کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول
معرفی کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول
کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول نوشته ابوذر احمدپیری است. کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول منتخبی از زیباترین شاهکارهای شعر معاصر ایران است.
درباره کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول
در جلد اول کتاب نگهبان بهشت شاعران باش ۷۲ سخنگوی برتر از دورانِ مشروطیّت تا استقرارِ پهلوی اوّل بر اساسِ تاریخِ تولّد آورده شده تا روایتگر آزادیخواهی و عشق به میهن را با پیمانی پایدار و ارادهای پولادین همراه با احساسی معصومانه از عشقهای ناکام و شکستهپر در گذرِ روزگاران در این پرهیبِ زمانه با جان و دل تقدیم به همه عاشقان و دلباختگانِ خاک پاک ایران کنند تا نمایانگر دغدغه راستینِ برای به تصویر کشیدنِ دنیایی بهشتآیین برای نسلهای آینده باشند.
این کتاب آثار شاعرانی است که بعضی را میشناسید و بعضی را نمیشناسید. این کتاب میتواند راهنمایی برای تمام علاقهمندان به ادبیات باشد.
خواندن کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب نگهبان بهشت شاعران باش؛ جلد اول
رندیّ و عیّاری
بر کاخِ دل زین لقمهها تا چند گِلکاری کنم
وین سست پی کاشانه را هر روزه معماری کنم؟
از تیرِ آن ابروکمان گر همچو لاله و ارغوان
در خون بغلطم بِه از آن کز رنجِ تن زاری کنم
من تاجر ِفاجر نِیَم تا رشته و سوزن خرم
من جامه بر تن بردَرَم سازِ سبکباری کنم
تو آمدی تا در جهان شیخیّ و مُولایی کنی
من آمدم تا در جهان رندیّ و عیّاری کنم
تو گشته در بازارها تا عنبر و گوهر خری
من بهرِ بیجاده لبی نوخط طلبکاری کنم
تن کردهام چون تارِ نخ از بهر ِآن تَرسا پسر
تا بر میانش پیچم و دعویِّ زُنّاری کنم
گر یکشب از دیوانگی آویزم از زنجیرِ وی
عالم اگر جنبانمش پُر مشکِ تاتاری کنم
بر لعلِ شکّرخندِ او گر لب رسانم یک نفس
ابری شوم کاندر هوا لعل و شکرباری کنم
با صحّتِ تن در طبیب نتوان رسیدن بعد از این
بهرِ فسونِ لطفِ تو پیوسته بیماری کنم
****
ر هر رهیکآن سوی تو نبوَد، فرومانم چو شَل
واندر رهی کآن سوی تو همواره رهواری کنم
پیشِ رقیبِ تندخو مُصحَف نهادم دوش و گفت
بیزارم از مصحف اگر با تو کمآزاری کنم
من بعد اگر ای هرزهپوی زین کوی و بَرزن بگذری
با تو همانکش درخوری و آن را سزاواری کنم
جز مُردنِ دیوانه سگ بهرِ گدا چون چاره نیست
من زین دعا تیرِ قضا بر جانِ او کاری کنم
دی میسرودم این غزل هاتف به من آواز داد
من عشقم و با عاشقان همواره دلداری کنم
گه بلبلِ خواننده را در باغ منقاری کنم
گهگُنگِ ناگوینده را از لطف من قاری کنم
بر خود مبند این دختران کز شور و وجد آبستنند
کاندر گهر سفتن تو را هر دم همی یاری کنم
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۹۷ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۹۷ صفحه