بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب محاکمه | طاقچه
تصویر جلد کتاب محاکمه

بریده‌هایی از کتاب محاکمه

انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۱ رأی
۴٫۰
(۴۱)
با خود فکر کرد: «دست‌های زنانه بی‌سروصدا خیلی چیزها را سروسامان می‌دهند.»
نارون
مسئلهٔ اصلی این است که چه کسی مرا متهم کرده است؟ چه مرجعی دادرسی را بر عهده دارد؟ شما کارمند رسمی هستید؟ هیچ‌یک از شما یونیفرم به تن ندارد، مگر این‌که بخواهیم لباس‌های شما را»، ــ این‌جا رو به فرانتس کرد ــ «یونیفرم بنامیم.
نارون
فکر کرد چرا باید بگذارم یاوه‌گویی این ارگان‌های پست ــ کسانی که خودشان قبول دارند دون‌پایه هستند ــ بیش از این سردرگمم کند؟ به‌هرحال این‌ها از چیزهایی حرف می‌زنند که از آن سر درنمی‌آورند. اطمینان این‌ها به‌واسطهٔ حماقتشان امکان‌پذیر شده است. چند کلمه حرف با آدمی همتراز خودم بیش از ساعت‌ها گفت‌وگو با این‌ها موضوع را روشن می‌کند. در فضای باز اتاق چند بار بالا و پایین رفت.
نارون
به‌واقع قانون دفاع را مجاز نمی‌شمرد، بلکه فقط آن را تحمل می‌کند، و حتی این‌که آیا می‌توان قانون مربوطه را دست‌کم در جهت تحمل دفاع تفسیر کرد، خود محل بحث و جدل است. در اصل دادگاه هیچ وکیل‌مدافعی را به رسمیت نمی‌شناسد
seza68
مرد روستایی تازه به‌سراغ قانون می‌آید، دربان در کنار آن حضور دارد. قانون او را به خدمت گمارده است، تردید در قدر و منزلت او، تردید در قانون به حساب می‌آید.» کا. به نشان نفی سر تکان داد و گفت: «با این تفسیر موافق نیستم. چون با قبول این تفسیر، ناچاریم هر گفتهٔ دربان را راست بدانیم. ولی تو خودت به‌تفصیل استدلال کردی که چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.» کشیش گفت: «نه، نباید هر گفتهٔ او را راست بدانیم. فقط باید ضرورت آن را بپذیریم.» کا. گفت: «تفسیری غم‌انگیز. دروغ به آیین جهان بدل می‌شود.» این کلام پایانی کا. بود، ولی داوری نهایی او به حساب نمی‌آمد.
محمدعلی دهاقین
چه‌بسا در غل و زنجیر به‌سربردن بهتر از آزادبودن است.
محمدعلی دهاقین
می‌گفت حتی اگر اصلاحاتِ جزیی امکان‌پذیر باشد ــ ولی این تصور چیزی نیست جز یک خرافهٔ بی‌معنی ــ متهم در بهترین حالت به بهبود وضع در آینده کمک کرده، ولی با انگشت‌نماکردن خود نزد کارمندهای کینه‌جو به شخص خود به‌شدت لطمه زده است.
محمدعلی دهاقین
چون کوچک‌ترین شک و شبهه حتی در پیش‌پاافتاده‌ترین مسایل هم همیشه عذاب‌آور است، و اگر بتوان آن را، مثل این مورد، به‌آسانی برطرف کرد، باید بلافاصله دست به کار شد.
نارون
آقایان محترم، چنین سازمان بزرگی به چه کاری می‌آید؟ به کار این‌که افراد بی‌گناه را بازداشت کند و علیه آن‌ها دادرسی بی‌معنا و اغلب ــ مثل مورد من ــ بی‌حاصل به جریان بیندازد. ولی با توجه به بیهودگی کل ماجرا، چگونه می‌توان از فاحش‌ترین فسادهای کارمندان جلوگیری کرد؟
نارون
شاید هم در آن سکوت انفجاری در حال تکوین بود که کار را یکسره می‌کرد.
نارون
بیماری من تقریبآ سه سال پیش نیمه‌های شب با خونریزی شروع شد و من همان‌طور که در پی وقوع هر حادثهٔ تازه‌ای پیش می‌آید (و برخلاف آنچه بعدها به من توصیه کردند) به‌جای آن‌که در تختخواب بمانم، هیجان‌زده از جا بلند شدم.
کاربر ۳۷۷۵۰۳۳
من فقط جایی از خطر می‌ترسم که بخواهم بترسم
Sepehr Danaiefar
اگر هم قلبم تاب نیاورد، دست‌کم فرصت شایسته‌ای به دست آورده است که کاملا با شکست روبه‌رو شود.»
ali73
ولی از اشتباه‌تان دست بردارید، این‌قدر سرسختی نکنید. در برابر این دادگاه ایستادگی ممکن نیست، باید اعتراف کرد. پس در اولین فرصت اعتراف کنید. بعد از اعتراف است که امکان گریز به دست می‌آید. تازه آن‌وقت هم بدون کمک دیگری گریز امکان‌پذیر نیست. ولی نگران چنین کمکی نباشید، من خودم کمکتان می‌کنم.»
نارون
همیشه کار به سرکشی می‌انجامد.»
نارون
«همیشه کار به سرکشی می‌انجامد
نارون
باید بگویم که من هم از شما خوشم می‌آید، به‌خصوص وقتی که مثل حالا با حالتی غمگین نگاهم می‌کنید، هرچند که دلیلی برای غمگین‌بودن وجود ندارد.
نارون
گفت: «شما چشم‌های سیاه قشنگی دارید»
نارون
دربارهٔ خطری که مرا تهدید می‌کند حرفی نزنید. من فقط جایی از خطر می‌ترسم که بخواهم بترسم.
نارون
من فقط جایی از خطر می‌ترسم که بخواهم بترسم.
نارون

حجم

۲۸۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۲۸۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۴۹,۰۰۰
۳۰%
تومان