بریدههایی از کتاب هوش هیجانی
۳٫۶
(۷۷)
«بهترین روش برخورد با عصبانیت چیست؟» گفت: «آن را سرکوب نکنید؛ ولی بر پایهٔ آن عمل هم نکنید.»
hoda ze
کنترل احساسات و هیجانهای خود ـ به تأخیراندازی لذت و خوشی کنونی و جلوگیری از حرکات بیارادهٔ ناشی از تحریکات مختلف ـ کلید موفقیت در همهٔ زمینههاست.
hoda ze
هدف برقراری تعادل است، نه خفه کردن عواطف و هیجانها، زیرا هر احساس ارزش و اهمیت خاص خود را دارد.
hoda ze
حافظه، استعدادی «روحیهگرا» ست، بهطوری که وقتی روحیهٔ خوبی داریم رویدادهای مثبتتری را بهخاطر میآوریم. درواقع، هنگام تفکر دربارهٔ دلایل له و علیه یک کار، چنانچه احساس شادی کنیم حافظهٔ ما سعی میکند دلایل بیشتری در جهت مثبت برایمان فراهم سازد و ما را بیشتر بهسوی اقدامی ماجراجویانه یا مخاطرهآمیز سوق دهد.
به همین دلیل، در صورتی که خلقوخو و روحیهٔ مناسبی نداشته باشیم، بهاحتمال زیاد حافظهمان ما را به سوی تصمیم ترسناک و محتاطانهتری هدایت میکند. هیجانهای خارج از کنترل، عقل و ذهن را از کار میاندازد
Narges
دستور سقراط دربارهٔ خودشناسی به این اصل بنیانی هوش هیجانی اشاره دارد: «آگاهی به احساس خود در ضمن بروز و ظهور آن.»
hoda ze
ناتوانی در مشاهدهٔ احساسات واقعیمان، ما را دست و پا بسته در اختیار آنها قرار میدهد.
hoda ze
ناتوانی مداوم و طولانی پدر یا مادر در ابراز همدلی با مجموعهای از عواطف و هیجانهای کودک (شادیها، گریهها، و نیاز به نوازش) موجب میشود او کمکم در ابراز یا حتی احساس این عواطف دچار مشکل شود. به این ترتیب، به احتمال زیاد کل مجموعهٔ عواطف شخص برای وابستگان نزدیک او بهتدریج از گنجینهٔ احساساتش حذف میشود، بهویژه اگر این احساسات در خلال کودکی او بهصورت پنهان یا آشکار سرکوب شده باشد.
Sobhan
در ارتباط و مفاهمهٔ باز و راحت، هیچ جایی برای قلدری، تهدید، یا توهین وجود ندارد.
hoda ze
توانایی چیرگی بر خود، و ایستادگی در برابر ضربات طوفان احساسات و هیجانهای ناشی از شرایط زندگی، بهجای اینکه اسیر احساسات تند و شدید شویم، از زمان افلاطون تاکنون بهعنوان یکی از فضایل ارزشمند انسانی مورد ستایش قرار گرفته است. واژهٔ قدیمی یونانی برای این استعداد انسانی، سوفروسینه بود که به تعبیر یکی از دانشمندان یونانی بهنام پاژه دوبویس بهمعنای «دقت و هوشمندی در ادارهٔ زندگی؛ و ترکیب خلقوخوی متعادل و خرد» است.
hoda ze
زندگی برای کسانی که فکر میکنند، یک کمدی و برای کسانی که حس میکنند، یک تراژدی است.
هوراس والپول
مریم
آنها که در چهارسالگی در مقابل میل و هوس خود مقاومت کردند، در بزرگسالی از لحاظ اجتماعی وضع شایستهتری داشتند؛ به این معنا که از لحظ شخصیتی مقاومتر و با اعتمادبهنفستر بودند، همچنین در مواجهه با محرومیتهای زندگی توانایی بیشتری داشتند. در ضمن احتمال اینکه در اثر تنش آشفته یا فلج شوند، عقبگرد کنند، یا در اثر فشار به هم بریزند و پایداری خود را از دست بدهند، کمتر بود. آنها چالشها را میپذیرفتند و بهجای اینکه در شرایط سخت و دشوار تسلیم شوند، به مبارزه با آن برمیخاستند. علاوه بر آن متکی به خود، مطمئن، قابل اعتماد، امانتدار و مبتکر بودند و خود را در طرحهای مختلف غرق میکردند. آنها با گذشت سالها، هنوز هم میتوانند از لذت آنی خود بهخاطر هدفهای بلندمدت بگذرند.
Sobhan
طبق یافتههای اشنایدر، کسانی که از سطح امید بالایی برخوردارند، خصوصیات مشترکی دارند که از جملهٔ آنها میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
۱. توانایی انگیزهمند کردن خود؛
۲. احساس دسترسی به منابع کافی برای یافتن روشهای لازم برای رسیدن به هدفهای خود؛
۳. قوت قلب دادن به خود در مواقع دشوار و اینکه اوضاع بهتر خواهد شد؛
۴. نرمشپذیری کافی در یافتن راههای مختلف برای رسیدن به هدفهای خود، یا تغییر هدفهای دسترس ناپذیر؛ و
۵. توانایی شکستن وظایف بسیار دشوار به فعالیتهای کوچکتر و عملی.
hoda ze
احساسات برای تفکر لازماند، و تفکر برای احساسات.
مهدی
این انفجارهای هیجانی را گروگانگیری عصبی مینامیم.
hoda ze
بهگفتهٔ کاگان دستِ کم چهار نوع طبع و مزاج وجود دارد: کمرو (ترسو)، گستاخ (جسور)، امیدوار (خوشبین)، و سودایی (افسرده) که هریک از آنها ناشی از الگو و ساختار جداگانه و متفاوتی از فعالیت مغزی است.
hoda ze
«عواطف و هیجانها واگیر دارند.»
Maleknaz
انسانیت ما بیش از هر چیز در احساسات ما جلوهگر است.
hoda ze
تشخیص خلقوخوی غلط برابر است با خواست رها شدن از آن.
hoda ze
خوشبینی هم مثل امید موجب میشود انسان انتظار قوی داشته باشد که بهرغم موانع و سرخوردگیها، اوضاع و احوال روبهراه و بر وفق مراد خواهد شد. از دیدگاه هوش هیجانی، خوشبینی رویکردی است که از سستی، ناامیدی، یا اندوه انسان در شرایط ناگوار جلوگیری میکند.
hoda ze
یافتههای این بررسی تأیید میکند که هیجانهای درهم و آشفته تا حدودی برای تندرستی بد است. کسانی که اضطراب مداوم داشتهاند و مدتی طولانی اسیر پریشانی و منفیگرایی، تنش یا خصومت مداوم، بدبینی و تردید شدید بودهاند، دوبرابر دیگران در معرض بیماریهایی نظیر آسم، ورم مفاصل، انواع سردردها، زخم معده و بیماری قلبی بودهاند (که هریک از آنها نمایندهٔ مجموعهٔ بزرگ و گستردهای از بیماریهاست). این شدت و قدرت تأثیر، هیجانهای پریشانکننده را بهاندازهٔ عوامل خطرناکی چون کشیدن سیگار یا کلسترول بالا برای بیماری قلبی، برای تندرستی ما خطرناک کرده است و درواقع آنها را بهصورت تهدید خطرناکی برای تندرستی ما درآورده است.
hoda ze
یکی از وظایف اصلی غم و اندوه کمک به تعدیل عملکرد بدن در مقابل یک زیان مهم است، نظیر مرگ یکی از نزدیکان یا ناکامی بزرگ. اندوه موجب کاهش انرژی و شور و شوق فعالیت، بهویژه تفریح و سرگرمی و نشاط میشود و پس از عمیقتر شدن و تبدیل شدن به افسردگی، سوختوساز بدن را کند میکند. این کنارهگیری درونگرایانه فرصتی فراهم میکند تا برای زیان وارده یا امید از دست رفته سوگواری کنیم، نتایج و پیامدهای آن برای زندگیمان را درک کنیم، و برای فعالیتهای جدید پس از بازگشت انرژی خود برنامهریزی داشته باشیم. این کاهش انرژی به احتمال زیاد انسانهای غمگین و آسیبپذیر اولیه را نزدیک خانه نگاه میداشت که امنیت بیشتری داشت.
این تمایلات و انگیزههای زیستشناختی و طبیعی برای عمل، با وضعیت زندگی اجتماعی و فرهنگ خاص هر کس شکل ویژهای به خود میگیرد.
sourina
شالودهٔ همدلی بر خودشناسی قرار دارد؛ هرچه ما نسبت به هیجانها و احساسات خود آگاهتر باشیم، مهارت بیشتری در خواندن احساسات دیگران خواهیم داشت
Maleknaz
کشفی که در سال ۱۹۷۴ در آزمایشگاه مدرسهٔ پزشکی و سرنوشت در دانشگاه روچستر انجام شد، نقشهٔ زیستشناختی بدن انسان را بازنویسی کرد: روبرت آدر، یکی از روانشناسان این دانشگاه، متوجه شد که سامانهٔ ایمنی بدن میتواند مثل مغز انسان یاد بگیرد. یافتهٔ او در این مورد شگفتی بسیار زیادی ایجاد کرد، زیرا طبق نظریهٔ پزشکی حاکم در آن زمان، فقط مغز و سامانهٔ عصبی مرکزی، از طریق تغییر نحوهٔ رفتار خود، قادر به پاسخ به تجربیات انسانی بودند. کشف آدر به تحقیقات و بررسیهایی منجر شد که طبق آنها سامانهٔ عصبی مرکزی و سامانهٔ ایمنی به هزاران راه مختلف با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و راههایی زیستشناختیاند که بهجای جدا کردن ذهن، هیجانها و بدن، آنها را بهنحو تنگاتنگی به یکدیگر مرتبط میسازند.
