بریدههایی از کتاب در آغوشم کودکی، در روحم سوزِ سرمایی
۵٫۰
(۲)
آه عشقِ من، هنوز در یاد دارم من
خوشیهایی را که چشیدیم
رودها را و آبشاری را
که با تو تن سپردم به آنها.
حیرانِ زیباییات آنجا
زانو زدم به خشک کردنِ پاهات.
Bibliophilia
باشد که نورها در زمین پربرکت
باشد که نورها در زمین پربرکت
باشد که نورها در زمین پربرکت
تابیدن گیرند روزی بر حقیقت.
Bibliophilia
بسازم چیزهایی
از فکرهایی
و بسازم چیزهایی بیشتر
از فکرنکردنها.
Bibliophilia
پیاده خواهم پیمود روز را
پیاده خواهم پیمود شب را
گذر خواهم کرد از مرزها
مرزهای زندگیِ پنهانیام.
نگاهی انداختم روزنامه را
گریهات میاندازد.
هیچکس باکش نیست که زندهاند یا مُرده
انسانها.
و کاسب میخواهد که فکر کنی
یا سفید است یا سیاه.
Bibliophilia
نمیدانم چرا به اینجا آمدهام
وقتی که میدانم
تو چه میاندیشی دربارهام
Bibliophilia
دیگر بس است ما را پرسه
چنان دیرهنگام در دلِ شب
گو که قلب به عشق بتپد همچنان
گو که ماه بتابد باز.
که دیرتر پاییده دشنه تا غلافش
و روح تا سینه،
و درنگی باید قلب را تا نفَسی بازیابد
و عشق را تا بیاساید.
گو که شب بهر عشقورزیدن آفریده شده باشد
و روز را بازگشتی زودهنگام در راه،
دیگر امّا بس است ما را پرسه
پرسه در زیر مهتاب.
Bibliophilia
دوست نداشتی هیچگاه که بگیری
نامههایی را که میفرستادم.
میدانی اما حالا
جانِ کلامِ نامهها را.
داری دوباره میخوانیشان
آنهایی را که نسوزاندهایشان.
میفشاریشان بر لبهات
اوراقِ دلواپسیام را.
گفته بودم سِیلابی جاری بوده
گفته بودم چیزی به جای نمانده.
Bibliophilia
قلبم
به شکلِ یکی کاسهی گدایی.
Bibliophilia
بدرود تو ای بلبلکم
دیریست که یافتهامت
حالا آوازهای زیبایت همه خاموشی گرفته
جنگل در میانت گرفته
و خورشید پایین میرود پسِ پردهای
همین گاهها بود که صدایم میزدی
پس آسوده بیارام بلبلکم
در پناهِ شاخهی مقدّست
بدرود تو ای بلبلکم
زیستم تنها برای آن که نزدیکِ تو باشم
و تو میخوانی جایی کماکان
اما من دیگر نمیشنوم صدایت را.
Bibliophilia
حجم
۴۲۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
حجم
۴۲۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان