انقلابی که پیروز شد ضایع شده است.
صفورا
دانستم که من و پیت خفهکن در یک چیز بهراستی با هم شباهت داریم و آن احتیاط فوقالعاده بود در رابطه با آدمها.
دانور🌱
من همیشه کسانی را که در زندگی با آنها سروکاری داشتهام یا با آنها زندگی کردهام در خیال برای خود بازآفریدهام. این کار برای کسی که حرفهاش خیالبازی و تصویرپردازی است آسانتر از دیگران است. به این ترتیب آدم خسته نمیشود و وقت خود را در کوشش برای شناختن نزدیکانش تلف نمیکند. دیگر در آنها باریک نمیشود و دربند توجه زیاد به آنها نیست. آنها را برای خود بازمیآفریند. بعد هم وقتی کاری خلاف انتظار از آنها دید سخت از آنها میرنجد. میبیند که لیاقت ذوق و هنر او را نداشتهاند.
دانور🌱
چشمهایم را میبندم و میکوشم با حساب نازیهایی که در جنگ کُشتهام آرام شوم. اما این کار حاصلی جز افسردگی ندارد. میبینم میخواستیم بنیاد ظلم را براندازیم اما فقط آدم کُشتیم. به قول کامو مجرمی را به مرگ محکوم میکنند اما همیشه بیگناهی تیرباران میشود. همهجا همین معمای حل ناشدنی!
Bluelily