کتاب سبک سزار

کتاب سبک سزار نوشته ملیسا جوپلتییر است که طناز طاهری آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب رفتارشناسی و روان‌شناسی سگسانان است که به شناخت دنیای سگ ها و نیازهای اساسی آنان می‌پردازد و کمک می‌کند خواننده اطلاعات جامع و دقیق و درستی از این موجودات داشته باشد. کتاب سبک سزار راهنمایی جامع برای شناخت و اصلاح رایج ترین مشکلات رفتاری در سگها است همچنین به بررسی معضلات رفتاری، جلوگیری و درمان آن‌ها کم می‌کند. این کتاب سعی دارد فرمول ارتباط رضایت بخش بین سرپرست و سگ را در اختیار خواننده قراردهد.

خواندن کتاب سبک سزار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به سگ‌ها و تربیت سگ‌ها پیشنهاد می‌کنیم 

بخشی از کتاب سبک سزار

صبح‌های تابستان در مزرعه، قبل از طلوع خورشید بیدار می‌شدیم. پس از غروب، ما بچه‌ها در نور شمع نمی‌توانستیم کار بخصوصی انجام دهیم؛ پس هنگامی که بزرگترها باهم صحبت می‌کردند، من و خواهرم در کنار آتش به خواب می‌رفتیم. برای بیدار شدن احتیاجی به زنگ ساعت نبود چراکه تلألؤ خورشیدی که از پنجره به داخل می‌تابید، ما را بیدار می‌کرد. صدای مرغان اولین صدایی بود که صبح را با آن آغاز می‌کردم، آن‌ها در تکاپو برای خوردن دانه‌هایی بودند که پدربزرگم برایشان در حیاط پخش کرده بود. اگر کمی بیشتر در تخت می‌ماندم، می‌توانستم عطر قهوه‌ای که روی اجاق می‌جوشید و صدای برخورد آب به سطلِ سرامیکیِ مادربزرگم را بشنوم، آبی که از چشمه آورده بود. قبل از ورود به خانه، دم در را آب‌پاشی می‌کرد چون گاوها در مسیر راهپیمایی صبحگاهی به سمت رودخانه، آن‌جا را کثیف کرده بودند.

اکثر روزها، هیچ علاقه‌ای به ماندن در تخت نداشتم. نمی‌توانستم برای بیرون رفتن صبر کنم. تنها جایی که می‌خواستم باشم؛ بین حیوانات بود. از زمانی که به‌خاطر می‌آورم، زمانم را با راه رفتن با آن‌ها می‌گذراندم و یا فقط آرام می‌نشستم و از نگاه کردن به آن‌ها لذت می‌بردم؛ و سعی می‌کردم متوجه شوم شعور ذاتی آن حیوانات چگونه است. می‌خواستم بدانم حیواناتی مثل: گربه، مرغ، گاو، و یا بز دنیا را چگونه می‌بینند. می‌خواستم از درون آن‌ها مطلع شوم. هیچ‌گاه فکر نکردم که حیوانات مثل ما انسان‌ها هستند؛ اما به یاد ندارم که ارزش آن‌ها را کمتر از انسان‌ها دانسته باشم. من همواره مجذوب تفاوت‌های بین انسان و حیوانات می‌شدم. مادرم همیشه به من می‌گفت تا با آن‌ها زندگی نکنی، به اندازه کافی در موردشان نمی‌آموزی.

سگ‌ها، همواره بیش از دیگر حیوانات مرا مجذوب خود می‌کردند. در خانوادهٔ من، داشتن سگ به اندازهٔ نیاز به نوشیدن آب اهمیت داشت و حضورشان در دوران کودکی من بسیار پررنگ بود. اغراق نیست اگر بگویم؛ آن‌ها مهم‌ترین نقش در پیشرفت و رسیدن من به این جایگاه را داشته‌اند. هرگز نمی‌توانم دنیا را بدون سگ‌ها تصور کنم. جایگاه باشکوه این حیوانات شگفت‌انگیز برایم قابل احترام است. و همواره تحت تأثیر ویژگی‌های وجودی آن‌ها قرار می‌گیرم، از جمله: وفاداری، هماهنگی، انعطاف‌پذیری و قدرت. علی‌رغم این‌که هزاران سال است که سگ‌ها در کنار انسان‌ها زندگی می‌کنند، اما همچنان در رابطه‌ای یکپارچه و تنگاتنگ با مادر طبیعت هستند. هنگام مطالعه در این زمینه، من هم بیش از پیش رشد می‌کنم. حتی اگر بگویم، من عاشق سگ‌ها هستم، بازهم نمی‌توان به‌طور کامل احساسات عمیق و همبستگی بینمان را شرح داد.