
بریدههایی از کتاب محاکمه
۳٫۹
(۴۲)
با خود فکر کرد: «دستهای زنانه بیسروصدا خیلی چیزها را سروسامان میدهند.»
نارون
مسئلهٔ اصلی این است که چه کسی مرا متهم کرده است؟ چه مرجعی دادرسی را بر عهده دارد؟ شما کارمند رسمی هستید؟ هیچیک از شما یونیفرم به تن ندارد، مگر اینکه بخواهیم لباسهای شما را»، ــ اینجا رو به فرانتس کرد ــ «یونیفرم بنامیم.
نارون
فکر کرد چرا باید بگذارم یاوهگویی این ارگانهای پست ــ کسانی که خودشان قبول دارند دونپایه هستند ــ بیش از این سردرگمم کند؟ بههرحال اینها از چیزهایی حرف میزنند که از آن سر درنمیآورند. اطمینان اینها بهواسطهٔ حماقتشان امکانپذیر شده است. چند کلمه حرف با آدمی همتراز خودم بیش از ساعتها گفتوگو با اینها موضوع را روشن میکند. در فضای باز اتاق چند بار بالا و پایین رفت.
نارون
بهواقع قانون دفاع را مجاز نمیشمرد، بلکه فقط آن را تحمل میکند، و حتی اینکه آیا میتوان قانون مربوطه را دستکم در جهت تحمل دفاع تفسیر کرد، خود محل بحث و جدل است. در اصل دادگاه هیچ وکیلمدافعی را به رسمیت نمیشناسد
seza68
مرد روستایی تازه بهسراغ قانون میآید، دربان در کنار آن حضور دارد. قانون او را به خدمت گمارده است، تردید در قدر و منزلت او، تردید در قانون به حساب میآید.» کا. به نشان نفی سر تکان داد و گفت: «با این تفسیر موافق نیستم. چون با قبول این تفسیر، ناچاریم هر گفتهٔ دربان را راست بدانیم. ولی تو خودت بهتفصیل استدلال کردی که چنین چیزی امکانپذیر نیست.» کشیش گفت: «نه، نباید هر گفتهٔ او را راست بدانیم. فقط باید ضرورت آن را بپذیریم.» کا. گفت: «تفسیری غمانگیز. دروغ به آیین جهان بدل میشود.»
این کلام پایانی کا. بود، ولی داوری نهایی او به حساب نمیآمد.
محمدعلی دهاقین
میگفت حتی اگر اصلاحاتِ جزیی امکانپذیر باشد ــ ولی این تصور چیزی نیست جز یک خرافهٔ بیمعنی ــ متهم در بهترین حالت به بهبود وضع در آینده کمک کرده، ولی با انگشتنماکردن خود نزد کارمندهای کینهجو به شخص خود بهشدت لطمه زده است.
محمدعلی دهاقین
چهبسا در غل و زنجیر بهسربردن بهتر از آزادبودن است.
محمدعلی دهاقین
اگر هم قلبم تاب نیاورد، دستکم فرصت شایستهای به دست آورده است که کاملا با شکست روبهرو شود.»
ali73
من فقط جایی از خطر میترسم که بخواهم بترسم
Sepehr Danaiefar
بیماری من تقریبآ سه سال پیش نیمههای شب با خونریزی شروع شد و من همانطور که در پی وقوع هر حادثهٔ تازهای پیش میآید (و برخلاف آنچه بعدها به من توصیه کردند) بهجای آنکه در تختخواب بمانم، هیجانزده از جا بلند شدم.
کاربر ۳۷۷۵۰۳۳
شاید هم در آن سکوت انفجاری در حال تکوین بود که کار را یکسره میکرد.
نارون
گفت: «شما چشمهای سیاه قشنگی دارید»
نارون
چون کوچکترین شک و شبهه حتی در پیشپاافتادهترین مسایل هم همیشه عذابآور است، و اگر بتوان آن را، مثل این مورد، بهآسانی برطرف کرد، باید بلافاصله دست به کار شد.
نارون
البته این طرز برخورد با وکلا هم بیدلیل نیست. هدف این است که وکلا حتیالمقدور از میدان به درشوند، بهگونهای که متهم تمام بار را بهتنهایی به دوش بکشد. راه وروشی کارساز، ولی اگر درنهایت کسی به این نتیجه برسد که در این دادگاه وجود وکیل برای متهم بیفایده است، کاملا به خطا رفته است. درست برعکس، وجود وکیل در هیچ دادگاهی به اندازهٔ این دادگاه ضرورت ندارد.
محمدعلی دهاقین
دروغ به آیین جهان بدل میشود.
Afshin
شما فراموش کردید که ما، هرکسی هم که باشیم، باز در برابر شما مردهای آزادی هستیم. این چیز کماهمیتی نیست.
نارون
چیزی که گفته بود، گزنده بود، گزندهتر از آنچه قصد داشت بگوید، ولی بههرحال واقعیت را به زبان آورده بود و سزاوار بود با تحسین و تشویق حاضران روبهرو شود. ولی همه ساکت ماندند
نارون
چیزی که برای من پیش آمده است، موردی فردی محسوب میشود و بهعنوان موردی فردی اهمیت چندانی ندارد، چون من آن را خیلی جدی نمیگیرم. ولی همین مورد نمونهای است از دادرسیهایی که علیه بسیاری افراد به جریان میافتد. من اینجا از این افراد دفاع میکنم و نه از خودم.»
نارون
من فقط جایی از خطر میترسم که بخواهم بترسم.
نارون
دربارهٔ خطری که مرا تهدید میکند حرفی نزنید. من فقط جایی از خطر میترسم که بخواهم بترسم.
نارون
ولی از اشتباهتان دست بردارید، اینقدر سرسختی نکنید. در برابر این دادگاه ایستادگی ممکن نیست، باید اعتراف کرد. پس در اولین فرصت اعتراف کنید. بعد از اعتراف است که امکان گریز به دست میآید. تازه آنوقت هم بدون کمک دیگری گریز امکانپذیر نیست. ولی نگران چنین کمکی نباشید، من خودم کمکتان میکنم.»
نارون
پس درست نیست از چیزی که ممکن است برایم فایده داشته باشد صرفنظر کنم. حتی اگر امید کسب فایده از سویی بسیار ناچیز باشد، باز حق ندارم آن را نادیده بگیرم.
mohi vk
حجم
۲۸۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۸۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان