اصل خوشبختی اینه که آدم دیگران رو خوشبخت کنه.
Mohammad
هیچچیزی سریعتر از نور حرکت نمیکنه بهجز خبرهای بد
Mohammad
بعضی وقتها پاسخ به یک پرسش به معنای پاک شدن و گم شدن اون پرسشه.
Mohammad
شگفتانگیزترین چیز دربارهٔ اونها جایی بود که ازش میاومدند و به سوی اون میرفتند: هیچ!
Mohammad
پیرمرد ادامه داد «یه ویلای دَمِ دریا لازم نیست حتماً دَمِ دریا باشه. ولی خب دَمِ دریا باشه بهتره. همهٔ ما دوست داریم نزدیک مرزها ساکن بشیم.»
«واقعاً؟»
«جایی که دریا به خشکی میرسه. یا زمین به آسمون. یا بدن به روح. ما دوست داریم اینور مرز بایستیم و به اونور مرز نگاه کنیم.»
کاربر ۴۱۰۵۵۶۳
اگه برات جالبه میتونم بهت بگم در جهان خودت در سه بُعد حرکت میکنی که بهشون میگی مکان یا فضا. به طور خطی در بُعد چهارمی حرکت میکنی که بهش میگی زمان. در بُعد پنجم، بُعد احتمالات پایهای، اصلاً حرکت نمیکنی. بُعدهای بعدی یهکم پیچیدهند. در بُعدهای سیزده تا بیست و دو کلی اتفاقات خفن میافتند که اصلاً برات جالب نیستند. تنها چیزی که الآن باید بدونی اینه که جهان خیلی از اونی که تصور میکنی پیچیدهتره، حتی اگه فرض اولیهت این باشه که همین کثافتی هم که هست به اندازهٔ کافی پیچیدهست.
کتاب 1984
منطق بهخودیخود چیز خوب و بهدردبخوریه اما در طول تکامل مشخص شده که یهسری مشکلات هم داره.
هر چیزی که منطقی فکر میکنه میتونه فریب چیزی رو بخوره که حداقل به اندازهٔ او منطقی فکر میکنه.
کتاب 1984
همهجای آینده بودم. نصف زندگیم رو اونجا گذروندم. مثل هر جای دیگهست. هر مکان و هر زمان دیگه. همون زندگی قدیم با ماشینهای سریعتر و هوای بدبوتر.
کتاب 1984
سنتانتوِلْم وصیت کرد که تمام ثروتش خرج مراسم یادبود سالانهای بشه که مردم در اون بزنند و بخورند و بنوشند و برقصند. تئوری انتوِلْم اونقدر درخشان بود که نهتنها به او لقب قدیس دادند، بلکه این لقب رو از همهٔ اونهایی هم پس گرفتند که پیش از اون به دلیل سنگسار شدن یا گذروندن تمام عمر در بشکههای پُر از کثافت قدیس اعلام شده بودند.
کتاب 1984