دانلود و خرید کتاب صوتی شیلاندر
معرفی کتاب صوتی شیلاندر
کتاب صوتی «شیلاندر» نوشتهٔ نرگس نظیف با گویندگی یاس جعغری در آوای چیروک منتشر شده است. از نرگس نظیف، پیش از این مجموعهای از داستانهای کوتاه با نام «لطفا خیالت راحت نباشه» منتشر شده است که در آن کتاب نیز مانند کتاب شیلاندر بیش از هر چیز روابط عاطفی آدمها به چشم میآید.
درباره کتاب صوتی شیلاندر
«شیلاندَر» نخستین رمان نرگس نظیف داستان زنی تنها است که در زندگی زناشویی دچار تردید شده است. او با یادآوری فرازهای عاطفی زندگیاش در گذشته، در طول چند روز به بازاندیشی دربارهٔ زندگی میپردازد و درنهایت به درک بهتری از رابطه با همسرش میرسد.
رمان در طول مدتی میگذرد که همسر این زن به مسافرت رفته و معلوم نیست کی بازمیگردد و یا اصلا بازگشتنی در کار هست یا نه. نبودن مرد باعث میشود زن به جنبههای پنهانی از زندگی مشترکش پی ببرد و در موقعیت عاطفی پیچیدهای قرار بگیرد:
«سه روز از رفتن آقای ... گذشته است و من شبیه مردهای که روی تخت مردهشویخانه منتظر است تا شسته شود، مدام روی تخت دراز میکشم. در این سه روز پی بردهام که اتاق خوابمان شبیه مکعبی است که پیشترها روی کاغذ میکشیدم. از دوران کودکی، یکی از سرگرمیهای همیشگی من کشیدن مکعب بود. شکلهای هندسی تو در تو که فقط وقتی با مداد میکشیدم، میشد خطهای اضافیاش را پاک کنم و مکعب واقعی داشتم. خطهای اضافی اتاق خواب هم پاک نشده. با ترسیم ذهنیام میشود گفت حمام با کاشیهای قهوهای و صورتیاش، درست روی یکی از خطهاست. تخت وسط مربع است و کمد دیواری خط دیگر را پر کرده است. شاید پنجره هم یکی از خطها باشد. هرچند ریاضیاتم خوب نیست و معمولا محاسباتم درست از کار درنمیآید. حالا مدام یاد ترانهٔ سه روزه رفتهای، سی روزه حالا و صدای سوزناک خوانندهاش میافتم. ترانهها با حس و حال ما جان میگیرند. پیش از این هیچ وقت درک نمیکردم که سه روز چهطور برای آدم میشود سی روز! شاید هم این بار طوری لمسش کردهام که تجربههای گذشته را از یادم برده. همه چیز در چشم به هم زدنی اتفاق افتاد. آقای ... باز با چوب جادوییاش به سرم ضربهای زد و مرا با ستارههای سرگردان دور سرم روی تخت جا گذاشت.»
کتاب صوتی شیلاندر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مخاطب این کتاب علاقه مندان به رمان و داستانهای عاشقانه هستند.
بخشی از کتاب صوتی شیلاندر
«در جمله ذکر پیری و ضعفِ کارداناه فاش شد و حشمت ُملک و هیبتِ او نقصانِ فاحش پذیرفت. از اقربای وی جوانی تازه دررسید که آثار سعادت در ناصیتِ وی ظاهر بود و مخایلِ اقبال و دولت در حرکات و سَکَناتِ وی پیدا و استحقاقِ وی به رُتبتِ پادشاهی و منزلت ِجهانداری معلوم و استقلالِ وی تقدیم ابوابی سیاست و تمهید اسبابِ ایالت را مقرّر و به دقایقِ حیلت گردِ استمالتِ لشکر برآمد و نواخت و تأَلّف و مراعاتِ رعیّت پیشه کرد، تا دوستی او در ضمایر قرار گرفت و دلهایِ همه بر طاعت و متابَعتِ او بیارامید. پیرِ فرتوت را از میان کار بیرون آوردند و زِمام مُلک بدو سپرد. بیچاره را به اضطرار جَلا اختیار بایست کرد و به طَرفی از ساحل دریا کشید که آنجا بیشهای انبوه بود و میوهٔ بسیار. و درختی انجیرِ بَر آب مُشرِف بگُزید و به قُوتی که از ثمراتِ آن حاصل میآمد قانع گشت و توشهٔ راه عقبی به توبت و انابت میساخت و بضاعت آخرت و به طاعت و عبادت مهّیا میکرد و در زیر آن درخت باخهای نشستی و به سایهٔ آن استراحت طلبیدی.»
صدایی مثل کشیده شدن ناخن بر سطحی، تمرکزم را برهم میزند. به ساعت کوچک کنار آینه نگاه میکنم. دو و چهارده دقیقهٔ نیمه شب است. کسی این وقت شب روی پشتبام نمیرود. اگر هم برود حتما برای کشیدن ناخنش روی ایزوگام یا کولرها نیست. صدا کمی قطع میشود و دوباره شروع میشود. انگار نفس تازه میکند و دوباره میکشد. یاد آن فیلمی میافتم که هرشب زندانیها با قاشقی تکهای از خاک را میکندند و تونلی برای فرار درست میکردند. اسم فیلم یادم نیست. صدا از سقف نمیآید. انگار از پشت دیوار است. دیوارهای این دوره و زمانه که دیوار نیستند. عطسه کنی همسایهات پیام عافیت باشد میفرستد. شاید مورچهها در حال کندن دیوار هستند و جلو میروند. برای ورود به اینجا یا خروجش را نمیدانم. به هر حال صدا هر چه هست آنقدر ترسناک نیست که تنهاییام را به رخم بکشد.»
زمان
۴ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۷۰٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۷۰٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
با سلام و عرض ادب از صوت زیبای سرکارخانم جعفری و متن پر مفهموم کتاب لذت بردم ❤️🙏🏻
بسیار عالی و شیوا برامده از عمق جان زن...