دانلود و خرید کتاب صوتی ذهن فضول

کتاب صوتی ذهن فضول نوشتهٔ علی شمیسا است. نسرین رضائی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. «به من چه! به تو چه! به ما چه!» عنوان فرعیِ این اثر صوتی است. به شنیدن این کتاب صوتی، به نگرش جدیدی در حوزه‌ٔ احترام به حریم خصوصی دیگران دست پیدا خواهید کرد.

درباره کتاب صوتی ذهن فضول

کتاب صوتی ذهن فضول درباره‌ٔ فضولی یا سرک‌کشیدن در حریم خصوصی افراد است.

فضولی، رفتاری است که معمولاً از آن لذت برده می‌شود. برخی از افراد نیز برای انتقام‌گرفتن است که چنین رفتاری را در پیش می‌گیرند؛ گویی تجاوز به حریم خصوصی دیگران نوعی اعلام جنگ به آنها است. فضولی گاه حتی می‌تواند به مرگ، نابودی و تضعیف شخصیت یک فرد منجر شود. ازاین‌رو، فضول‌بودن یک عادت و صفت منفی فردی و اجتماعی است که به فرد لطمهٔ زیادی می‌زند.

عده‌ای برای دخالت در زندگی مردم، دلایل عقیدتی و ایدئولوژیک پیدا می‌کنند . بعضی از افراد هم چنین رفتاری را پیشه و شغل خود دانسته و از آن درآمدی نیز کسب می‌کنند.

علی شمیسا، نویسندهٔ کتاب صوتی ذهن فضول، از شنونده‌اش می‌خواهد که کمی از خوب‌نشان‌دادن خود دست بردارد و صادقانه و بی‌رحمانه باورهای ذهن‌اش را نقد و تجزیه‌ و تحلیل کند.

شنیدن کتاب صوتی ذهن فضول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران روان‌شناسی عمومی و افرادی که به سرک‌کشیدن در زندگی دیگران عادت دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب صوتی ذهن فضول

«افراد مداخله‌گر گاهی علاقه و استدلال‌های عجیبی برای ورود به زندگی شما یا سرنوشت دیگران دارند در حالی‌ که از حل امور کلی و جزئی زندگی خود عاجزند. آن‌ها برای زندگی دیگران نسخه‌ می‌پیچند و تز می‌دهند. این افراد من را یاد این ضرب‌المثل می‌اندازند که «یکی سر خودش را نمی‌توانست ببندد، رفت عروسی سر عروس را ببندد.»

در اطراف‌مان از این دست افراد والد مداخله‌گر کم نمی‌بینیم، افرادی که برای زندگی دیگران شعارسازی و آرمان‌سازی می‌کنند و روحیات ناکام خود را در قالب سخنرانی و ارائه نظرات حتی روشنفکرانه به دیگران دیکته می‌کنند؛ اما همین خانم یا آقا در زندگی شخصی خود لنگ می‌زند و نمی‌تواند رابطه و زندگی عاطفی خود را اداره کند، کسی هم نیست که به او بگوید یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوال‌ دوز به مردم. ذهن این افراد افسار گسیخته‌تر از این حرف‌هاست. آن‌ها سال‌هاست به این فرم دخالت‌ کردن‌ها عادت دارند و حتی از مداخله‌گری‌های خود هم پاداش گرفته‌اند.

مثال: امان از دست جواد که توهم زده است خودش یک‌ پا مشاور است و می‌تواند در مورد زندگی زن و شوهرها نظر و تحلیل ارائه کند. در صورتی‌ که فقط چند کتاب ترجمه‌ای خوانده است و فکر می‌کند کار تمام است. هر وقت حرف می‌زند به‌ جای این که زندگی دو فرد را جمع‌ و جور کند، آن‌ها را به جان هم می‌اندازد. درست است که از روان‌شناسی زن و شوهرها اطلاعات کلی دارد؛ اما دخالت کردن او به اسم مشاور اصلا درست نیست و بهتر است کسی به او بفهماند که دیگر ادامه ندهد! زیرا رسما دخالت می‌کند و آشوب بین زن و شوهرها ایجاد می‌کند!»