به محاکمه کشاند. ولی پساز مدت کوتاهی ـخوشبختانه برای خانوادهاش که داشت از گرسنگی تلف میشدــ در محاکمه بازنده شد. ساموئل برای اولینبار درک کرد که بدون پول نمیتوان به جنگ پول رفت.
1984
آدم بهطور معمول آنچه را شبیه خودش است بیشتر دوست دارد
Anonymous
امروز چه زود گذشت: مثل زندگی که وقتی به آن توجه نمیکنیم سریع میگذرد و وقتی در آن تأمل میکنیم کند.
shima mousavi
آدمها دیگر به خودشان اطمینان ندارند.
❤ محمد حسین ❤
دریافت آدم چهقدر همنوعش را احمق میانگارد و تنها راه زندهماندن این است که خود را به خریت بزند
Rezvan
وقتی کودکی برای اولینبار بزرگترها را به همان شکلی که هستند میبیند، وقتی برای اولینبار به ذهنش خطور میکند که بزرگترها از ذکاوت خارقالعادهای برخوردار نیستند، قضاوتهاشان و جملههاشان همیشه صحیح نیست، دنیای کودکانهاش فرومیریزد و هرج و مرجی وحشتناک آن را فرامیگیرد. بتها درهم میشکنند و امنیت ازبین میرود. و موقعی که بتی فرومیافتد، نیمهشکسته نمیماند؛ تمامآ خرد میشود و در بستری از کثافت فرومیرود
fatemeh
ـ روح انسان راضی نمیشود که مثل بدن فقط در زمان خودش زندگی کند.
Oryx & Crake
در آن دوره جنگ با سرخپوستها، جز شکاری خطرناک چیز دیگری نبود. قبیلهها بهناچار سر به طغیان برمیداشتند، آنها را از سرزمینهاشان میراندند و بعد هم قتل عامشان میکردند، و بازماندههای ترحمانگیزشان را توی اردوگاهی میچپاندند، تا آنجا از گرسنگی بمیرند. کار قشنگی نبود، ولی سیر تحول و گسترش کشور آن را ایجاب میکرد.
کنتس مونت کریستو
میتوان آدمی را تا جایی که امکان دارد در مخفیگاهش به عقب راند، ولی من هیچوقت این کار را نکردهام. باید همیشه راه گریزی برای فرد پیش از مردن باقی گذاشت، این را یادت نرود!
❤ محمد حسین ❤
برای اینکه دستهگلی رنگارنگ جلوه بیشتری داشته باشد، باید تعدادی گل سفید هم داخل آن بگذاری.
❤ محمد حسین ❤
ذاتآ آدم سادهای بود، ولی پیچیدگیهای روحی آدمی ساده میتواند مبهم و بغرنج باشد.
shima mousavi
حجم
۷۰۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۷۸۴ صفحه
حجم
۷۰۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۷۸۴ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان