کتاب قدرت و عشق
معرفی کتاب قدرت و عشق
قدرت و عشق، یک نظریه و تجربه از تغییر اجتماعی نوشته آدام کاهانی از مجموعه کتابهای آیندهپژوهی انتشارات پژوهشگاه دفاع ملی است. این پژوهشگاه (دانشگاه) از مراکز علمی کلیدی و حساس در عرصهٔ مسائل راهبردی است و عمده انتشاراتش در سه زمینه مدیریت راهبردی، دفاع ملی و امنیت ملی است.
درباره کتاب قدرت و عشق
برای ایجاد واقعیت جدید اجتماعی، باید با دو محرک اساسی کار کنیم که در تنش هستند: قدرت و عشق. این ادعا به توضیحی نیاز دارد زیرا کلمههای «قدرت» و «عشق» توسط افراد مختلف به شکلهای مختلفی معنی شدهاند. قدرت و عشق هم عملی و هم شخصی هستند. بسیاری از محققان - در علوم سیاسی، مطالعات صلح، مدیریت، عصبشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه و کلام - از انواع قالب و واژگان استفاده میکنند تا اهمیت قدرت یا عشق را نشان دهند. این کتاب به بررسی کلی و جزئی ارتباط ما با قدرت و عشق در توجه به سختترین چالشها میپردازد.
کتاب، از تعاریف غیرعادی قدرت و عشق استفاده کرده که نظریهپرداز و فیلسوف، پل تیلیش، مطرح کرده است. تعریف وی وابسته به هستیشناسی است و با چرایی و چه مقدار قدرت و عشق در ارتباط است تا اینکه با توانایی یا ایجاد آن صحبت کند.
این کتاب با مقدمه «فراتر از جنگ و صلح» آغاز میشود و آنچه را یاد گرفتهام خلاصه میکند. فصل ۱، «دو وجه قدرت» و فصل ۲، «دو وجه عشق»، این دو محرک اساسی را توضیح میدهد که تغییر اجتماعی را ایجاد میکنند. فصل ۳، «دوراهی قدرت و عشق»، اینکه چرا نمیتوانیم میان این محرکها انتخاب کنیم را توضیح میدهد و راهی برای مصالحه یا سازش نشان میدهد. فصل ۴، «افتادن»، فصل ۵، «لغزیدن» و فصل ۶، «راه رفتن»، پیشرفت سه مرحلهای در استفاده از قدرت و عشق را از قطبیترین جنبه و برخورد با مسائل منسجم و روانی به صورت کار گروهی توضیح میدهد تا تغییر اجتماعی را نشان دهد. در «جمعبندی: هدایت به معنی پیشرفت»، راهی برای کارهای انفرادی از طریق این پیشرفت، از افتادن تا لغزیدن و راه رفتن ارائه میدهد تا بهتر بتوانیم به چالشها توجه کنیم.
خواندن کتاب قدرت و عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به مباحث جامعهشناسی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
جملاتی از کتاب قدرت و عشق
قدرت بدون عشق بیملاحظه و توهینآمیز یا چیزی بدتر است و عشق بدون قدرت احساسی، ضعیف یا بدتر از آن است. میتوانیم اشکال انحطاطی را در جهانمان، در کارهای خود و در خودمان مشاهده کنیم. انتخاب قدرت یا عشق همیشه اشتباه است. چگونه میتوانیم قدرت و عشق را با هم اِعمال کنیم؟
در پاسخ به این سؤال، از محقق رشته مدیریت دانشگاه کَمبریج۱۲۳، چارلز هَمپدِن تِرنِر۱۲۴ الهام گرفته بودم. هَمپدِن تِرنِر را زمانی ملاقات کردم که هر دو در شِل با هم در بخش برنامهریزی کار میکردیم. تحت رهبری آری دِ گیوس، این وزارت الگویی باز بود برای مصاحبه دانشجویی با افرادی مثل جوزِف جاوُرسکی، هَمپدِن تِرنِر و من که در بخش تفکر جدید شرکت استخدام شده بودم. متوجه شدم که از بیشتر مقالههای داخلی اداره در زمینه روشهای برنامهریزی که این بخش منتشر کرده بود، یکی از آنها به قدری جنجال برانگیز بود که از فهرست حذف شده بود و باقی نیز فقط در خود مجموعه چاپ و توزیع میشدند. مقاله حذف شده، مقاله هَمپدِن بود که دوراهیهایش در شِل را توضیح میداد.
در مقاله هَمپدِن، «دوراهیها در شِل و جاهای دیگر» او تلاش و تنشهای زیادی در مرکز نظام اجتماعی را نشان میدهد. نام او در شرایط متعددی تکرار میشد؛ از جمله: کثرتگرایی در برابر مرکزگرایی، مزیت فنی در برابر تمرکز بر مشتری، رقابت در برابر همکاری؛ اما قرار گرفتن در این دوراهیها برای فرد خطرناک بود.
حجم
۱۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه