دانلود و خرید کتاب پیچک های پشت دیوار محمدحسین خورسندی
تصویر جلد کتاب پیچک های پشت دیوار

کتاب پیچک های پشت دیوار

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پیچک های پشت دیوار

کتاب پیچک های پشت دیوار نوشته محمدحسین خورسندی رمانی جذاب در فضای بین دو انقلاب بزرگ در ایران است. این کتاب سعی دارد با داستانی گیرا مخاطب را با خود به قلب داستان ببرد و کمک کند تا تصویری جدید از تاریخ ایران داشته باشد.

درباره کتاب پیچک های پشت دیوار

نویسنده درباره زندگی‌اش خودش توضیح می‌دهد که در زمان پهلوی دوم بازداشت شده است و برای او حکم اعدام صادر کرده‌اند اما هفت سال در زندان بوده و بعد از آن آزاد شده است. او شروع به خواندن تاریخ کرده است و فهمیده بیشترین اتفاقات مهم در تاریخ معاصر ایران در هفت دهه بین دو انقلاب مشروطه و ۵۷ رخ داده است. پس تاریخ را مطالعه کرده است و در قالب این رمان این یر تاریخی را بررسی کرده است.

خواندن کتاب پیچک های پشت دیوار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ ایران و داستان تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پیچک های پشت دیوار

اینک بهار لشگر پر سروصدای جوجه اردک‌ها با آن پاهای کوتاه و نوار سیاه بالای کله زردرنگشان به دنبال مرغ مادر به هر سوی حیاط کوچک سرک می‌کشیدند و سبزی‌های باغچه نقلی را که عزیز آن همه برایش مایه گذاشته بود له و لورده می‌کردند. می‌گفت عزیز جون این دیگه چه جورشه و عزیز لبخند می‌زد و می‌گفت «قدرت خدا » جوجه‌ها و مرغ مادر خیلی دور شده بودند اما صداها هنوز قطع نشده بود. با نگرانی دور شدن جوجه‌ها را نظاره می‌کرد که تقریباً در افق محو شده بودند.

 سروصدای جوجه‌ها که قطع شد سکوت سنگینی همه جا را فراگرفت و به دنبال آن، صداهای عجیبی به گوشش رسید. صدا از همان حوالی محو شدن جوجه‌ها می‌آمد. چشم تیز کرد که خوب ببیند و دید که اسکلت‌های آدمیزاد یک به یک از دل زمین خارج می‌شوند و با هیاهو و فریاد در حال خروج از قبرستان هستند. جماعت اسکلت که انگار از قبل توافق کرده باشند، با هماهنگی خاصی در حال پیشروی بودند. مدتی بعد آنها با همان مشت‌های گره کرده و فریادکنان خود را جلوی کاخ شاه رساندند. آنها همچنان در حال ابراز خشم بودند که ناگهان با آتش گلوله‌هایی مواجه شدند که از سوی کاخ به سوی آنان باریدن می‌گرفت. اسکلت‌ها مثل برگ‌های پاییزی بر روی زمین می‌افتادند و برای مقابله کاری انجام نمی‌دادند.

 زندگان نظاره‌گر جریان با دیدن ماجرا به هواداری از اسکلت‌های معترض درآمدند که مأمورین به این‌ها هم امان ندادند و شروع به تیراندازی کردند. زنده‌ها که از مرده‌ها زرنگ تر بودند برای فرار از گلوله‌ها تکانی به خود می‌دادند و تا می‌شد جاخالی می‌دادند و آن‌هایی هم که ترسوتر بودند از مهلکه فرار می‌کردند. حمامی از خون راه افتاده بود و زنده و مرده روی هم آوار شده بودند. غائله تقریباً به اتمام رسیده بود که در کاخ باز شد و کالسکه سلطنتی از آن خارج شد. خود شاه داخل کالسکه بود و با بی‌تفاوتی جنازه‌ها و اسکلت‌های دوباره مرده را نظاره می‌کرد. کالسکه حرکت کرد و بعد از مدتی مثل جوجه اردک ها در افق محو شد.بقیه شهر که انگار تازه از جریان جنگ و گریز مطلع شده باشند با رفتن شاه به میدان آمدند و با هر چه در اختیار داشتند به جنگ حکومتیان رفتند. در چشم بر هم زدنی، شهر به میدان جنگ بزرگی تبدیل شد و در هر سوی آن صدای تیر و تفنگ و فریاد خشم‌آلود جنگ جویان با ناله‌های دل خراش زخمی‌ها در هم می‌آمیخت. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

حجم

۱٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان