کارلوس روئیت ثافون
کارلوس روئیت ثافون (Carlos Ruiz Zafon) نویسندهای اهل اسپانیاست. ثافون بهعنوان یکی از مهمترین نویسندگان معاصر اسپانیایی به شمار میرود و برخی عقیده دارند که او بعد از سروانتس، از بزرگترین و مطرحترین نویسندگان اسپانیاست. کارلوس روئیت ثافون بیشتر برای سبک گوتیک و آثار پلیسی و معمایی خود شناخته میشود.
بیوگرافی کارلوس روئیث ثافون
کارلوس روئیت ثافون (کارلوس روییز زفون) در سال ۱۹۶۴ در بارسلونا به دنیا آمد. خانوادهی او افرادی معمولی بودند؛ پدرش برای یک شرکت بیمه کار میکرد و مادرش خانهدار بود. هیچیک از اعضای خانوادهی ثافون سررشتهای در ادبیات نداشتند؛ ولی کتابها همیشه در خانهی آنها نقش پررنگی داشتند و زندگی کارلوس روئیت ثافون از کودکی با دنیای داستانها گره خورده بود. او خود میگوید که از وقتی پنج یا شش سال بیشتر نداشت، میدانست که دلش میخواهد نویسنده شود و همیشه در اوقاتفراغت خود به داستانسرایی و خلق شخصیتهای مختلف میپرداخت. ثافون دوران تحصیلش را در مدرسهای مذهبی گذراند و در دانشگاه در رشتهی علم اطلاعات و دانششناسی فارغالتحصیل شد. اولین شغلی که ثافون پیدا کرد کپیرایتری بود و او تا مدتی برای یک شرکت تبلیغاتی کار میکرد. پس از چند سال، دنیای ادبیات دوباره وی را فراخواند و او تصمیم گرفت تا از شغل خود استعفا دهد و تمرکزش را بر روی نویسندگی بگذارد.
کارلوس روئیت ثافون در ابتدای حرفهی کاری خود، داستانهایش را برای کودکان و نوجوانان مینوشت. آثار او به زبان اسپانیایی نوشته میشدند و اولین اثر او El príncipe de la niebla (شاهزاده مه) نام داشت که در سال ۱۹۹۳ به چاپ رسید و موفقیت بسیاری را برای ثافون به ارمغان آورد. ثافون با نوشتن این کتاب موفق به دریافت جایزهی ادبی Edebé شد.
علاوه بر ادبیات، کارلوس روئیت ثافون به سینما نیز علاقهی بسیار زیادی داشت و از کودکی آرزو داشت به لسآنجلس برود و جایی که بسیاری از فیلمهای بزرگ سینما خلق شده بودند را به چشم ببیند. او با مبلغی که از انتشار کتاب و همچنین جایزه به دست آورده بود، موفق شد آرزوی دیرینهی خود را محقق کند و به آمریکا برود. کارلوس روئیت ثافون چند سال در لسآنجلس زندگی کرد و طی مدتی که آنجا بود هم داستان نوشت و هم بر روی چند فیلمنامه کار کرد. او به زبان انگلیسی مسلط بود و فیلمنامههای خود را به آن زبان مینوشت. علاقهی او به دنیای سینما و فیلمسازی بر روی نویسندگی او نیز تأثیرگذار بود. ثافون همیشه از عناصر فیلمسازی برای غنیترکردن کتابهای خود بهره میبرد و عقیده داشت که یک داستان باید لایهلایه باشد و درعینحال راحت و روان خوانده شود. کارلوس روئیت ثافون بعد از انتشار کتاب اول خود، دو کتاب دیگر نیز نوشت که دنبالهی همان کتاب اول بودند. امروزه این سه کتاب به شکل یک مجموعه به چاپ میرسند.
ثافون در سال ۲۰۰۱ از ادبیات کودک فاصله گرفت و اولین اثر خود را که برای مخاطب بزرگسال نوشته شده بود به انتشار رساند. این اثر La sombra del viento (سایهی باد) نام داشت و باعث شد کارلوس روئیت ثافون بیشازپیش به موفقیت دست پیدا کند. انتشار این کتاب سبب شد ثافون در سطح جهانی بیشتر شناخته شود و جوایز بسیاری را برای او به ارمغان آورد. ثافون کتاب El juego del ángel (بازی فرشته) را در دنبالهی کتاب سایه باد نوشت و این کتاب نیز به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرد. ماجراهای این دو اثر در شهر بارسلونا رخ اتفاق میافتد و کارلوس روئیت ثافون این کتابها را در ستایش زادگاه خود نوشته است.
معرفی بهترین کتابهای کارلوس روئیت ثافون
اولین کتاب کارلوس روئیت ثافون «شاهزاده مه» نام دارد و در سال ۱۹۹۳ به انتشار رسیده است. این کتاب برای مخاطب کودک و نوجوان نوشته شده و اولین کتاب از یک مجموعهی سهگانه است. در جلد اول این مجموعه خانوادهی کارور برای فرار از جنگ تصمیم میگیرند تا از شهر خارج شوند و به خانهای بروند که بهتازگی در یک روستای ساحلی کوچک خریدهاند. آنها از همان لحظهای که وارد خانهی جدید خود میشوند، اتفاقات عجیبی را تجربه میکنند. مکس، شخصیت اصلی داستان، متوجه میشود که بین این اتفاقات عجیب و روح صاحب قبلی خانه ارتباطی وجود دارد.
جلد دوم این مجموعه، «قصر نیمهشب» نام دارد و در سال ۱۹۹۴ روانهی بازار شد. در این کتاب ما گروهی از نوجوانان یتیم را دنبال میکنیم که ماجراهای مختلفی را از سر میگذرانند. «بن» که یکی از اعضای این گروه است، در شب تولد شانزدهسالگیاش با حقیقتی از سوی گذشتهی خود روبهرو میشود. خطرهای بسیاری در کمین این نوجوانان است و آنها باید تلاش کنند تا خود را نجات دهند.
کتاب «تماشاگر در سایه» سومین و آخرین جلد این مجموعه است که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ایرن دختری ۱۴ساله است. او بهتازگی پدر خود را از دست داده و مادرش قرار است در منزل مجلل لازاروس یان که قبلاً اسباببازیساز ماهری بوده است، شروع به کار کند. آنها در ابتدا مسحور شکوه و جلال عمارت لازاروس یان میشوند، اما طولی نمیکشد که ایرن از رازهای تاریکی خبردار میشود.
کتاب «مارینا» اثر دیگری از کارلوس روئیت ثافون است که در سال ۱۹۹۹ به انتشار رسید. این کتاب هم در شهر بارسلون اتفاق میافتد. این بار ما با دو نوجوان کنجکاو طرف هستیم که تصمیم میگیرند به کشف رازها و پدیدههای تاریک شهر بپردازند و در این میان، ماجراجوییهای مختلفی را از سر میگذرانند.
کتاب «سایهی باد» اولین کتابی بود که کارلوس روئیت ثافون برای مخاطبان بزرگسال نوشت. این کتاب اولین کتاب از مجموعهی «گورستان کتابهای فراموششده» است و در سال ۲۰۰۱ به انتشار رسید. داستان «سایه باد» در شهر بارسلون اتفاق میافتد و ما زندگی پسربچهای ۱۰ساله به نام دانیل سمپره را دنبال میکنیم. او یک روز با پدرش به گورستانی از کتابهای فراموش شده میرود و از بین تمامی کتابها، یکی را انتخاب میکند و برمیدارد. کتابی که او انتخاب میکند سایهی باد نام دارد، کتابی ناشناخته و مرموز که سرنوشت دانیل را برای همیشه تغییر میدهد و اتفاقات ترسناکی را برای او رقم میزند. کتاب «سایهی باد» در ابتدا نظرات مثبتی از سوی منتقدان دریافت نکرد، اما طولی نکشید که به یکی از پرفروشترین کتابها در اسپانیا تبدیل شد. استیون کینگ، نویسندهی مشهور ژانر وحشت و علمی تخیلی، عقیده داشت که کارلوس روئیت ثافون با نوشتن این کتاب، باعث احیای ژانر گوتیک شده است. این کتاب همچنین جوایز بسیار زیادی را نصیب خود کرد. جوایزی مثل The José Manuel Lara Prize ،The Barry Award ،Borders Original Voices For Fiction و One Book One San Diego.
«بازی فرشته» دومین کتابی بود که از مجموعهی «گورستان کتابهای فراموششده» به انتشار رسید. این کتاب در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسید و ما در آن با مردی جوان به نام مارتین آشنا میشنویم که از راه نوشتن داستانهای ترسناک زندگی خود را میگذراند. او حاضر است با هر انتشاراتی همکاری کند تا به پولی که احتیاج دارد برسد. او یکی از روزها نامهای از سوی یک ناشر عجیبغریب دریافت میکند که به کارهایش علاقهمند شده است. مارتین تصمیم میگیرد با این ناشر مرموز همکاری خود را شروع کند و همین همکاری، سرآغاز ماجراجویی و اتفاقات عجیبی است که مارتین در ادامهی داستان از سر میگذراند.
سومین کتاب از مجموعهی «گورستان کتابهای فراموششده» در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و «زندانی آسمان» نام داشت. در این کتاب باز هم با فضایی مخوف و گوتیک طرف هستیم و در جریان اتفاقاتی قرار میگیریم که بعد از جلد اول رخ دادهاند. در کتاب «زندانی آسمان» بار دیگر به دانیل و خانوادهی سمپره برمیگردیم که سعی دارند با وجود رونق کم بازار فروش کتاب، همچنان سرپا بایستند. در شب عید کریسمس، اتفاق عجیبی برای دانیل و دوستش رخ میدهد. مردی غریبه وارد کتابفروشی میشود و مبلغ بسیار بالایی را برای خرید یک کتاب پرداخت میکند و یادداشتی اسرارآمیز از خود بهجای میگذارد. دانیل و دوستش نسبت به این مرد کنجکاو میشوند و سعی میکنند از انگیزههای او سر در بیاورند و دربارهی زندگی او اطلاعات کسب کنند.
کتاب «هزارتوی ارواح» چهارمین و آخرین جلد از مجموعه «گورستان کتابهای فراموششده» است که در سال ۲۰۱۶ به انتشار رسید. جلد پایانی کتاب نیز مانند دیگر کتابهای این مجموعه سرشار از رازهای تاریک و اتفاقات مرموز و عجیب است. در این کتاب دانیل سمپره به همراه دوست خود و کارآگاهی به نام آلیسیا از یکی از بزرگترین توطئههای تاریخ اسپانیا پرده برمیدارند.
جوایز و افتخارات
کارلوس روئیت ثافون در طول زندگی خود جوایز و افتخارات بسیار زیادی به دست آورد. او نهتنها در اسپانیا که در سطح جهانی نیز جوایز بسیار زیادی را نصیب خود کرد. برخی از این جوایز عبارتاند از: جایزهی Booksense، جایزهی Best Foreign Book در کشور فرانسه، جایزهی Nielsen Award در کشور انگلستان و بسیاری جوایز دیگر. در طی سالهای مختلف، افراد زیادی به او پیشنهاد دادند تا از روی کتابهایش فیلم بسازند؛ اما او کاملاً مخالف این پیشنهاد بود و عقیده داشت که یک فیلم هرگز نمیتواند عمق یک اثر ادبی را به تصویر بکشد. او با نوشتن مجموعهی «گورستان کتابهای فراموششده» قصد داشت دین خود را نسبت به شهر بارسلون و همچنین تمام آثار ادبیای ادا کند که در طول تاریخ به فراموشی سپرده شدهاند. ثافون همیشه در آثار خود از انواع مختلفی از تکنیکهای ادبی استفاده میکرد و از نویسندگان کلاسیک ژانر نوآر و گوتیک بسیار الهام میگرفت.
پایان زندگی کارلوس روئیت ثافون
کارلوس روئیت ثافون از سال ۲۰۱۸ به بیماری سرطان روده مبتلا شده بود. در سال ۲۰۲۰ این بیماری بر او غلبه کرد و این نویسندهی خلاق و توانا در سن ۵۵سالگی در شهر لسآنجلس چشم از جهان فروبست. پس از مرگ او، نخستوزیر اسپانیا در پیامی اعلام کرد که اسپانیا یکی از بهترین نویسندگان خود را از دست داده است. او همچنین گفت که ثافون پس از سروانتس، خالق دون کیشوت، بزرگترین نویسندهی اسپانیا به شمار میرفت.