«ذکر جمیل» روایت تجربهای عمیق از همراهی، دلتنگی و بازآفرینی معنای شادی در روزهای پرمشغله است. رامبد خانلری با لحنی صمیمی و خودمانی، از معجزۀ با هم بودن و حس تعلق و همدلی با دیگران نوشته است.
به احمد بطحایی، پیمان حیدری، محسن صابری و احمد زمانیان
«اون کسی که قهوه نمیخوره از اون کسی که سهدریک رو جای قهوه میخوره قهوهخورتره.»
درست همان وقتی که این جمله را به احمد و پیمان و محسن و آن یکی احمد گفتم، به خودم قول دادم بعدش اولین چیزی که نوشتم، با همین جمله شروع کنم. چون خودم از حرفی که زده بودم خیلی خوشم آمده بود.
رفته بودیم برای «بوتکمپ». من هم مثل باقی آدمها این روزها این کلمه را زیاد میشنوم و میخوانم، منتها فرق من با باقی آدمها این است که تا الان دو مرتبه درگیر برگزاری بوتکمپ شدهام. یک مرتبه در زمستان سال گذشته و یک مرتبه هم در زمستان امسال. بوتکمپ دورۀ آموزشی گروهی فشرده به کوتاهترین شکل ممکن است و بوتکمپی که به بهانۀ آن همسفر احمد و پیمان و محسن و آن یکی احمد شده بودم اسمش «بوتکمپ ملی آموزشی و مهارتافزایی صنایع خلاق کشور در زمینۀ تولید محتوا» بود. به همۀ آنهایی که بعد از دیدن یا شنیدن کلمۀ «بوتکمپ» به خودشان میگویند: «این بوتکمپ چیه تازگیها مد شده؟ قر و فر جدیده برا ادا درآوردن»، حق میدهم.
تا دو روز پیش از برگزاری میدانستم که هفتۀ اول اسفند را گیر برگزاری بوتکمپ هستم و مثل همۀ روزها صبح از خانه بیرون میروم و مثل همۀ شبها آخر وقت به خانه برمیگردم. اما دو روز قبل از شروع ماجرا فهمیدم محل برگزاری بوتکمپ در اسلامشهر است و رفتوبرگشت روزانه منطقی نیست و بهتر است در هتل محل برگزاری بوتکمپ شبخواب شوم. شلوغی شب عید و پروندههای باز کاری و ستاندن طلب …