بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر | طاقچه
تصویر جلد کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر

بریده‌هایی از کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر

نویسنده:رضی هیرمندی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۵ رأی
۳٫۰
(۵)
یکی از خودخواهانه‌ترین اختراعات آدم‌ها درست کردن باغ‌وحش است. صد جور حیوان با صد جور طبیعت را از چهارگوشهٔ جهان اسیر کنی و همه را بچپانی توی قفس، جز خودخواهی چه معنی‌ای دارد؟ عجب اشرفِ مخلوقاتی هستیم ما!
mt
راست گفته‌اند که هیچ‌چیز به اندازهٔ بی‌پولی وقت آدم را نمی‌گیرد. اوضاع طوری است که فکر آدم دائم درگیر مشکلات اقتصادی است. اوضاع اجتماعی و سیاسی هم که جای خود دارد.
mt
راستی هم که احتیاجْ حافظهٔ آدم را قوی می‌کند
mt
آقای بهروزی که ما به او می‌گفتیم آقای گُل ــ بس که مهربان بود ــ حالا در دوران بازنشستگی در پایانهٔ مسافربری کار می‌کند. این هم آخروعاقبتِ شغل انبیا! هر چه باشد انبیا به همکارشان به قدر سه بلیت اتوبوس هم که شده کمک می‌کنند. بلیت تهیه شد. ممنونم آقای گل!
mt
تا خود چه خواهی و چه توانی!
mt
یاد کتاب‌فروشیِ کیوان در خیابان تخت‌جمشید و چند کتاب‌فروشی حوالی چهارراه استانبول به‌خیر که کتاب انگلیسی می‌فروختند. یکی می‌گفت گویی دور ما حصار می‌کشند و دروازه‌های جهان به روی ما بسته می‌شود.
mt
مسئولانِ گزینش دانشگاه تهران بعد از هفت ماه کندوکاوِ همه‌جانبه در گذشته و حال و آیندهٔ من بالاخره صلاحیت مرا برای درس خواندن در دورهٔ کارشناسی ارشد زبان‌شناسی همگانی تأیید کردند! این را داشته باش که در همین دانشگاه که در صلاحیت درس خواندنم کندوکاو می‌کنند سرگرم تدریسم! اگر خودم در گزینش رد می‌شدم، یک جوری بر خود هموار می‌کردم، اما از همین حالا نگرانِ این هستم که آیا در زمان کنکورِ تو هم در بر همین پاشنه خواهد چرخید. آموزش باید حقِ بی‌قیدوشرط همه باشد.
mt
می‌گویند جنگ ناگزیر است. می‌گویم هیچ جنگی ناگزیر نیست. هر یک از انسان‌هایی که کشته و مجروح و معلول می‌شوند جگرگوشهٔ کسانی هستند، پدر و مادر و یار و یاور کسانی مثل ما هستند. عدد نیستند. راستی، چرا انسان‌ها در طول تاریخ این‌همه جنگ‌وجنایت کرده‌اند؟ اینشتین می‌گوید: «دو چیز هستند که نهایت ندارند: جهان و حماقت آدم‌ها. در مورد اولی مطمئن نیستم!»
mt
در سد زَهَک ماهی‌کوچولوها را تماشا می‌کردی که از روی صفحه‌های آهنیِ غرفه‌های سد با فشار آب پایین می‌افتادند، ولی یک‌ریز رو به بالا جَست می‌زدند تا برگردند به پشت سد. از خودم می‌پرسم چرا این ماهی‌ها از زندگیِ در پیشِ رو گریزان‌اند و می‌خواهند به عقب برگردند. بعضی از آدم‌ها در لحظه‌هایی از زندگی به همین حالت دچار می‌شوند!
mt

حجم

۱۰۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۲۹ صفحه

حجم

۱۰۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۲۹ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان