دانلود کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر با صدای عارف امیری + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر

دانلود و خرید کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر

معرفی کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر

داستان پرنسس و کافه‌ی قصر، نوشته‌ی مارجی مارکاریان، داستان شاهزاده‌ی کوچک و مهربانی است که دنبال کاری می‌گردد تا سر خودش را گرم کند.

سارا مسعودی ثابت داستان پرنسس و کافه‌ی قصر را به فارسی برگردانده است. نسخه صوتی این اثر با صدای عارف امیری و مهرانه امروانی در اختیار شما قرار دارد. 

درباره‌ی کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر

مارجی مارکاریان، داستان پرنسس و کافه‌ی قصر را درباره‌ی یک قصر بزرگ و شلوغ نوشته است. شاهزاده‌ی کوچکی توی این قلعه‌ی بزرگ زندگی می‌کرد. هر روز صبح با طلوع خورشید، شوالیه‌­ها به قصر می‌آمدند. آن‌ها همیشه کلی خبر مربوط به شکست دادن دشمنان و تعداد اژدهاهایی که اسیر کرده بودند داشتند.  اگر یک طبقه­ بالاتر می‌رفتیم، می‌دیدیم خانم‌ها اطراف ملکه جمع شده‌اند و وقت خودشان را با شمردن پارچه‌های ابریشمی، نوشتن دعوت‌نامه و تماشای لوسترهای در حال درخشیدن می­‌گذراندند.

اما شاهزاده خانم کوچولو چه‌کار می‌کرد؟ شاهزاده خانوم کوچولو هم دوست داشت بخشی از این شلوغی­‌ها باشد، اما تمام تلاشش برای کمک کردن نادیده گرفته می شد و صدای شیرینش توی شلوغی گم می‌شد.

به همین دلیل، شروع کرد تنهایی اطراف قلعه پرسه زدن. او دنبال راهی می گشت تا سر خودش را گرم کند. بعد تصمیمی گرفت...

کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر، داستان جالبی است که برای کودکان سن پیش از دبستان و بچه‌هایی که سال‌های اول مدرسه را می‌گذرانند، جذاب و شنیدنی است.

جملاتی از کتاب صوتی پرنسس و کافه‌ی قصر

وقتی به در ورودی قلعه رسیدگفت: «شاید مردمی که بیرون قلعه زندگی می‌کنند، از کمک‌های من استقبال کنند. اگر دیوارهای قلعه اینقدر بلند نبود و خندق دور قلعه عمق کمتری داشت، می‌توانستم بفهمم که واقعا همینطور است یا نه.»

به محض اینکه این حرف را زد، درهای متحرک ورودی به طرز معجزه‌آسایی پایین آمدند و نگهبان‌ها هم چند لحظه‌ای حواسشان پرت شد. دخترک، بدون سر و صدا و بدون اینکه کسی متوجهش بشود، یواشکی و با سرعت از در بیرون رفت. بعد از رسیدن به آن سمت خندق، پیرمردی را دید که یک کاغذ لوله شده در دست‌هایش بود. به سمتش رفت و گفت: «آقا چی باعث شده که توی این روز آفتابی و قشنگ، شما اینقدر غمگین باشید؟»

کاربر ۲۱۳۹۶۲۷
۱۳۹۹/۰۵/۲۰

عالیه همه قصه هاست

زمان

۱۱ دقیقه

حجم

۱۶٫۶ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۱ دقیقه

حجم

۱۶٫۶ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان