کتاب فیلم، فیگور، فلسفه

کتاب فیلم، فیگور، فلسفه نوشته نعمت الله سعیدی نگاهی نو در حوزه سینماست. در این کتاب به مبانی نقد سینمای دینی پرداخته شده است.

 درباره کتاب فیلم، فیگور، فلسفه

کتاب فیلم، فیگور، فلسفه در واقع مبانی نقد فیلم از نگاه شرقی و اسلامی است. معمولاً اکثر آثار انتقادی که در سینما رایج است، به شدت تحت تأثیر فلسفه و فرهنگ غربی است. مثلا در سینمای شرقی، مفهومی تحت عنوان تحول شخصیت یا شخصیت خاکستری آن‌گونه که در سینمای غرب مطرح است، وجود ندارد. اما مواردی نظیر توبه، مؤمن، مؤمن گناه‌کار و غیره در سینمای شرق هست.

نعمت الله سعیدی در فیلم، فیگور، فلسفه به شرح مبانی نقد فیلم از نظرگاه شرقی و اسلامی می‌پردازد. سعیدی که همیشه منتقد ادبیات غیربومی رایج در سینمای کشور بوده، در این کتاب نگاه ایجابی خود نسبت به ادبیات بومی نقد را  ترسیم کرده است.

سعیدی ابتدا به سراغ چیستی سینما در نگاه شرقی رفته است، سپس به جامعه‌شناسی سینمای ایران پرداخته و پس از آن وجوهی از نگاه شرقی و اسلامی در زیبایی‌شناسی سینما را ترسیم کرده است؛ از جمله تفاوت تعلیق و انتظار، نوع رویارویی ادبیات نقد شرقی با شخصیت خاکستری و نسبی‌گرایی و..... علاوه بر مباحث اصلی، کتاب پیوست‌هایی هم دارد که شامل نمونه‌هایی از نقدهای نعمت‌الله سعیدی است؛ در واقع این پیوست‌ها نقش مطالعه موردی را در کتاب دارند.

یکی از مهمترین ویژگی‌های این کتاب و به طور کلی آثار نعمت الله سعیدی، نثر صریح، بی‌تعارف و بدون ‌تکلف نویسنده است؛ نثری که باعث می‌شود تجربه خواندن کتاب برای مخاطب، تجربه‌ای دوست‌داشتنی شود.

درباره نعمت‌الله سعیدی

نعمت‌الله سعیدی، نویسنده، پژوهشگر، شاعر و طنزپرداز، متولد ۱۳۴۵ در اسدآباد همدان است. او تاکنون نزدیک به صدها مقاله و یادداشت ادبی، هنری، طنز دینی، فلسفه، مبانی نظری هنر و معماری اسلامی در روزنامه‌های مختلف منتشر کرده است.

کتاب‌های «عفریته و افلاطون؛ یادداشت هایی درباره شعر» و «دین در دام درام» و کتاب «سکه تقدیر» (تحلیلی بر سریال روزی روزگاری بر اساس مبانی زیبایی شناسی دینی) از آثار این نویسنده‌اند.

بخشی از کتاب فیلم، فیگور، فلسفه

«ملاحظاتی در جامعه‌شناسی سینمای ایران»

سینماگر ایرانی لازم نیست جامعه‌شناس حرفه‌ای صاحب‌نظر و صاحب مکتب در این زمینه باشد اما آن‌قدر باید عقل داشته باشد که ما در این فرهنگ و مملکت، مثلث عشقی نداریم. هزاران سال است که با انباشت تجربیات علمی، روان‌شناسی و آدم‌شناسی این را فهمیده‌ایم. فهمیده‌ایم که اگر صد نفر در روستایی عاشق دختر کدخدا شوند تا جواب خواستگار نفر اول مشخص نشده باشد باقی جوانان درباره او فکر هم نمی‌کنند. باید بفهمد که اگر کار به مثلث بکشد، مربع و مخمص و... هزارضلعی هم خواهد شد... سینماگر ایرانیواجب نیست چشم برزخی داشته باشد اما لازم است حداقل دو سال سربازی رفته باشد، دو ماه در روستا یا شهرستانی زندگی کرده باشد، لازم است به قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌های فک و فامیل خودش حداقل دقت کرده باشد. لازم است بلد باشد یک خواستگاری رسمی برود؛ بهتر است وقتی ترتیب نصف بودجه فارابی را داد، فقط نرود یک گوشه کافی‌شاپ با نامزدش به صورت ایزوله خلوت کند لااقل وقتی دارد دو کیلو پرتقال می‌خرد چهار کلام با پیرمرد میوه‌فروش هم اختلاط کند. حالی از بقال محل بپرسد... مردم که فقط مخاطبان تلویزیونی و خبرگزاری‌ها و آن‌هایی که برایم کامنت می‌گذارند نیستند!