بریدههایی از کتاب هر چه باداباد
۳٫۹
(۴۸)
بِوِرلی گفت «اَنگوس، توی زندگی فقط دو مسیر وجود داره، رو کردن به خدا و پشت کردن به خدا.»
Naarvanam
«تو یه بدن نیستی که روح داره، یه روحی هستی که بدن داره
Naarvanam
«من توی گذشته زندگی کردم. از آینده ترسیدم. حال رو تلف کردم.»
Naarvanam
توهین اگر واقعیت نداشته باشد بامزه است و اگر واقعیت داشته باشد یک درس مجانیِ زندگی.
ayda atashnejad
هیچکس هیچوقت به من فکر نمیکرد.
حالا که مُردهام، فکرم بهشدت درگیر چیزهایی شبیه اینهاست: چه تعداد از تصمیمات مهم زندگیام را فقط به این خاطر گرفته بودم تا کسانی که حتی متوجه حضورم نشده بودند دربارهام بد فکر نکنند؛
Naarvanam
خودشکوفایی در شبکههای اجتماعی شکل مدرن نخ دندان کشیدن در ملأعام است.
نزهت اکبری فر
کسی که راهیِ ته خط است میل چندانی به دیده شدن ندارد.
Naarvanam
«من توی گذشته زندگی کردم. از آینده ترسیدم. حال رو تلف کردم.»
نزهت اکبری فر
بهنظرم اگر این آدمها کسی را داشتند که مستقیم در چشمانشان نگاه کند، همهٔ دردهایشان درمان میشد.
Naarvanam
«حالوروزت چهطوره؟»
«عجب سؤال مشمئزکنندهای.»
Naarvanam
و باز هم از قضاوت خاموش دیگران برای تشدید نفرت از خودت استفاده خواهی کرد.
nobady nonn
عشق با چوب جادویش مرض را وادار به عقبنشینی کرده بود.
Naarvanam
«تازهعروسها و تازهدامادها پناهجوهاییاند که از زندگی مجردی فرار میکنند، بیشتر آدمها چهرهٔ کاملاً غلطی از خودشون نشون میدن و وارد پیوندهای زناشویی مادامالعمرِ به لحاظ قانونی الزامآور میشن و دنبال خودشون یه رد دراز از حرفهای نیمهراست باقی میگذارند. حاضرند هر کاری بکنند تا یکشبه با یه نفر پیر بشن.»
Naarvanam
اولاً، من هیچ حرفی با نسل امروز دانشجوها ندارم، یه مشت مصرفکنندهٔ لوس غرغرو. عاشق خودشونند ولی به فردیت اعتقاد ندارند. من اصلاً سر از کارشون درنمیآرم.»
نزهت اکبری فر
«بله! چون هر چی بیشتر بدونم، کمتر درک میکنم. این احساسیه که همیشه داشتهام. دانش ارزش دونستن نداره. این امکان وجود داره که آدم بیشازحد از چیزها مطلع بشه. مشغولیت تماموکمال به دنیا یعنی کنار کشیدن از واقعیت. حرفم معنی داره؟»
نزهت اکبری فر
اینکه مرگ هیچ عارضهٔ جانبیای نداشت و در واقع درمان محسوب میشد
نزهت اکبری فر
هیچچیز برای من غیرقابلفهمتر از عمل کسانی نیست که به راحتیِ آب خوردن میتوانند از یک حقیقت ابدی بروند سراغ حقیقت ابدی دیگری که هیچ سازگاریای با قبلی ندارد.
نزهت اکبری فر
دلم میخواست به او بگویم چهقدر اشتباه میکند، بگویم اینجا خیلی چیزها آموختهام، حالا نه دربارهٔ آخرت، دربارهٔ زندگی و چگونه زیستنش. به او گفتم که بالاخره فهمیدهام ما چیزی نبودیم جز فشارسنج پادار نظرات دیگران. چه بارها که سکوت بقیه را حمل بر قضاوت کردم! متوجه شدم که همهٔ خودانتقادیهایم گوشهوکنایه و حرف مردم بودند و هر وقت تظاهر به چیزی کردم هدفی نداشتم جز تحتتأثیر قرار دادن دیگران، و اینکه اگر بقیه نگاهت میکردند دلیلش این بود که ببینند نگاهشان میکنی یا نه و اگر به تو توجه میکردند فقط برای این بود که میزان توجه تو به خودشان را اندازهگیری کنند. بدون هیچ دلیل موجهی بهقدری برای جلب رضایت بقیه لهله میزدیم که حاضر نبودیم برچسبهایی را که به ما میزدند بکنیم، با وجود اینکه اصلاً چسبندگی نداشتند…
nobady nonn
گفت «بهشت باید پُر باشه از موجودات پویا. همین بهشت رو بهشت میکنه.»
Naarvanam
ما عروسک خیمهشببازی نیستیم، ولی بهقدری قابلپیشبینی هستیم که فرق چندانی با عروسک خیمهشببازی نداریم.
نزهت اکبری فر
حجم
۴۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۴۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
تومان