جملات زیبای کتاب فارنهایت ۴۵۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فارنهایت ۴۵۱

بریده‌هایی از کتاب فارنهایت ۴۵۱

نویسنده:ری بردبری
انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز
۴.۳از ۱۲ رأی
۴٫۳
(۱۲)
جنایت‌های بدتر از کتاب‌سوزاندن هم وجود دارد. یکی از آن‌ها کتاب‌نخواندن است.
sorooshsoroosh
«خوبی مردن همینه؛ وقتی چیزی برای ازدست‌دادن نداری، به هر خطری که دلت می‌خواد تن می‌دی.»
کرم کتابخوان
تو سهم کوچک خودت رو انجام بده؛ اگر هم غرق شدی، دست‌کم می‌دونی که داشتی به طرف ساحل نجات می‌رفتی.»
کرم کتابخوان
من نمی‌خوام موضع خودم رو عوض کنم و فقط بهِم بگن چکار کنم. اگه این کار رو بکنم، هیچ دلیلی برای تغییر موضع وجود نداره.
sorooshsoroosh
کتاب‌ها به درد این می‌خورن که یادمون بندازن چه خرها و احمق‌هایی هستیم.
کرم کتابخوان
نمی‌خواست بدونه کارها چطوری انجام می‌شن، دنبال علت بود. این قضیه گاهی ناراحت‌کننده‌ست.
sorooshsoroosh
دنیا رو ببین. از هر رؤیایی که تو کارخونه‌ها می‌سازن یا با پول می‌شه خرید، خیال‌انگیزتره.
sorooshsoroosh
«خب، من هفده‌سالمه و دیوونه‌م. عَموم می‌گه این دو تا همیشه با هم هستن. بهِم گفته وقتی ازت می‌پرسن چند سالته، همیشه بگو هفده‌سالمه و دیوونه‌م. این موقع شب قدم‌زدن کیف نداره؟ من دوست دارم همه‌چی رو بو کنم و نگاه کنم، گاهی تا صبح بیدار می‌مونم و راه می‌رم، و طلوع خورشید رو تماشا می‌کنم.»
کاربر ۶۲۸۷۷۲۱
دختر گفت: «گاهی فکر می‌کنم راننده‌ها نمی‌دونن علف چیه، یا گل چیه، چون هیچ‌وقت اون‌ها رو یواش نمی‌بینن. اگه یه لکهٔ تار سبز نشون یه راننده بدی، لابد می‌گه علفه! لکهٔ تار صورتی؟ باغچهٔ گل رُزه! لکه‌های تار سفید خونه هستن. لکه‌های تار قهوه‌ای گاون.
کاربر ۶۲۸۷۷۲۱
مردمی که از برنامه‌های سرگرم‌کننده و خلاصه‌های خلاصه‌شده و اطلاعات ناقص تکراری راضی هستند از آن استقبال می‌کنند. ذهنشان چنان از اطلاعات بی‌خاصیت و حقایق بیهوده انباشته است که احساس ذکاوت می‌کنند و از جهل خودخواستهٔ خود خوشحالند. حکومت کتاب‌ها را خلاصه و خلاصه‌تر می‌کند تا آن‌که جز یادداشت‌های بی‌بو و خاصیت چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند، در واقع دیگر کتابی برای خواندن وجود ندارد.
کرم کتابخوان
من یکی از اون بی‌گناه‌هایی هستم که وقتی هیچ‌کس حاضر نبود به حرف " گناهکار"ها گوش کنه، می‌تونستن صداشون رو بلند کنن و اعتراض کنن، ولی چیزی نگفتم و در نتیجه خودم هم گناهکار شدم.
کرم کتابخوان
اگه نادانی خودت رو مخفی کنی، کسی هم بهِت سرکوفت نمی‌زنه و هیچ‌وقت چیزی یاد نمی‌گیری.
کرم کتابخوان
گفت: «یه چیزی بپرسم، ناراحت نمی‌شی؟ چند وقته آتش‌نشان هستی؟» «از بیست‌سالگی، یعنی از ده سال پیش.» «تا حالا شده هیچ‌کدوم از کتاب‌هایی رو که می‌سوزونی بخونی؟»
کاربر ۶۲۸۷۷۲۱
آنچه داریم باارزش است و گاه قدرش را نمی‌دانیم.
کرم کتابخوان
«جنایت‌های بدتر از کتاب‌سوزاندن هم وجود دارد. یکی از آن‌ها کتاب‌نخواندن است.»
کرم کتابخوان
محدودکردن آزادی بیان و اندیشه سلاحی است که همهٔ تاریک‌اندیشان به شیوه‌های گوناگون به کار می‌گیرند.
کرم کتابخوان
بعد از آن‌که دیگر کسی کتاب نمی‌خواند ــ که مردم خودشان وجود کتاب‌ها را گزارش می‌دهند، چرا که «کتاب تفنگِ پُری است در خانهٔ همسایه!»
کرم کتابخوان
«اون‌هایی که نمی‌سازن باید بسوزونن.
کرم کتابخوان
«می‌خوای برات کتاب بخونم؟ برات کتاب می‌خونم که یادت بمونه. من شب‌ها پنج ساعت بیش‌تر نمی‌خوابم. هیچ کاری هم ندارم. بنابراین، اگه دوست داشته باشی، شب‌ها موقع خواب برات کتاب می‌خونم. می‌گن حتی وقتی خوابی، اگه کسی چیزی توی گوشِت زمزمه کنه، یادت می‌مونه.»
کرم کتابخوان
حال دنیا خوب نیست.»
کرم کتابخوان
«" آنان که اندکی می‌دانند، از همه نادان‌ترند."
کرم کتابخوان
«نیک آن باشد که انجامش نکوست.»
کرم کتابخوان

حجم

۱۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان