بزرگترین صفت مشخص دوره سیاه همین است که کارهای بزرگ به دست ناقابلترین و پستترین افراد داده میشد.
مونا
دلیلی نداریم که آنها را مقصر بدانیم. دستگاهی که این افراد را انتخاب میکرد، فاسد بود و خوشبختانه برای ما زندانیان این دستگاه فاسد مفید بود.
مونا
هیچوقت کسی را به اسم اینکه تو در فکر دزدی بودهای در هیچجای دنیا نگرفتهاند. هرکسی را که دستگیر کردهاند، گفتهاند که تو دزدی کردهای. قصد دزدی که گناهی نیست.
مونا
اشخاص بالذات بد نیستند، اوضاع و احوال و منافع مادی است که آنها را به جنایت وامیدارد.
Standing MAN
«قانون از در زندان تو نمیآید.» این جمله را ما نه یکبار و دوبار بلکه بارها از مأمورین زندان میشنیدیم. مدتها بود که قانون از ایران رخت بربسته بود
سوفی
«چه مانعی دارد که من در زندان سواد یاد بگیرم، به کجای دنیا برمیخورد؟» رئیس زندان در جوابش گفت: «تو سواد نداری، زبانت به این درازی است، میخواهی سواد یاد بگیری که لیدر بشوی؟
AS4438
مادر ع ــ ن در خانه خود اطاقی را سیاهپوش کرده و تمام منافذ آن را گرفته بود و شبهای دراز را در آن تنها به سر میبرد تا آنکه بتواند وضعیت فرزند خود را در سیاهچال زندان مجسم کند و با او در غم و غصه شریک باشد.
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
خواهر دکتر ارانی با این جمله در اولین ملاقات به برادر خود سلام گفت: «عار ناید شیر را از سلسله!»
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی ارواحنافداه
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶
یک دستگاه فاسد و پوسیده از عهده مبارزه با علم و منطق برنمیآید.
کاربر ۳۴۷۰۷۲۶