دانلود و خرید کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی
معرفی کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی
داستان آیرین دختر نامرئی، نوشتهی دافنه اسکینر، داستانی جذاب و خواندنی دربارهی دختری به نام آیرین است که خیلی خجالتی است و دلش میخواهد ناپدید بشود.
آیرین دختر نامرئی را کارن اقوامی به فارسی برگردانده است. نسخه صوتی کتاب آیرین دختر نامرئی را میتوانید با صدای عارف امیری و مهرانه امروانی بشنوید.
دربارهی کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی
شما میدانید که نامرئی بودن چه شکلی است؟ تا حالا شده دلتان بخواهد نامرئی باشید و هرکاری که انجام میدهید را کسی نبیند؟ خب حتما فکر میکنید باید چیز خیلی هیجانانگیزی باشد! اما راستش اصلا اینطور نیست. آیرین دختر نامرئی است. میدانید. او واقعا نامرئی نیست. بلکه دوست دارد نامرئی باشد. اما آیرین همیشه آنقدر خجالتی میکشد که انگار واقعا نامرئی شده است. آن روز هم همین اتفاق افتاد. آیرین در مدرسه روز خوبی را نگذرانده بود. خانم موریس، معلمشان به آنها یادآوری کرد که باید تکلیفی را تحویل بدهند اما بعد وقتی آیرین را صدا زد که جواب سوال را بدهد، همهچیز خراب شد!
خواندن کتاب و گوش دادن به قصهها دربارهی چالشهایی که بعضی از بچهها ممکن است با آن دست و پنجه نرم کنند، راه حل بسیار خوبی برای زمانی است که نمیخواهید دربارهی موضوع به صورت مستقیم گفتگو کنید. کتاب آیرین دختر نامرئی هم دربارهی خجالتی بودن صحبت میکند. داستانی جذاب دارد که بچهها آن را دوست دارند و در نهایت هم راه حلی برای مشکل نامرئی بودن ارئه میدهد!
کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی برای تمام کودکان پیش از دبستان و کودکانی که سالهای مدرسه را میگذرانند، جذاب و شنیدنی است. اگر کودکی در اطرافتان میشناسید که خجالتی است، کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی را به او هدیه بدهید.
درباره کتاب دافنه اسکینر
دافنه اسکینر، نویسندهی کتابهای بسیار زیادی برای کودکان و نوجوانان است. جالب است بدانید شخصیت موش دوست داشتنی، استوارت لیتل را هم خانم دافنه اسکینر خلق کرده است.
جملاتی از کتاب صوتی آیرین دختر نامرئی
همون لحظه خانم موریس آیرین را صدا زد، اما او دستش را بالا نبرده بود.
خانم معلم بهش گفت که با صدای بلند جواب سوال نوشته شده روی تخته را بدهد، اما دخترک نمیخواست در مرکز توجه باشد. با خودش فکر کرد: «ای کاش میتونستم ناپدید بشم.»
وقتی آیرین بعد از مدرسه به خانه رفت، پدر بزرگ و مادربزرگش خانهشان بودند. آنها وقتی آیرین را میدیدند، همیشه در موردش صحبت میکردند و میگفتند چقدر بزرگ شده! همینطور هم شد. مامان بزرگش، لپش را کشید و بابابزرگش گفت که آیرین دیگر دختر بزرگی شده
زمان
۱۲ دقیقه
حجم
۱۷٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۲ دقیقه
حجم
۱۷٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
سلام کتاب رو بخریم کتاب عالی هستش