کتاب اشباح
معرفی کتاب اشباح
اشباح داستانی پر رمز و راز، اثر م.ر.جیمز است. حسن کاظمی یزدی این کتاب را به فارسی بازگردانده است.
خلاصه کتاب اشباح
داستان اشباح م.ر.جیمز در منطقهای در شرق انگلستان و در تالار کسترینگام روایت میشود. خانه مربعی سفید با ایوان ایتالیایی که درخت زبان گنجشکی در چند متری خانه سربرافراشته بود و آن را از سایر خانهها متمایز میکرد. مالک تالار کسترینگام علیه خانم مادرسول شهادت داده بود و دادگاه او را به جرم ساحره بودن به سوزاندن در ملا عام محکوم کرده بود. با این داستان اسراسرآمیز همراه شوید تا لذت وافری را نصیب خود کنید.
خواندن کتاب اشباح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعه کتاب اشباح را به علاقمندان داستانهای خارجی پیشنهاد میکنیم. زبان اسرارآمیز م.رجیمز بر جذابیت این اثر افزوده است و بدون شک آن را با علاقه دنبال خواهید کرد.
جملاتی از کتاب اشباح
در یک صبح بارانی و دلمرده از ماه مارس، اربه از تپه چمنپوش بیرون نورثگیت، جایی که چوبه دار آنجا بود، بالا رفت. قربانیان دیگر یا بیتفاوت بودند، یا از شدت بدبختی دچار فروپاشی شده بودند؛ ولی خانم مادرسول، همانطور که در زندگیاش اینچنین بود، رفتاری متفاوت داشت. آنگونه که گزارشگر آن زمان نقل میکند: خشم زهرآگینش را نثار تماشاگران و له حتی نثار دژخیم کرد که این مساله حرف آنهایی را ثابت میکرد که دیده بودند او سیمای زنده یک شیطان دیوانه را ارائه میدهد. ولی او دربرابر افسر قانون هیچ مقاومتی نکرد؛ و فقط به آنهایی که دستشان را روی سر کشیدند، چنان نگاه خشمناک و زهرآلودی کرد که همانطور که یکی از آنها بعدها به من گفت تا شش ماه بعد فقط فکر آن، ذهنش را مشغول کرده بود.
ولی مطابق با گزارشها تنها حرفی که از این زن به زبان آورده ظاهرا چند کلمه بی معنی بوده است: تالار میهمانهایی خواهد داشت.
برای مطالعهی جملههای بیشتری از کتاب اشباح، بخش نمونه کتاب را رایگان دانلود کنید.
حجم
۱۳۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۳۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه