پوری سلطانی
زندگینامه و معرفی کتابهای پوری سلطانی
پوراندخت سلطانی (Puri Soltani) کسی است که همیشه از او بهعنوان مادر کتابداری نوین ایران یاد میشود. او که با نام پوری سلطانی شهرت دارد از کتابداران و عاملان زندهنگهداشتن علوم کتابداری و اطلاعرسانی در ایران بوده است.
بیوگرافی پوراندخت سلطانی
پوری سلطانی در ۱ شهریور ۱۳۱۰ در خانوادهای از اهالی فرهنگ متولد شد. پدرش، مهدی سلطانی، از وکلای دادگستری بود. پوری سلطانی در خانوادهای تقریباً پرجمعیت به دنیا آمد. او سه خواهر و سه برادر داشت. مسعود سلطانی برادر دوقلوی پوری سلطانی است. او از چهرههای ماندگار آموزش مهندسی برق در ایران بود و به پدر صنعت برق ایران مشهور است. پوری سلطانی تحصیلات دبیرستانی را در دبیرستان شاهدخت خواند. او در رشتهی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تحصیل کرد و در سال ۱۳۳۱ فارغالتحصیل شد.
ماجرای آشنایی با ابتهاج، مسکوب و شاملو
دوران دانشجویی بر زندگی پوری سلطانی اثر میگذارد و همچون بسیاری از روشنفکران و تحصیلکردگان آن زمان به حزب توده میپیوندد. او در حزب توده بهدنبال امیدها، آرمانهای انسانی و اجتماعیاش میگردد؛ آرمانهایی چون عدالت و رفاه. او در فعالیتهای حزب توده پایش به خانهی فریدون رهنما باز میشود. خانهی فریدون رهنما در این زمان پاتوق روشنفکرانی است که بعدها از ستارگان شعر و ادب ایران میشوند. شاملو، هوشنگ ابتهاج و نیما یوشیج از کسانی هستند که در کنار پوری سلطانی به این حلقه میپیوندند و رفتهرفته میان سلطانی و هوشنگ ابتهاج و شاملو یک رابطهی دوستانه ایجاد میشود. شاهرخ مسکوب نیز از کسانی است که کمکم به این جمع میپیوندد و عشق به ادبیات و آرمانهای مشترک انسانی بین آنها زنجیرهای دوستانه را شکل میدهد.
داستان عاشقانهی پوری سلطانی
پوری سلطانی به بانوی همیشه عاشق شهره بوده است. او در ۲۷ خرداد ۱۳۳۳ با مرتضی کیوان ازدواج کرد؛ اما تنها سه ماه در کنار یار جوانش زندگی کرد و باقی عمر را با یاد او سپری کرد. آشنایی بین پوری سلطانی و مرتضی کیوان در عروسی فریدون کسرایی، برادر سیاوش کسرایی، اتفاق افتاد. پوری سلطانی به دلیل دوستی با سیاوش کسرایی به این مهمانی دعوت شده بود.
مرتضی کیوان شاعر، روزنامهنگار، منتقد و فعال سیاسی بود. او از اعضای حزب تودهی ایران بود و در روزهای پس از کودتای ۲۸ مرداد بهخاطر پنهانکردن چند تن از اعضای حزب توده دستگیر شد و به جرم خیانت در ۲۷ مهر ۱۳۳۳ اعدام شد. پوری سلطانی نیز در این زمان همراه مرتضی کیوان دستگیر شد و پنج ماه پس از اعدام همسرش از زندان آزاد شد. پوری سلطانی مدتها پیش از ازدواج با مرتضی کیوان از حزب و سیاست جدا شده بود و راه رسیدن به اهدافش را آگاهی مردم میدانست و تصمیم داشت وارد کارهای فرهنگی شود.
ازدستدادن مرتضی کیوان برای پوری سلطانی بسیار سخت و دردناک بود و این موضوع باعث بیماری او شد. در این زمان او به توصیهی پزشکان برای بهبود حالش به انگلستان مهاجرت کرد. عشق مرتضی کیوان همیشه در قلب پوری سلطانی زنده ماند و هر سال مراسمی را برای یاد همسرش برگزار میکرد. نامههایی نیز از مرتضی کیوان به پوری سلطانی بر جای مانده است که بیانکننده و نشاندهندهی عشق او به پوری و اندیشهای است که دربارهی یکدیگر داشتهاند.
آثاری دربارهی پوری سلطانی و مرتضی کیوان
شاهرخ مسکوب در کتاب «مرتضی کیوان» از زندگی عاطفی، فرهنگی و سیاسی این شخصیت ادبی ایران میگوید. شاهرخ مسکوب همچنین در این کتاب به کمک پوری سلطانی نوشتهها، شعرها و اسناد بازمانده از مرتضی کیوان را گردآوری کرده است. پوری سلطانی بخشی از این اسناد را با نامهنگاری به معاون فرمانداری نظامی تهران بازیابی کرد. روایتهایی نیز از دوستان و همراهان کیوان دربارهی شخصیت او آورده شده است؛ افرادی چون پوراندخت سلطانی، نیما یوشیج، محمدعلی اسلامی ندوشن، ایرج افشار، هوشنگ ابتهاج، شاهرخ مسکوب، نجف دریابندری و سیاوش کسرایی. این نوشتهها به درک بهتر اندیشه و شخصیت او کمک کردهاند.
«شصت سال عاشقی» بهکوشش فرشاد قوشچی روایتگر عشق ماندگار پوری سلطانی به مرتضی کیوان است. داستان آشنایی و زندگی هر چند کوتاه پوری سلطانی در کنار مرتضی کیوان و ادامهی مسیر او از زبان خود پوراندخت سلطانی بیان میشود.
گامهای پوری سلطانی در راه فرهنگ و کتابداری
پوری سلطانی در ادامهی مسیر زندگی به نویسندگی و مترجمی پرداخت و حتی استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران شد. او پس از بازگشت از انگلستان مدتی را در کتابخانهی بانک مرکزی بهعنوان کتابدار کار کرد و پس از مدتی مرکز ملی کتابداری را در ایران تأسیس کرد و از اعضای هیئتعلمی این مرکز شد. او تمرکز خود را بر علم و رشتهی کتابداری گذاشت و در این راه بسیار تلاش کرد تا این رشته در ایران پا بگیرد و جایگاه خودش را کسب کند. او از نخستین بانوان کتابدار در ایران بود از این روی لقب مادر کتابداری ایران را به او دادند.
او شاگردان بسیاری را در رشتهی کتابداری آموزش داد و بسیار در این زمینه سختگیر بود. او شرایط خاصی را برای عضویت در هیئت علمی مرکز ملی کتابداری قرار داده بود. افرادی که فوقلیسانس کتابداری داشتند و آثار تحقیقی در این زمینه نوشته بودند و به فهرستنویسی اشراف کامل داشتند میتوانستند عضو هیئتعلمی مرکز ملی کتابداری ایران شوند.
پوری سلطانی در سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ سرپرست کمیتهی انتشارات و سردبیر نامهی انجمن کتابداران ایران بود. پوری سلطانی در زمینهی کتابداری ایران گامهای بسیار بلندی را برداشت. او با ارائهی خدمات آموزشی به کتابداران نیروی متخصص و ماهری را در این حوزه پرورش داد. خدمات فنی را به کتابخانههای ایران ارائه داد و با انجام پژوهشهای بسیار متون و محتوای درسی و آموزشی را برای استفادهی کتابداران فراهم کرد. او با تلاشهای بسیار کتابخانهی ملی ایران را به چیزی که الان میشناسیم تبدیل کرد. او تلاش کرد تا کتابخانه ملی ایران در راستا و همپای کتابخانههای ملی جهان باشد و امکانات لازم را برای حفظ تمام آثار منتشر شده در ایران داشته باشد. او شیوههای نوین طبقهبندی کتاب و اصول حفظ میراث مکتوب ایران را ابداع کرد.
نوشآفرین انصاری از دیگر چهرههای سرشناس حوزهی کتابداری و رئیس هیئت مدیرهی شورای کتاب کودک در این سالها پوری سلطانی را همراهی کردند و از دوستان و همراهان دیرینهی او محسوب میشدند. پوراندخت سلطانی همیشه سرشار از ایده و تلاش برای تحقق رویای خود یعنی اشاعهی مطالعه و برخورداری از نعمت خواندن برای همهی مردم ایران بود. او در روز ۱۶ آبان ۱۳۹۴ در ۸۴ سالگی از دنیا رفت؛ اما اندیشهی خود را در میان همپیمانهایش باقی گذاشت.
مروری بر آثار و کتابهای پوری سلطانی
پوری سلطانی کتابها و مقالات بسیاری را در زمینهی کتابداری نوشت و منتشر کرد. از میان آنها میتوان به کتاب مرجع دانشنامهی کتابداری و اطلاعرسانی اشاره کرد.
او در زمانی که بهعنوان کتابدار در کتابخانه بانک مرکزی کار میکرد کتاب «هنر عشقورزیدن» اثر اریک فروم را ترجمه کرد که با استقبال زیادی روبهرو شد. اریک فروم این کتاب را در سال ۱۹۵۶ روانهی بازار کرد. او در این کتاب به مقولهی پیچیده اما شیرین جهان یعنی عشق میپردازد. عشق مسئلهی مهم زندگی تمام مردم جهان است و تعبیرهای بسیاری دربارهی آن وجود دارد. اریک فروم در این کتاب به بررسی عشقهای مختلف و انواع عشقی که در طول تاریخ وجود داشته است پرداخته است و تفکر جدیدی را دربارهی عشق به دست میدهد. او برخلاف عقیدهی بسیاری از مردم عشق را چیزی میداند که نیازمند آموزش است. او معتقد است نکتههایی وجود دارد که دربارهی عشق باید آموخت. عشق نیاز به کوشش دارد و هر فرد نیاز دارد شخصیت خود را ارتقاء ببخشد تا بتواند عشق را تجربه کند. فروم در این کتاب میگوید اگر فردی از فروتنی واقعی، شهامت، انضباط و دوستداشتن خود بیبهره باشد، از عشق به دیگری نیز بیبهره خواهند ماند. عشق به عقیدهی او نیازمند نگاهی وسیع، تکامل شخصیت و تلاش برای این اتفاق است.
جوایز و افتخارات پوراندخت سلطانی
پوری سلطانی جایزهی ترویج علم ایران را از سوی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران دریافت کرد؛ همچنین مجلهی فرهنگی بخارا به سردبیری علی دهباشی در خرداد ۱۳۹۳ مراسمی را در بزرگداشت پوری سلطانی برگزار کرد.
نظرات افراد مشهور دربارهی پوری سلطانی
کامران فانی، نویسنده و مترجم و کتابدار و نسخهپژوه ایرانی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم یادبود پوری سلطانی دربارهی او میگوید: «در سال ۱۳۵۰ پس از فارغالتحصیلشدن از دانشکدهی ادبیات فارسی دانشگاه تهران تصمیم گرفتم برای ادامهی تحصیل رشتهی کتابداری را انتخاب کنم و رشتهی الفت با کتاب را از دست ندهم. پس از قبولی در دانشکدهی کتابداری، در مرکز خدمات کتابداری که از مراکز جدیدالتأسیس وزرات علوم بود و بیشک بزرگترین نقش را در بهبود و گسترش علوم کتابداری و کتابخانههای ایران داشت استخدام شدم. در همانجا بود که نخستین بار از نزدیک با خانم سلطانی آشنا شدم. دیداری سرشار از لطف و محبت که تأثیری عمیق و ماندگار بر من گذاشت.»
بهاءالدین خرمشاهی، از شاگردان پوری سلطانی قبل از انقلاب، دربارهی او میگوید: «کمتر کتابی دربارهی کتابداری در ایران نوشته شده است که پوری سلطانی مؤلف، راهنما، ارزیاب و مشاور آن نبوده باشد و یا نقشی در آن نداشته باشد.»