دانلود و خرید کتاب منگلر، قلاب ماهی وحشت‌انگیز (چهارگانه‌ی دوم غار ارواح؛ جلد هشتم) آدام بلید ترجمه محمد قصاع
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب منگلر، قلاب ماهی وحشت‌انگیز (چهارگانه‌ی دوم غار ارواح؛ جلد هشتم) اثر آدام بلید

کتاب منگلر، قلاب ماهی وحشت‌انگیز (چهارگانه‌ی دوم غار ارواح؛ جلد هشتم)

معرفی کتاب منگلر، قلاب ماهی وحشت‌انگیز (چهارگانه‌ی دوم غار ارواح؛ جلد هشتم)

«منگلر، قلاب‌ماهی وحشت‌انگیز» جلد هشتم از چهارگانه دوم مجموعه «نبرد‌های دریایی» به اسم «غار ارواح»است. «نبردهای دریایی» یک مجموعه داستان جذاب دیگر از آدام بلید، نویسنده کتاب‌های پرفروش «نبرد هیولاها» است که انتشارات قدیانی برای نوجوانان منتشر کرده است.
در این مجموعه داستان تخیلی هم با یک دنیای خیالی پر از اتفاقات هیجان‌انگیز و نفس‌گیر روبه رو هستید که ضربان قلب شما را حسابی بالا می‌برند.

خلاصه کتاب «منگلر، قلاب‌ماهی وحشت‌انگیز»

نبرد دریایی جدیدی اتفاق می‌افتد. مکس و دوستانش تاکنون با سه هیولای رباتی مبارزه کرده و آنها را شکست داده اند. اما با نبردی بزرگ‌تر و خطرناک‌تر روبه‌رو هستند. چون پروفسور شیطانی می‌خواهد با استفاده از هیولای رباتی جدیدش، منگلر، شهرهای زیر دریا را نابود کند. حتی مکس هم نمی‌داند که چگونه باید با چنان هیولایی بجنگد.

کتاب «منگلر، قلاب‌ماهی وحشت‌انگیز» برای چه کسانی مناسب است

این کتاب نه تنها برای نوجوانان بلکه برای همه آنهایی که عاشق داستان‌های علمی- تخیلی و فانتزی هستند بسیار جذاب خواهد بود. 

جملاتی از کتاب «منگلر، قلاب‌ماهی وحشت‌انگیز»

«مکس آهسته به پایین شنا کرد تا بر بستر دریا ایستاد. او تمام بدنش را بررسی کرد و مطمئن شد که سالم است و فقط کمی از مادهٔ سفید روی زبان جانور به لباسش چسبیده است.
او گفت: «اَه!» و مقداری از آن را از روی آب‌شش خود برداشت و سعی کرد دستش را تمیز کند. آن ماده که شبیه به سبزی گندیده بود، در آب پایین افتاد، اما بویش باعث شد که احساس خفگی کند.
لیا مقداری علف دریایی را که به دور بدنش پیچیده بود، باز کرد و اسپایک دماغ درازش را به زیر صخره‌ای فرو کرد. سپس دم ریوت را گرفت و آن را از زیر صخره بیرون کشید.
راجر گفت: «هی! مرا ترک نکنید!»
مکس به عقب نگاه کرد و دید که لباس غواصی دزد دریایی به یکی از دندان‌های جانور غول‌پیکر گیر کرده است. او به خود پیچ‌وتاب می‌داد تا آزاد شود.»


نظرات کاربران

☆rose☆
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

آخرین جلدشه؟؟

کاربر ۱۸۴۸۱۴۸
۱۳۹۹/۰۲/۲۲

آخرین جلدشه ؟؟ هرچی گشتم دومین جلدش را پیدا نکردم

godzeela نبرد هیلاها
۱۴۰۰/۰۴/۰۷

اولاً ادام بلید معرکه است دومأ نبرد هیولاها بهتره سوما این جانشین کتاب نبرد هیولاها ست که اگه داستان پردازی شو با اون نبرد هیولاها تفافت بدن می‌تونه بهتر باشه یا اینجوری که نبرد هیولاها هست جذابیتش مثل اون باشه

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲)
لیا فریاد زد: «اسپایک، کمکش کن!» مکس فریاد زد: «چشمش را هدف بگیر!» تنها نقطه‌ضعف هیولا چشمش بود. شمشیرماهی از زیر سوارکار مرینی خود پایین رفت و به‌طرف هیولای رباتی شیرجه زد. نگاه و توجه منگلر چنان بر راجر متمرکز بود که چیز دیگری نمی‌دید. اسپایک نوک دماغ دراز و تیزش را در محل تماس پایهٔ چشم با بدنهٔ فلزی فرو برد. شمشیرماهی دمش را تکان داد و ضربه‌ای به صورت منگلر زد و بدنش را پیچ‌وتاب داد تا دماغش بیشتر در بدنهٔ ربات بزرگ فرو رود. چند پرتوی نورانی بی‌هدف درون آب شلیک شد. از محل سوراخ‌شدهٔ بدن هیولای رباتی حباب‌های هوا خارج شد. منگلر با صدای الکترونیکی نعره‌ای کشید. آرواره‌های فلزی هیولا باز شدند و راجر که مچش را گرفته بود، با سرعت شنا کرد. خونش با ورود به آب پراکنده می‌شد.
☆rose☆
منگلر به هایپربلید ضربه‌ای زد و آن را از دست راجر بیرون کشید. هیولا با یک فشار هایپربلید را از وسط شکست و تکه‌ها را رها کرد تا به‌سمت دورمینوس سقوط کنند.
☆rose☆

حجم

۱٫۰ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان