بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ۵۳ نفر | طاقچه
تصویر جلد کتاب ۵۳ نفر

بریده‌هایی از کتاب ۵۳ نفر

۴٫۱
(۱۵)
بزرگترین صفت مشخص دوره سیاه همین است که کارهای بزرگ به دست ناقابل‌ترین و پست‌ترین افراد داده می‌شد.
مونا
دلیلی نداریم که آنها را مقصر بدانیم. دستگاهی که این افراد را انتخاب می‌کرد، فاسد بود و خوشبختانه برای ما زندانیان این دستگاه فاسد مفید بود.
مونا
«قانون از در زندان تو نمی‌آید.» این جمله را ما نه یک‌بار و دوبار بلکه بارها از مأمورین زندان می‌شنیدیم. مدتها بود که قانون از ایران رخت بربسته بود
سوفی
هیچ‌وقت کسی را به اسم اینکه تو در فکر دزدی بوده‌ای در هیچ‌جای دنیا نگرفته‌اند. هرکسی را که دستگیر کرده‌اند، گفته‌اند که تو دزدی کرده‌ای. قصد دزدی که گناهی نیست.
مونا
اشخاص بالذات بد نیستند، اوضاع و احوال و منافع مادی است که آنها را به جنایت وامی‌دارد.
Standing MAN
چه کسانی در دوره سیاه آژان می‌شدند؟ آنهائی که در زندگانی معمولی هیچ کار دیگری ازشان برنمی‌آمد، آنهائی که به کار تن نمی‌دادند. اینها مردمان توسری خورده‌ای بودند و فشار زندگانی روز به روز آنها را توسری‌خورتر می‌کرد. از این جهت نادانسته انتقامی در دل آنها از اجتماعی که بدین روزشان انداخته بود، ایجاد شده بود و چون قدرت نداشتند که از اجتماع انتقام بکشند، دق‌دلی خود را سر کسانی که اوضاع و احوال دوره سیاه زیردست آنها کرده بود، درمی‌آوردند، کلیه این آژان‌ها بدبخت بودند و می‌خواستند تلافی بدبختی خود را سر کسانی که خوشبخت بودند درآورند و قدرت آن را نداشتند و چون فقط در رفتار با ما فرصتی به آنها داده شده بود، بدجنس می‌شدند
زانیار
«فرض بکنید که سر شما در حال عادی قرار دارد و سر نیزه‌ای زیر گلوی شما نگاه داشته‌اند، به طوری که اگر سرتان را تکان بدهید تیزی سر نیزه به گلوی شما فرو می‌رود، در این صورت باید همیشه سر را بالا نگاه دارید و هیچ‌وقت فرود نیاورید. هر سؤالی که در اداره سیاسی از زندانیان سیاسی می‌شود، مانند همان سر نیزه است که زیر گلوی شما نگاه داشته‌اند اگر بگوئید «نه» گلوی خود را از تیزی سرنیزه دور کرده‌اید و اگر «آره» بگویید و تصدیق کنید به دست خودتان خود را به کشتن داده‌اید.»
زانیار
کمونیست‌ها با چشم‌های ورقلنبیده و دندان‌های کلید شده در گوشه‌ای در کمین مردمان آرام و بی‌گناه می‌نشینند و برای خوردن خون آنها له‌له می‌زنند.
زانیار
«امروز ما را محکوم خواهید کرد، اما اگر واقعا روزی وطن ما در خطر افتد، خواهید دید که همین ما هستیم که سینه خود را سپر بلا کرده و از آزادی و امنیت این کشور دفاع خواهیم کرد.»
زانیار
برای نجات این کشور باید دستگاه فاسد را از هم پاشید و بر خرابه‌های آن ایران نوی به وجود آورد.
زانیار
«چطور در سیاست دخالت نکنیم؟ ما با سیاست کاری نداشتیم، سیاست با ما کار دارد. دفعه اول ما چون با سیاست کار نداشتیم ما را به زندان افکندند و به پنج سال حبس محکوم کردند. این بار اگر در سیاست دخالت نکنیم و اجازه دهیم که آن اوضاع تکرار شود به طور قطع ما را اعدام خواهند کرد.»
زانیار
«همه دارند می‌دزدند، چرا من ندزدم.» قبح دزدی و رشوه‌خواری از بین رفته است. در جامعه‌ای که رشوه‌خواری قبیح نیست، اشخاص دزد و رشوه‌خوار بی‌تقصیر هستند.
Farshid0032
از غصه، از بی‌چیزی، از فقر و توهین مردند، دق کردند و مردند.
زانیار
ملت ایران دیگر فاسد شده و از آن هیچ کاری برنمی‌آید
زانیار
«چه مانعی دارد که من در زندان سواد یاد بگیرم، به کجای دنیا برمی‌خورد؟» رئیس زندان در جوابش گفت: «تو سواد نداری، زبانت به این درازی است، می‌خواهی سواد یاد بگیری که لیدر بشوی؟
AS4438
مادر ع ــ ن در خانه خود اطاقی را سیاه‌پوش کرده و تمام منافذ آن را گرفته بود و شب‌های دراز را در آن تنها به سر می‌برد تا آنکه بتواند وضعیت فرزند خود را در سیاه‌چال زندان مجسم کند و با او در غم و غصه شریک باشد.
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
خواهر دکتر ارانی با این جمله در اولین ملاقات به برادر خود سلام گفت: «عار ناید شیر را از سلسله!»
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی ارواحنافداه
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
یک دستگاه فاسد و پوسیده از عهده مبارزه با علم و منطق برنمی‌آید.
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
بزرگترین صفت مشخص دوره سیاه همین است که کارهای بزرگ به دست ناقابل‌ترین و پست‌ترین افراد داده می‌شد. این مرد با کمال ابلهی و احمقی که از صفات بارز او به شمار می‌رود، خیال می‌کرد که می‌تواند دیگران را فریب دهد.
زانیار
افراد ناپاک دستگاه قضائی را ملوث نمی‌کردند، بلکه دستگاه قضائی فقط افراد ناپاک را در دامن خود جا می‌داد.
زانیار
ظلم و زور برحق و حقیقت غلبه دارد و هرکس که قد علم کند و از حق دفاع نماید و هر عالمی که با منطق و فضیلت بخواهد حق خود را تحصیل کند محکوم به شلاق و فنا و نیستی است.
زانیار
مبارزه بالذاته مقدس و مفید است، ولی اهمیت مبارزه و ارزش آن وابسته به نتیجه‌ایست که از مبارزه گرفته می‌شود.
زانیار
است. یک دستگاه فاسد و پوسیده از عهده مبارزه با علم و منطق برنمی‌آید.
زانیار
چرا روزنامه به ما نمی‌دادند، برای آنکه ما از افکار و عقاید و حوادثی که در جهان رخ می‌دهد، بی‌اطلاع باشیم، زیرا آنها به خوبی می‌دانستند که ما از این وقایع درس می‌گیریم و از آنها تجربه می‌اندوزیم. در تمام کشور نیز چنین بود. دور تا دور کشور را سدی کشیده بودند که مبادا افکار آزادی‌خواهی در ایران نفوذ کند. در مدارس و مجالس فقط افکاری که به نفع طبقه حاکمه دوره سیاه بود اشاعه می‌یافت، ولی همانطوری که زندان نتوانست از ورود روزنامه به زندان قصر جلوگیری کند، زندانبانانی که تمام ایران را اداره می‌کردند، نیز نتوانستند از نفوذ افکار آزادی‌خواهی جدید ممانعت نمایند و نتایج این افکار عنقریب در ایران به طور موحشی برای زندانبانان جلوه‌گر خواهد شد.
زانیار
نظیر این‌گونه موجودات در مجلس ملی ایران نشسته بودند و بدبختانه معلوم نیست تا کی هم خواهند نشست.
زانیار
امروز ما را به اتهام جنایت روی نیمکت‌های جنایتکاران نشانده‌اید ولی روزی خواهد رسید که جنایتکاران و قاتلین حقیقی روی این نیمکت‌ها خواهند نشست.
زانیار
امروز شما در صدر این محکمه نشسته و قضاوت می‌کنید روزی شاگردان مدارس راجع به این اوضاع قضاوت خواهند کرد. کاری نکنید که قضاوت آن شاگردان مدارس شما را محکوم کند.
زانیار
امروز شما در صدر این محکمه نشسته و قضاوت می‌کنید روزی شاگردان مدارس راجع به این اوضاع قضاوت خواهند کرد. کاری نکنید که قضاوت آن شاگردان مدارس شما را محکوم کند.
زانیار
هرقدر تمدن یک ملت عالی‌تر است تحدید عقاید در آن کمتر است.
زانیار

حجم

۲۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۱۴۲,۰۰۰
تومان