احسان عبدی پور
زندگینامه و معرفی آثار احسان عبدی پور
احسان عبدی پور (Ehsan Abdipour) متولد ۱۸ آبان ۱۳۵۹ در بوشهر، کارگردان، نویسنده، فیلمنامهنویس و برنامهساز ایرانی است.
بیوگرافی احسان عبدی پور
احسان عبدیپور بعد از شرکت در برنامهی کتابباز و تولید پادکست داستانهای احسانو بین مردم به چهرهی شناختهشدهای تبدیل شد. خیلی از مردم با داستانها و قصههایش همذاتپنداری میکنند و از شنیدنشان لذت میبرند. جنبهی قصهگوی احسان عبدیپور بین مردم بسیار پرطرفدار است.
او متولد ۱۸ آبان ۱۳۵۹ در شهر بوشهر است. از دوران نوجوانی و جوانی یک تماشاگر جدی سینما بوده است که همین علاقه او را به راه سینما میکشاند. او دانشآموختهی فیلمنامهنویسی از دانشگاه سینماتئاتر است و از سال ۱۳۸۹ کار خود را شروع کرد و در عرصههای کارگردانی، مجریگری، نویسندگی و تولید پادکست خوش درخشید. اولین کار خود را در تلویزیون ساخت. امیر نادری، سهراب شهید ثالث، ایرج صغیری، میشائیل هانکه و عباس کیارستمی در دنیای سینما و ادبیات بسیار بر او تاثیر گذاشتهاند.
از آثاری که او آنها را کارگردانی کرده است میتوان به میجر، تنهای تنهای تنها، آرماندو، تیک آف و پاپ اشاره کرد. احسان عبدیپور همیشه بهدنبال معنا در سینمای ایران بوده و انتقال مفاهیم انسانی و فرهنگی به جامعهی ایران از دغدغههای همیشگی او بوده است. او دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و رویای خود را دنبال میکند و تشنهی فیلمسازی عملگرای تاثیرگذار امروزهی اجتماعی است.
آثار احسان عبدیپور
داستانهای احسانو، پادکست احسان عبدیپور، حاصل سالها تلاش او در عرصهی نویسندگی است و از دل داستانهای کوتاه او خلق شده است. او داستانگوی بسیار خوبی است که پادکست پرطرفدارش نیز گواه این ماجرا است؛ اما او با وجود داستانگویی بسیار خوب هیچ کتابی را منتشر نکرده است. برخی از داستانهایش در مجلهی همشهری داستان و مجلهی حوالی منتشر شده است.
از داستانهای او که در مجلهی همشهری داستان منتشر شده است میتوان به «کبریت»، «کروزوئه» و «رساله موموسیاه» اشاره کرد. داستان کبریت در شمارههای ۷۵ همشهری داستان، اسفند ۹۵ و فروردین ۹۶ منتشر شد. او در این داستان ماجرای یک عشق عجیب را روایت میکند. عشقی که سه رفیق را در دام خود میاندازد. یک رفیق دل و جگر میفروشد، رفیق دیگر آش و رفیق سوم پس از تحمل سختیهای بسیار دکتر شده است و مطبی برای خود باز کرده است. کدام یک از این رفیقها در عشق پیروز میشود؟ احسان عبدیپور این داستان را با سینما گره زده است. سکانسهایی از سینما در این داستان روایت میشود و برای فیلمبازان بسیار لذتبخش است. کبریت در داستان همراه ۹ نیز با صدای خود احسان عبدیپور وجود دارد. داستان همراه مجله صوتی همشهری داستان است و داستانهای ایرانی با صدای خود نویسندگان در آن گردآوری شده است.
کروزوئه روایتگر مردی است به نام دکو. دکو مرد تنهایی است که تنهاتر از او پیدا نمیشود. بیمهریها و بیوفاییها از دنیا و مردمان و حتی حیوانها میبیند و به سرنوشت تلخ اما خودخواستهای تن میدهد. این داستان در شمارههای ۶۴ همشهری داستان، اسفند ۹۴ و فروردین ۹۵ منتشر شده است.
در رساله موموسیاه احسان عبدیپور داستان مومو را تعریف میکند. مومو سیاهِ تنهایی بود که در سال ۱۹۵۶ متولد شد. چهرهاش مهر عجیبی داشت. نه کسی را داشت نه جایی که بتوان به آن گفت سقف بالای سر و نه هیچ پولی. مومو دلش از زندگی گرفت و به یک متنفر از زندگی تبدیل شد. مومو معتقد بود که هیچ تلاش و تقلایی در زندگی ارزش نتیجهای که میدهد را ندارد. تا اینکه با محمدعلی کلی آشنا شد و شد الگویش. عشق و عاشقی اما سرنوشتش را عوض کرد. رسالهی موموسیاه در داستان همراه ۶ و در کنار دیگر داستانهای ایرانی گردآوری شده است؛ همچنین این داستان از اولین داستانهایی است که احسان عبدیپور در پادکست داستانهای احسانو منتشر کرده است.
او کارگردانی و فیلمنامهنویسی فیلمهای تنهای تنهای تنها، تیک آف، پاپ، همسنگار و میجر را انجام داده است. شخصیتپردازی احسان عبدیپور در فیلمنامهها و داستانهایش برای مخاطب بسیار ملموس است. او از دایره واژگانی غنی و زبان خاص خود استفاده میکند تا بر تاثیرگذاری داستانهایش بیفزاید و شخصیتهایی را از دل مردم خلق میکند. اغلب داستانهای او در بوشهر اتفاق میافتند و شخصیتها کسانی هستند که آدمها بدون حتی نگاهی به آنها از کنارشان گذر میکنند اما داستانهای عبدیپور نگاه مخاطب را گسترش میدهد و میگوید تکتک انسانها در این دنیا داستانی خارقالعاده و جهانی دارند که فهم آنها نیازمند نگاهی ژرف است. زبان و لحنی که او در روایتها استفاده میکند مختص خود اوست و چون امضایی بر پای اثر است که هیچ تقلیدی از آن امکانپذیر نیست.
جوایز و افتخارات
احسان عبدیپور در سال ۱۳۹۲ در بیست و هفتمین جشنوارهی بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان پروانهی زرین بهترین کارگردانی را برای فیلم تنهای تنهای تنها برنده شد؛ همچنین در سال ۱۳۹۳ و در سیزدهمین جشنوارهی بینالمللی فیلم مقاومت دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را برای این فیلم کسب کرد.