دانلود و خرید کتاب صوتی چشمان تاریکی
معرفی کتاب صوتی چشمان تاریکی
کتاب صوتی چشمان تاریکی، داستان یک ویروس ناشناخته، اثری دلهرهآور، رمانی جذاب و خواندنی از دین کونتز است. داستانی عجیب و غیرقابل باور که شباهت بسیاری به ماجرای شیوع ویروس کرونا دارد.
شنیدن نسخه صوتی کتاب چشمان تاریکی با صدای گلچهره زند، سعید داخ و مرتضی حسنلو بعداز ظهری سرشار از هیجان برایتان رقم میزند.
دربارهی کتاب صوتی چشمان تاریکی
دین کونتز در کتاب صوتی چشمان تاریکی، داستانی سرشار از هیجان و غیرقابل باور را روایت کرده است. ماجرایی که در چهل سال پیش نوشته شده است و حالا با گذشت سالها دوباره و به علت شباهتی که با ماجرای همهگیری ویروس کرونا دارد، سر زبانها افتاده است. چشمان تاریکی داستان مادری است که فرزندش را به همراه گروهی به سفر میفرستد. سرپرست گروه تا به حال بارهای سفرهای بیخطری را تجربه کرده است. اما اینبار سرپرست گروه و تمام بچههایی که در این سفر بودند، بدون هیچ دلیل و توضیحی از بین میروند... مادر که به کل جریان مشکوک است، تصمیم میگیرد که شرایطش را بپذیرد. اما کمکم پیغامهای عجیب و مرموزی دریافت میکند. همهی اینها برای او یک سوال بهوجود میآورد: آیا ممکن است پسرش هنوز زنده باشد؟
کتاب صوتی چشمان تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به مطالعه رمانهای جنایی، ترسناک و ماجرایی علاقهمندید، کتاب صوتی چشمان تاریکی داستانی است که شما را مجذوب خودش میکند.
دربارهی دین کونتز
دین کونتز ۹ ژوئیه ۱۹۴۵ در پنسیلوانیا متولد شد. کونتز برای رمانهای مهیج و تعلیقانگیزش شهرت دارد. دین کونتز سال آخر دانشگاه را میگذراند که برندهی مسابقهی داستان خیالی Atlantic Monthly شد. همین باعث شد که نویسندگی را شروع کند. کتابهای کونتز تاکنون به ۳۸ زبان زنده ی دنیا ترجمه شده و بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه از آنها به فروش رسیده است.
دین کونتز رمان چشمان تاریکی را در سال ۱۹۸۱ منتشر کرد. اما شباهت ماجرای چشمان تاریکی به شیوع ویروس کرونا باعث شد تا این رمان بعد از چهلسال دوباره بر سر زبانها بیفتد.
بخشی از کتاب صوتی چشمان تاریکی
تینا به خرافات اعتقادی نداشت اما دلیل شباهت قصهها و کابوسهای کتاب را درک نمیکرد. حتی اگر دنی زنده باشه، چرا یکسال بعد خوابهای کابوسوارش شروع شده؟ کارگر گاز، تینا را صدا زد. تینا به طبقهی پایین رفت. «ااا همهچی خوبه آقا؟»
«بله. مشکلی نبود. با من کاری ندارید؟»
«نه، عیدتون مبارک.»
«عید شمام مبارک.»
مرد از خانه بیرون رفت و تینا به اتاق دنی برگشت. مشغول جمع کردن بقیه وسیلهها بود که دوباره صدای زنگ در آمد. زنگ در بیوقفه و پشتهم شنیده میشد. تینا با عجله از پلهها پایین رفت و در را باز کرد. الیوت پشت در بود. «چی شده؟»
« تو خوبی؟»
« آره معلومه. چی شده؟»
«ما باید از اینجا بریم تینا»
«چی؟ چی میگی متوجه نمیشم!»
«داستانش مفصله تینا. زود باش. دو نفر اومده بودن خونهام. میخواستن منو بکشن!»
زمان
۲ ساعت و ۱ دقیقه
حجم
۹۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۲ ساعت و ۱ دقیقه
حجم
۹۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
اگه شب خونه تنهایی گوش نکن ترسناکه . فقط شاید اگه تا دو فصل اول گوش کردید فکر کنید بی ربطه ولی تا آخر گوش کنید . مثل همین وضعیت خودمون کرونا س. در کل عالیه
بنظر من که فوق العاده بود اولش یکم ترسناک اما در واقع یجور پیش بینیِ همین کرونایی ک الان درگیرشیم...راوی ها هم عالی بودن در کل توصیه میکنم گوش کنید
بسیار جذاب و شنیدنی بود من واقعا لذت بردم توصیه میکنم حتما گوش کنید.
فوق العاده ترسناک و جالب امتحان کنید
خیلی جذاب بود اوایلش ترسناک بود چون دلیل اتفاقات مشخص نبود ولی در کل عالی بود گوینده هم خیلی کارش خوب بود اصلا عالی بود
به نظر من جذاب و خوب با روایتی روان
کتاب خیلی خوبی بود فقط احساس کردم که داستان کمی ناگهانی تمام شد اما کلا نویسنده موضوع خوبی را انتخاب کرده بود اگر کمی بیشتر روی کتاب کار کرده بود مطمئنا داستان معروفی می شد.
وای عاااااآااااااااااااللللللیییییی بود
واقعا عالی بود فقط یکم مسخره تموم شد انگار هول هولکی تمومش کرده بودن
عالی بود