دانلود و خرید کتاب صوتی چهار اثر

کتاب صوتی «چهار اثر» از فلورانس اسکاول شین با ترجمهٔ سارا رضایی و گویندگی نرگس داغمه‌چی در نشر رمانو چاپ شده است. اساس سخن اسکاول شین در این چهار اثر تفکر مثبت است او می‌گوید آنچه که در زندگیمان نام محدودیت برایش گذاشتیم، در واقع حصاری است که خودمان، دور خودمان کشیده‌ایم.  او در این کتاب یاد می‌دهد اگر ما به دنیا بدی و نفرت بدهیم محال است نیکی و عشق دریافت کنیم و یا به عکس اگر عشق بدهیم، محال است حاصلی جز آن نصیبمان شود.

درباره کتاب صوتی چهار اثر

 اگر فکر می‌کنید که به یکسری خواسته‌ها در زندگی نمی‌رسید چون پول یا شرایط کافی ندارید، همان خواهد شد. اما اگر در بدترین شرایط ممکن باشید و خواسته‌هایتان را ببینید، حتما به آن خواهید رسید. چون کلام می‌تواند زندگی ما را تغییر دهد. شاید آن را ساده بنگریم و بگوییم که سخن اثری بر زندگی ما ندارد. اما همین جملات به اصطلاح ساده می‌تواند تغییری شگرف در زندگی ما ایجاد کنند.

 هر آنچه آدمی احساس یا به روشنی مجسم کند بر ذهن نیمه هشیار اثر می‌گذارد و مو به مو در صحنه زندگی ظاهر می‌شود. جز تردید و هراس، هیچ چیز نمی‌تواند میان انسان و بزرگ‌ترین آرمان‌ها یا مرادهای دلش فاصله ایجاد کند. اصولاً هر مشکلی حاصل ذهنی ناآرام است. شر زاییده خیالات نادرست آدمی است و حاصل اعتقاد به دو قدرت خیر و شر به جای اعتقاد به یک قدرت یعنی خدا است. تنها آن چیزهایی را به خود جذب می‌کنید که بی‌نهایت به آن می‌اندیشید.

باید طوری رفتار کنید که انگار هر آنچه که لازم دارید را در اختیار دارید. اگر هنگام دعا باور داشته باشید که به هر چه که می‌خواهید می‌رسید، دقیقا آن را دریافت خواهید کرد. در راه رسیدن به خواسته‌های خود باید بُعد معنوی را در خودمان تقویت کنیم. رسیدن به این مرتبه معنوی برای یک انسان عادی، کار ساده‌ای نیست، چون انسان باید با شک‌هایش مبارزه کند و تردیدها را از ذهن نیمه هوشیار خود بیرون کند.

چهار کتاب شین عبارتند از: بازی زندگی و راه این بازی، کلام تو عصای معجزه‌گر توست!، در مخفی توفیق و نفوذ کلام.

شنیدن کتاب صوتی چهار اثر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت و مثبت‌اندیشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فلورانس اسکاول شین

فلورانس اسکاول شین در ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۷۱ در کامدن نیوجرسی به دنیا آمد. مادرش، امیلی هاپکینسون در پنسیلوانیا و پدرش آلدن کورت لنت اسکاول با خانوادۀ بسیار پرجمعیتی در نیوآمستردام نیوجرسی زندگی می‌کردند. با وجود شخصیت‌های مهم دولتی در خانوادۀ مادری فلورانس، او مورد توجه آمریکایی‌های بسیاری قرار گرفت و در میان آنها به بهترین شکل می‌درخشید. پدربزرگ مادرش یکی از رهبران سیاسی و عضو کنگرۀ شورای تصمیم‌گیری مواضع قاره‌ای و استقلال بخش‌های خاص کشوری بود. دایی او نیز که جایگاه ویژه‌ای در کشور داشت، نقش به سزایی در طراحی پرچم آمریکا از خود نشان داد و پسرش جوزف، هم به خاطر شخصیت وطن پرست خود شعر «درود بر کلمبیا» را سرود. جوزف پس از چند سال توانست به عضویت یکی از کنگره‌های دولت فدرال درآید و پس از مدتی هم به عنوان رئیس مرکز هنرهای تجسمی در پنسیلوانیا منصوب گردد. مادربزرگ فلورانس، آنا، نیز یکی از شخصیت‌های برجسته در فیلادلفیا بود که هم اکنون باید یاد و خاطرۀ او را نیز گرامی داشت.

با مروری بر زندگی فلورانس متوجه می‌شویم که او به عنوان یک دختر بچۀ کوچک قادر بود نقاشی‌های زیبایی بکشد و حتی برای طراحان لباس، طرح‌های زیبایی طراحی کند. او آنقدر ماهرانه نقاشی می‌کرد که در گوشۀ نقاشی‌هایش نام خود را نیز می‌نوشت و امضایی گوشه‌اش می‌زد. طوری که هرکس نقاشی او را می‌دید تصور می‌کرد که توسط نقاش بزرگ و حرفه‌ای کشیده شده است نه یک دختر بچۀ کوچک. سرانجام در سال ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۷ فلورانس تصمیم گرفت که در مرکز هنرهای تجسمی در پنسیلوانیا تحت آموزش‌های حرفه‌ای قرار بگیرد. در آنجا او با همسر خود، اِوِرت شین آشنا شد. او نیز نقاش بسیار بسیار ماهری بود که اغلب در جشنواره‌های نقاشی شرکت می‌کرد و گالری‌های نقاشی خود را در معرض دید همگان قرار می‌داد. مدتی پس از به اتمام رسیدن آموزش‌های فلورانس در مرکز هنرهای تجسمی پنسیلوانیا او با اِوِرت ازدواج کرد و آن دو زندگی را باهم آغاز نمودند. تا قبل از جنگ جهانی اول، فلورانس مطالبی مربوط به کتاب‌های ادبیات کودکان نوشت و نقاشی‌هایی می‌کشید. اما از آن پس او در کنار نقاشی‌هایش نام خود را به شکل فلورانس اسکاول. ش می‌نوشت و کسی نمی‌دانست که چرا او نام همسر خود را از کنار نامش حذف کرده است. برخی‌ها می‌گفتند که چون فلورانس از آن به بعد عقاید فمینیسمی پیدا کرده است، تصمیم گرفت که نام همسر خود را از کنار نامش پاک کند و بیشتر به حق و حقوق زنان رسیدگی کند و اعتقادات خود را به واضح‌ترین شکل به همه نشان دهد.

در سال ۱۹۱۲ پس از چهارده سال زندگی مشترک، اِوِرت تصمیم گرفت که از فلورانس جدا شود. با رفتن اِوِرت، فلورانس با شرایط تازه‌ای در زندگی‌اش مواجه شد و تصمیم گرفت به عنوان یک سخنران و معلم علم متافیزیکی در میان مردم ظاهر شود. فلورانس اسکاول شین در آپارتمانش در خیابان پنجم ۱۱۳۶ دیده از جهان فرو بست و در روز ۱۷ اکتبر سال ۱۹۴۰ در سن ۶۹ سالگی دقایقی قبل از ظهر به دیار باقی شتافت.