پس آنکه صورت بیند او نیز جماد باشد و در معنی راه ندارد. و طفل است و نابالغ، اگرچه بهصورت پیر است و صدساله.
Ali
نمیبینی چندین هزار کافر اسیر یک کافریاند که پادشاه ایشان است، و آن کافر اسیر اندیشهای؟
Ali
ای مردک خدا ثابت است، اثبات او را دلیلی مینباید. اگر کاری میکنی خود را به مرتبه و مقامی پیش او ثابت کن، و اگرنه او بیدلیل ثابت است. وَاِنْ مِنْ شَیءٍ اِلّا یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ. (۳)
Ali
این شرع مَشرَع (۴) است، یعنی آبشخور. مثالش همچنان است که دیوان پادشاه؛ در او احکام پادشاه از امر و نهی بسیار است، و احکام پادشاه دیوان بیحد است، در شمار نتوان آوردن و عظیم خوب و پرفایده است. قوام عالم بدان است. اما احوال درویشان و فقیران مصاحبت است با پادشاه، و دانستنِ علمِ حاکم. کو دانستن علم احکام و کو دانستن علم حاکم و مصاحبت پادشاه! فرقی عظیم است.
Ali
اکنون عالم به غفلت قائم است (۶) که اگر غفلت نباشد این عالم نماند. شوق خدا و یاد آخرت و سُکر و وجد معمار آن عالم است. اگر همه آن رو نماید بکلی به آن عالم رویم و اینجا نمانیم، و حقتعالی میخواهد که اینجا باشیم تا دو عالم باشد. پس دو کدخدا را نصب کرد: یکی غفلت و یکی بیداری تا هردو خانه معمور ماند.
Ali
مستان سلامت میکنند. آن مستان (اگر) هزارند یکیاند. علیک السلام آن باشد که بیایی. نه آنکه از دور بگویی و بنویسی
saeedi