شدیدترین اشتیاق انسان بعد از عشق به تجربه، علاقه به فراموشی است.
Amir Reza Rashidfarokhi
مشرقی چه نیکو گفته است که «کلام معنای نهان را تباه میکند و همهچیز را درحال جلوهای دیگرگون و مجنونوار و ناهنجار میبخشد. آری، این نیز نیکوست و درستش میدانم که آنچه یکی را گنجینهٔ حکمت است، در گوش دیگری طنین یاوه و ترفند دارد.»
Elnaz
سراسر تاریخ جهان به دیدهٔ من جز رنگین کتابی نیست که تندترین و تاریکترین اشتیاقهای آدمیان را که عشق به فراموشی است، بازمینماید.
آفتاب ۵۸
این من سادهلوح بودم که میخواستم تاریخ حلقه را بنویسم؟ منی که از تهجی هزاریک این میلیونها نوشته و کتابها و تصاویر و نشانههای مخزن عاجز بودم، تا چه رسد به اینکه آنها را درک کنم! خود را بینهایت ابله و به غایت مضحک، در حد دانهٔ غباری از خردی در آستانهٔ عدم و به درک خویشتن ناتوان، در میان دریایی غوطهور یافتم که رخصتم داده بودند اندکی خیرهسرانه در آن آببازی کنم تا به عظمت حلقه و ناچیزی خود واقف گردم.
Fahime Bdgh
به نظر میرسید که عصارهٔ وجود همه با گذشت زمان، از یک صورت به صورت دیگر میرفت و جز یکی باقی نمیماند. و آن لئو بود. او میباید بزرگ شود و من محو گردم.
Fahime Bdgh
حقیقتی که زمانی به اتفاق رفقایم از چشمهٔ آن سیراب میشدم، راه خود را بر من بسته میدارد و هرچند که یادگارهای آن ارجمندترین و زندهترین چیزی است که گویی در هزارههایی و بر ستارگانی دیگر حادث شدهاند یا خوابهایی تبآلود بیش نبودهاند.
Fahime Bdgh