hoda ze
احساسات مثبت توانایی ما به فکر کردن و برنامهریزی، پیگیری آموزش برای هدف بلندمدت و حل مسائل را تقویت میکنند؛ درحالیکه احساسات منفی سد راهمان میشوند و تواناییمان در این زمینهها را کاهش میدهد. همچنین، میزان انگیزشی که ما در اثر شور و شوق و شادمانی ـ یا حتی کمی اضطراب بهینه ـ در کارهای خود بهدست میآوریم، ما را به موفقیت و پیشرفت در زندگی سوق میدهد. از این دیدگاه است که هوش هیجانی بهصورت استعدادی اصلی درمیآید که از طریق تسهیل سایر تواناییها یا ایجاد مانع در راه آنها، بهنحو گستردهای بر آنها تأثیر میگذارد.
Sobhan
نبودِ سازگاری در کودکی ممکن است هزینههای عاطفی و هیجانی زیادی را در طول زندگی کودک به همراه داشته باشد که البته این هزینهها محدود به شخص او نمیشود. مطالعهٔ زندگی مجرمانی که مرتکب وحشیانهترین و خشنترین جرایم شدهاند، نشان میدهد که همهٔ آنها در کودکی در پرورشگاههای مختلف سرگردان بودهاند یا در یتیمخانهها بزرگ شدهاند. درنتیجه، جای عاطفه در زندگیشان همیشه خالی بود و فرصت زیادی برای سازگارسازی خود نداشتهاند. درحالیکه بهنظر میرسد غفلت عاطفی موجب کاهش همدلی شود، نتیجهٔ متناقضی از سوءِ استفادهٔ هیجانی و عاطفی عمیق و مداوم، از جمله تهدیدهای وحشیانه و سادیستی، تحقیرها، یورشهای صریح و بیشرمانه بهدست میآید. کودکانی که در معرض این تهاجمها و یورشها قرار میگیرند، ممکن است نسبت به عواطف و هیجانهای اطرافیان خود بیشحساس شوند، و به مصداق «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» در مقابل هر حرکت بهظاهر تهدیدآمیز واکنش نشان دهند.
Sobhan
آگاهی بر عواطف و هیجانها، توانایی و استعداد هیجانی اصلی است که سایر تواناییهای هیجانی، ازجمله کنترل شخص بر احساسات و هیجانهایش بر اساس آن ساخته میشوند.
hoda ze
همچنین آنها را تشویق میکنند تا در زمان بروز عصبانیت بهطور عمد و آگاهانه افکار منطقی را جایگزین افکار بدبینانه و بدگمانی کنند. برای مثال، چنانچه آسانسور تأخیر داشته باشد بهجای اینکه از دست آدمی بیفکر که آن را متوقف کرده است عصبانی شوند، بهدنبال دلیل مسالمتآمیزی برای آن باشند یا در برخوردهای ناراحتکننده، یاد میگیرند خود را بهجای طرف مقابل قرار دهند و به همهچیز از دیدگاه او نگاه کنند، زیرا همدلی مرهم عصبانیت است.
Ali Ferdosi
انسانها با قلب خود میبینند؛ آنچه مهم است با چشم دیده نمیشود
آنتوان دو سنت اگزوپری
Ali
«هیپوکمپوس در تشخیص اینکه فرد مقابل شما پسرخالهتان است نقش اساسی دارد؛ ولی این جسم بادامی است که بهیادتان میآورد از او خوشتان نمیآید.»
hoda ze
بر این قاعده که ضریب هوشی پیشبینیکنندهٔ موفقی است، استثناهای فراوانی وجود دارد و درواقع، تعداد استثناها بیش از تعداد مواردی است که با این قاعده هماهنگ هستند. با ارفاق میتوانیم بگوییم که ضریب هوشی فقط حدود بیست درصد از موفقیت ما را در زندگی تعیین میکند، و هشتاد درصد بقیه بهواسطهٔ عوامل دیگر تعیین میشود. بهگفتهٔ یکی از صاحبنظران، «قسمت اعظم موفقیت نهایی یک نفر در اجتماع توسط عوامل غیرمرتبط با ضریب هوشی تعیین میشود، که در طیف گستردهای از طبقهٔ اجتماعی گرفته تا بخت و اقبال قرار دارند.»
hoda ze
حجم
۴۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۶۹ صفحه
حجم
۴۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۶۹ صفحه
قیمت:
۹۹,۹۰۰
تومان