بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیکته و زاویه | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیکته و زاویه

بریده‌هایی از کتاب دیکته و زاویه

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۹ رأی
۴٫۵
(۱۹)
فيلسوف: شماها چرا متوجه نيستين؟ وقت داره تلف می‌شه. همه: (خوشحال) چه خوب! چه خوب! چه خوب! فيلسوف: تأسف داره آقايون، تأسف داره. مرد سبيل‌دار: تأسف نداره آقا، تأسف نداره. فيلسوف: وقت چيز باارزشيه. مرد سبيل‌دار: وقت چيز مزخرفيه. فيلسوف: وقت را نبايد تلف کرد. مرد سبيل‌دار: بايد تلف کرد. فيلسوف: نبايد کرد. مرد سبيل‌دار: بايد کرد. فيلسوف: وقت طلاست. مرد سبيل‌دار: وقت هواست. فيلسوف: وقت جواهره. مرد سبيل‌دار: وقت آبه. فيلسوف: وقت عزيز است، نبايد تلف کرد. مرد سبيل‌دار: وقت خربزه است، بايد خورد و عرق کرد.
kazem1
پيرزن: دلم براتون می‌سوزه. شماها هميشه دست و پا می‌زنين، می‌خوايين کاری بکنين، ولی نمی‌تونين. به خودتون می‌پيچين، يقه همديگرو می‌گيرين، به سر و کله هم می‌زنين. دلم براتون می‌سوزه. شماها حرف می‌زنين، و فقط برای همديگه حرف می‌زنين. يک چيز سنگين رو همه‌تونه. شماها خلاصی ندارين، زورتون به کسی نمی‌رسه. دست‌های بسته، و دورتادور سيم خاردار. دلم براتون می‌سوزه. دلم خيلی براتون می‌سوزه.
Amir Roghani
مرد عينکی: (به شاعر.) چه کارش داری؟ شاعر: برای چی عکس منو گرفت؟ مرد عينکی: خوب کرد، خيلی هم کار خوبی کرد. شاعر: من دلم نمی‌خواد عکس منو بگيره. مرد عينکی: می‌خواستی نری اون بالا. شاعر: من اين حقو دارم. مرد عينکی: اينم اون حقو داره. شاعر: به چه دليل؟ مرد عينکی: وقتی يکی می‌ره اون بالا، می‌شه بهش اعتراض کرد، فحش داد، يا براش کف زد و تشويقش کرد و ماچش کرد و يا عکسشو گرفت.
kazem1
محصل: نه‌خير، اميد تنها راه‌نجات من نيست. معلم: است. محصل: نه‌خير، نيست. معلم: است. محصل: نيست.
Hepatitis G
معلم: من آنچه را می‌گويم تو بايد بنويسی. محصل: من آنچه را که اعتقاد ندارم نمی‌نويسم.
علی دائمی
پيرزن: تو شعورت نمی‌رسه که اين چيزارو بفهمی. فيلسوف: تو خودت نمی‌فهمی؟ می‌دونی مؤمن يعنی کی؟ پيرزن: يعنی پفيوزی مثل تو که يه زنجيرو بچسبه و ديگه رها نکنه.
Hepatitis G
من آنچه را که اعتقاد ندارم نمی‌نويسم.
سپیده اسکندری
کاينات آن‌چنان وسيع و گسترده‌س که هيچ‌کدام از ماها بال پشه‌ای هم نيستيم. شماها مرگ يادتون رفته.
setimodr25
حوصله کن، تحمل داشته باش، هميشه که نبايد دنبال سير کردن شکم رفت، به هرحال آدمی به غذای روحی هم احتياج داره.
setimodr25
چرا از من می‌ترسين؟ (کليشه‌وار) آيا می‌ترسيد که وجدان خفته شما رو بيدار کنم؟
setimodr25

حجم

۳۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۳۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
تومان