دانلود و خرید کتاب صوتی خفته مثل ببر
معرفی کتاب صوتی خفته مثل ببر
کتاب صوتی خفته مثل ببر، داستانی از مری لوگ، دربارهی دختری است که هیچوقت دوست ندارد بخوابد. حتی زمانی که همهی مردم شهر میخواهند بخوابند او اصلا خوابش نمیاید. محمد طالشیان داستان خفته مثل ببر را به فارسی ترجمه کرده است. نسخه صوتی این اثر محصول انتشارات آوا رسا است.
دربارهی کتاب صوتی خفته مثل ببر
حتما برای شما هم پیش آمده که زمان خواب به فرزندتان گفتهاید که باید برود و بخوابد و جواب شنیدهاید که اصلا خوابم نمیآید! مری لوگ در کتاب صوتی خفته مثل ببر داستان دختری را نوشته است که هیچوقت دلش نمیخواست بخوابد. وقتی که خورشید کم کم میرفت تا موهای طلاییاش را آن طرف دنیا شانه کند و همه جا تاریک میشد، همه مردم تصمیم میگرفتند که بروند و بخوابند. اما دخترک هیچ دلش نمیخواست بخوابد. وقتی مادرش به او میگفت که باید بخوابد، او میگفت: من اصلا خسته نیستم. وقتی پدرش به او میگفت باید بخوابد، او جواب میداد: من خسته نیستم.
به همین خاطر هم پدر و مادر دیگر به دخترک اصرار نمیکردند که برود بخوابد. اما هنوز یک چیز برایشان مهم بود. او باید حتما لباس خواب میپوشید!
کتاب صوتی خفته مثل ببر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی خفته مثل ببر برای بچههای کوچک و همیشه پر انرژی که دوست ندارند به رختخواب بروند و همیشه دلشان میخواهد بیدار باشند، جذاب و شنیدنی است!
جملاتی از کتاب صوتی خفته مثل ببر
در زمانهای قدیم، دختری در شهری زندگی میکرد. او برخلاف بقیهی آدمها اصلا دلش نمیخواست به خواب بره. حتی زمانی که خورشید توی آسمون نبود و همهی آدمها میخواستند بخوابند، دخترک به مادرش میگفت: «من خسته نیستم.» و جواب پدرش را هم اینطور میداد: «من اصلا خوابم نمیاد.»
پدر و مادرش اصراری بر خوابیدن دخترک نداشتند. ولی یک چیز برایشان خیلی مهم بود، آن هم اینکه بچهشان باید لباس خوابش را تنش میکرد. در حقیقت آنها میخواستند با فراهم کردن شرایط خواب، کاری کنند که دخترشان خودش به خواب فرو برود. او شلوار آبی رنگ مورد علاقهاش را پوشید تا شبیه نور آسمان در شب بشود. با خودش گفت: «من سرحال و با انرژی هستم...»
زمان
۱۱ دقیقه
حجم
۱۶٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ دقیقه
حجم
۱۶٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد