بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیدل به انتخاب بیدل | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیدل به انتخاب بیدل

بریده‌هایی از کتاب بیدل به انتخاب بیدل

نویسنده:بیدل دهلوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۱ رأی
۳٫۴
(۱۱)
عالم معنی شدیم و داغ جهل از ما نرفت کرد بیدل! علم‌های بی‌عمل، ما را کتاب
Ali Yeganeh
ندارم در دبستان محبّت مشق بیکاری به‌یادت سطر اشکی می‌نویسم، ناله می‌خوانم
Ali Yeganeh
گر در قفس بمیریم زان به‌که اوج گیریم بی‌بال و پر اسیریم، آه از رهایی ما
Ali Yeganeh
باز چون جاده به‌پایی که ندارد رفتن رفتم از خویش به‌جایی که ندارد رفتن خاک گشتیم و هوای تو نرفت از سر ما چه کند کس به‌بلایی که ندارد رفتن
Ali Yeganeh
شمع تصویریم و اشک ما چکیدن آرزوست
Ali Yeganeh
مرده هم فکر قیامت دارد آرمیدن چه قدَر دشوار است
Ali Yeganeh
از هجوم اشک ما بیدل! مپرس یار می‌آید، چراغان کرده‌ایم
Ali Yeganeh
ای فراموشی کجایی تا به‌فریادم رسی باز احوال دل غم‌پرورم آمد به‌یاد
Ali Yeganeh
غیر خاکستر دلیل اضطراب شعله نیست هر قدر پر می‌زنم، افسردگی گل می‌کند
kamran shakouri
شخص نسیان، شِکوه سنج غفلت احباب نیست تا فراموشی به‌خاطرهاست در یادیم ما
Ali Yeganeh
به‌هوای خود سری‌ها نروی ز ره که چون شمع سر ناز تا ببالد ته پا رسیده باشی
Ali Yeganeh
بیدل! اگر آگه شوی از درد محبّت یک زخم به‌صد صبح تبسّم نفروشی
Ali Yeganeh
عمری‌ست دل به‌غفلت خود گریه می‌کند این نامۀ سیه چه قدَر ابرِ رحمت است
Ali Yeganeh
خبر ز خویش ندارم جز این که روزی چند نگاه شوق تو بودم، کنون خیال توام
Ali Yeganeh
بی‌تو زنده‌ام یعنی مرگ بی‌اجل دارم
Ali Yeganeh
برون از خودت گر همه اوست، بیدل! مبینش، مدانش، مخواهش، مجویش
Ali Yeganeh
به‌ذوق دل، نفسی طوف خویش کن، بیدل! تو کعبه در بغلی، جا به‌جا چه می‌جویی؟
Ali Yeganeh
به‌اسباب تعلّق جمع نتوان یافت آسودن دو عالم محو گردد تا رسد مژگان به‌مژگانی
Ali Yeganeh
بس‌که ما را شعلۀ درد وداع از هم گداخت آب گشتیم و روان از دیدۀ یاران شدیم
Ali Yeganeh
ز فرق و امتیاز کعبه و دیرم چه می‌پرسی؟ اسیر عشق بودم، هر چه پیش آمد پرستیدم
Ali Yeganeh
کدام موج در این بحر، بی‌تردّد ماند به‌خود مناز ز جهدی که اختیار تو نیست
Ali Yeganeh
گر فنا خواهم غم قطع امیدم می‌کشد مرگ هم چون زندگانی بی‌تو مشکل بوده است
Ali Yeganeh
کاش هجران، داد من می‌داد اگر وصلی نبود شمع تصویرم که از من سوختن هم ننگ داشت
Ali Yeganeh
گویند بهشت است و همان راحت جاوید جایی که به‌داغی نطپد دل چه مقام است
Ali Yeganeh
بیدل! از آیینه عبرت گیر و بس تا نفس باقی بود دل بی‌صفاست
Ali Yeganeh
شعله، طفل نی‌سواری بیش نیست
Ali Yeganeh
زاهدا لاف از محبّت می‌زنی، هشیار باش زخم شمشیر است این، خمیازۀ محراب نیست
Ali Yeganeh
چون شمع، جمله اشکِ پشیمانی خودیم
Ali Yeganeh
گر بهشتم مدّعا می‌بود تقوی کم نبود امتحان رحمتی دارم، گناهی می‌کنم
Ali Yeganeh
گرد حسرت این‌قَدر سامان بالیدن نداشت ما همان یک ناله‌ایم امّا جهان کهسار بود
Ali Yeganeh

حجم

۹۰۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۸۹۷ صفحه

حجم

۹۰۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۸۹۷ صفحه

قیمت:
۱۷۹,۰۰۰
۸۹,۵۰۰
۵۰%
تومان